تولید قدرت با توان داخلی
پرویز سروری، دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در یادداشتی نوشت: وقتی انسجام و استحکام از شاخصهها و مولفههای داخلی وام گرفته باشد و مناسبات خارجی نیز در اولویتهای پایانی قرار گیرند، آسیبپذیری کشور به صفر نزدیک خواهد شد.
_ پرویز سروری در روزنامه حمایت نوشت: جمهوری اسلامی در مواقف مختلف و به کرات، به مدد نخبگان و جهادگران در بزنگاههای متعددی از عهده امور بهظاهر صعب و دشوار برآمده و نشان داده که شعار «ما میتوانیم» شدنی است. تجربه بیش از چهار دهه انقلاب نیز نشان میدهد هر جا مدیریت باورمند به آرمانهای نظام به میدان آمده، گردنهها را پشت سر گذاشتهایم و هر زمان که عناصر خسته و لیبرال بر مصادر امور حاکم بودهاند، خسارتهای فراوانی به کشور واردشده است.
مدیریت انقلابی از این منظر، باطلالسحر چالشها و نسخهای است که به شکل ضروری به آن نیازمندیم، چراکه به یمن آن و علیرغم مشکلات خارجی، جمهوری اسلامی علیالدوام در حال فتح قلهها و فتوحات است. ضمن اینکه،
کارنامه برخی نیروهای غیرانقلابی در سالهای گذشته در مقابل دیدگان مردم است و کارگزارانی را میخواهند که ورای شعارزدگی، اعتقادی خدشهناپذیر به مقاومت و کار سخت و شبانهروزی داشته باشند.
از سوی دیگر، نیروهای پایکار و جهادی هر جا وارد میدان شدهاند، با برنامهریزی و کار مداوم، صدها بلکه هزاران پروژه بزرگ و ملی را به سرانجام رساندهاند. امور عمرانی، اما تنها هنر آنها نیست بلکه در بخشهای هوافضا، پزشکی، نانو، نظامی و. صاحب سبک و خلاقیت هستند و حرفهای بسیار جدی در کلاس جهانی دارند.
با محاسبه حوزه و آثار عمل این جریان، بسیاری به این مسئله قائلاند که اگر نیروهای جهادی نبودند، امور کشور در بسیاری از موارد قفل میشد درحالیکه باید گفت اگر این روحیه نبود، امروز اساساً کشوری به نام ایران در نقشه وجود نداشت و تجزیهشده بود. انقلاب هنوز نهالی نوپا بود که مورد هجمه نظامی و انواع و اقسام توطئهها قرار گرفت و چنانچه مجاهدان اسلام در مقابل آن خطر بزرگ سینه سپر نکرده بودند، پهنه جغرافیای فعلی نیز از بین رفته بود.
افزون بر این، بسیاری از طرحهای بزرگ ملی که برخی ژست تکمیل و عملیاتی کردن آن را میدهند، با همت عناصر مؤمن و انقلابی به سرانجام رسید. حقیقت این است که برنامهریزیها و ثمرات ورود بهموقع نیروهای متخصص، جوان و با انگیزه جهادی بسیار نتیجهبخش و مانع از اثر کردن زهر کاستیهای داخلی و تحریمهای خارجی شد، اما بخش اعظم آنها مخفی ماند چراکه دأب تظاهر و تفاخر نداشتند. با این حساب، فصلی که انقلابیهای پایکار رقمزدهاند، برشی بسیار حیاتی در تاریخ انقلاب است که هیچکس نمیتواند منکر آن شود.
ارزش این کار چه زمانی معلوم میشود؟ وقتیکه نتایج مدیریت غیر جهادی و آثار خسارت بار آن شامل ترک فعلها در قاب محاسبه قرار گیرد. فعالان این نگاه و رویکرد که ازقضا بخش اعظم مدیریت کشور را در سالهای گذشته در اختیار داشتهاند، مقدورات و امکانات داخلی را معطل اثربخشی سیاست خارجی کرده و هنری جز پیمانهای یکسویه به نفع طرف مقابل در کارنامه خود ندارند.
کار بهجایی رسیده که نهتنها موضوعات کلیدی کشور را به گشایشهای نسیه خارجی گره زدند بلکه انجام پیشپاافتادهترین امور را هم به ورود شرکتهای غربی متوقف کردند. کلید زدن پروژههای عمرانی ریز و درشت در حالی به شرکتهای بدعهد خارجی واگذار شد که برای گروههای کاربلد انقلابی، انجام این طرحها بسیار سهل و پیشپاافتاده است و قادرند در کمترین زمان با حداقل هزینه و به شیوههای نوین آنها را به سرانجام برسانند. دستاوردهای فوق را در کنار واگذاری خفتبار برخی پروژهها مثل تهیه غذای قطارها به کمپانیهای غربی که قرار دهیم، نتیجه این وزنکشی نشان میدهد که ریشه بسیاری از مشکلات در سوء مدیریتها، کمکاریها و باور نداشتن توان بومی است. علاوه بر این، خروجی نگاه این جماعت، تحقیر توانمندیهای ملی را به شکل فضاحت باری رقمزده است.
بااینحال، برخی نمیخواهند این پتانسیل عظیم و مختصاتش را به رسمیت بشناسند و هنوز در توهم به نتیجه رسیدن فلان نشست و بهمان قرارداد هستند. وانگهی گره زدن موضوعات غیرقابلکنترل به اقتصاد، سمی مهلک برای چشمانداز کشور به شمار میرود. مشکل اینجاست که بعضی از نهادهای تصمیم گیر و تصمیمساز، اعتقاد راسخی به تولید قدرت در داخل ندارند و ورود به عرصههای بینالمللی در تمام بخشها را در سرمایهگذاری خارجی و توافقهای جهانی جستجو میکنند. به هر میزان که کشور در انتظار نظر مثبت دولتهایی شود که در مواقع نیاز، ضربات سنگینی به ایران زدهاند، به همان میزان هم مطالبات آنها نیز افزایشیافته و بالعکس، هرچه به پتانسیلهای بومی توجه کردهایم، از شعاع تأثیرگذاری تحریمها نیز کاسته شده است.
به عبارت گویاتر، وقتی انسجام و استحکام از شاخصهها و مؤلفههای داخلی وام گرفته باشد و مناسبات خارجی نیز در اولویتهای پایانی قرار گیرند، آسیبپذیری کشور به صفر نزدیک شده و خنثیسازی تحریمها را به دنبال خواهد داشت.
ناگفته نماند علیرغم اینکه کشور با سیاستهای نادرست جمعیتی به سمت پیری میرود، اما هنوز اکثریت جمعیت ایران، جوانان تحصیلکرده و صاحب فن هستند و روایتهای آماری نیز مؤید آن است. با این تعداد فراوان از نیرو کار و متخصص در داخل، متأسفانه برای انجام بعضی از بدیهیترین طرحها هنوز هم برخی نگاهها به خارج است، درحالیکه اگر توان بومی نقطه ثقل تصمیمگیریها قرار گیرد، مشکلات معیشتی هم در کوتاهمدت قابل برطرف شدن هستند.
نکته اینجاست که در کنار انگیزه بخشی از مسئولنماها که نمیخواهند یا در خوشبینانهترین حالت، نمیتوانند مزیتهای داخلی را ببینند، منافع باندی و جناحی نیز دخیلاند و کشور از این ناحیه دچار خودتحریمی و متوقف ماندن پیشتازی و پیشرانی شده است.
افزون بر این، به تجربه ثابتشده مجاهدان بیادعا و سختکوش انقلاب در تمام بخشها به هنگام رو به رو شدن با مشکلات، احساس مسئولیت مضاعفی پیدا کرده و با انرژی دوچندان به جنگ مشکلات میروند. این انرژی آزادشده و اراده پولادین، هر غیرممکنی را ممکن کرده و موانع را از سر راه میدارد. بنابراین، تغییر نگاهها و نحوه مواجهه با چالشهای کلان کشور ازجمله مسائل معیشتی، رمز گشایشهای مردممحور، کلید فائق آمدن بر موانع و مشکلات است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *