زندگی واقعی بلاگرها؛ نه کیف و کفشم برند است نه خانه و زندگی ام تمیز!
بسیاری از بلاگرهای اینستاگرامی میگویند در فعالیتهای روزمره شان در فضای مجازی تنها بخشی از زندگی روزمره شان را به تصویر میکشند و مشکلات را پنهان میکنند.
_ فارس نوشت: اینستاگرام، شبکهای که طی سالهای اخیر عناوین شغلی جدیدی را خلق کرده و ما روزانه شاهد فعالیت اقتصادی افرادی هستیم که در پیجهایی با تعداد فالوور بالا با عنوان بلاگر یا اینفلوئنسر کسب درآمد میکنند.
برخی بلاگرهای اینستاگرامی معتقد اند تصاویر و ویدیوهای منتشر شده در اینستاگرام تنها یک ویترین زیبا از بخش کوچکی از زندگی روزمره شان است و آنها هم مشکلات خاص خود را دارند.
کار زیاد پول میآورد، اما آرامش را از آدم میگیرد
سپیده یکی از فودبلاگرهای فعال با بیش از ۲۳۰k فالوور است، او میگوید: همه فکر میکنند ما خیلی پولداریم و هیچ غمی نداریم، با اینکه من بارها گفتم ما هم مثل شما هستیم و از صفر شروع کرده ایم.
همه فکر میکنند فعالیت در این فضا آسان است، اما واقعاً تولید محتوا کردن کار سخت و پرهزینهای محسوب میشود و پشت تصویری که مخاطب میبیند نور، میکروفون، لباس و ساعها تمرین است، البته خیلیها هم بدون این موارد تولید محتوای به درد نخور میکنند.
ما هم مثل بقیه هستیم فقط به دلیل حضورمان در این فضا بیشتر به چشم میآییم، به نظرم آدمها باید خودشان را با قبل از خودشان مقایسه کنند، نه با خانه و زندگی دیگران، خدا میداند که در لاکچریترین خانهها هم آرامش یک خانه کوچک و ساده پیدا نمیشود، درست است که کار زیاد پول میآورد، اما خیلی چیزهای دیگر مثل آرامش را از آدم میگیرد.»
بعضی وقتها از سوالاتی که میپرسند واقعاً کلافه میشوم
سیما با ۱۷۰k فالوور پیج فروش محصولات پوستی دارد و در کنار آن تبلیغات زیادی را هم انجام میدهد، او میگوید: «من ۲۰ ساله هستم و ۱۰ ماه است که کارم را شروع کرده ام، با توجه به درآمد و مشتریهایی که دارم حتی نزدیکترین دوستانم هم پشت سرم میگویند که چقدر شانس داشت که طی ۱۰ ماه اینقدر پیشرفت کرد.
سوال من از افرادی که این حرفها را میزنند این است که آن زمانی که من در ۱۸ سالگی روزی ۱۲ ساعت کارگری میکردم شما کجا بودید؟ چرا فکر میکنند من یک شبه به اینجا رسیده ام؟ من واقعاً برای زندگی ام زحمت کشیده ام و روی کارم تمرکز دارم.
اکثر دنبال کنندهها من رو به عنوان یک آدم مهربون و با حوصله میشناسند که همه اطلاعات را در اختیارشان قرار میدهم در صورتی که من بعضی وقتها از سوالاتی که میپرسند واقعاً کلافه میشوم و نمیتوانم اطلاعات جزئی در اختیارشان قرار دهم، چون در این صورت دیگر نباید کار کنم.»
چه کسی از خانه کثیف یا عصبانیت و کلافگی اش فیلم میگیرد؟
پیج مریم به دلیل حضور دوقولوهایش بیش از ۸۰۰k دنبال کننده دارد، او میگوید: «مردم فکر میکنند که من همیشه با وجود دو تا بچه خانه ام مثل دسته گل است و همیشه با بچهها با صبر و حوصله رفتار میکنم در صورتی که اینطور نیست.
چه کسی میآید از خانه کثیف یا عصبانیت و کلافگی اش فیلم بگیرد؟ اگر من از کلافگی ها، خستگیها و خانه به هم ریخته ام عکس و فیلم بگذارم همین مخاطبها از من ایراد میگیرند و هزار حرف نامربوط به من میزنند.
درست است که زندگی ما با همسرمان همیشه عاشقانه و آنطور که در استوریها نشان میدهیم نیست و بحث و اختلاف نظر هم داریم، اما اگر آنها را به اشتراک بگذاریم، مخاطبها فکر نمیکنند که این مسائل طبیعی بوده و در هر خانهای وجود دارد بلکه فکر میکنند ما مدام با هم مشکل داریم و هیچ علاقهای هم بین مان نیست. خودشان میگویند ما دوست داریم همه چی واقعی باشد، اما تجربه من چیز دیگری بود.»
کسب درآمد از طریق اینستاگرام ارزش از دست دادن تعلقات و باورهایم را نداشت
فاطمه بلاگر زیبایی است و اخیراً با استقبال زیادی از سوی کاربران فضای مجازی رو به رو شده، او میگوید: «اوایل شروع کارم فکر میکردم به عنوان یک دختر محجبه میتوانم کارم را پیش ببرم و مخاطبان خودم را داشته باشم، اما به مرور زمان و بنا به سلیقه مخاطب روسری ام عقبتر رفت، آموزش میکاپ را به دلیل درخواست مخاطبان به جای مدل روی خودم پیاده کردم و به مرور عکسهای بیشتری با پوششی که برای من نبود را با مخاطبانم به اشتراک گذاشتم.
حالا که اینها را میگویم به خوبی میدانم که چقدر از فاطمه سابق فاصله گرفته ام، هرچقدر فکر میکنم میبینم کسب درآمد از طریق اینستاگرام ارزش از دست دادن تعلقات و باورهایم را نداشت.»
همه فکر میکنند که تمام کیف و کفشهای من برند است
لاله یکی از اینفلونسرهای حوزه مد و لباس با بیش از ۳۰۰k فالوور است، او میگوید: «همه فکر میکنند که تمام کیف و کفشهای من برند هستند و من هم خیلی پولدارم که اینقدر لباس دارم، اما خب هر مزون یا فروشگاهی که از من تبلیغ میخواهد یکی دو نمونه از کارهایش را به صورت رایگان به من میدهد، شاید اگر قرار بود پول بدهم اصلاً نمیتوانستم اینقدر لباس بخرم.
بعد هم من واقعاً سفرهایی میروم که در حد همین کیش و شمال است و پول خاصی نمیخواهد، اما متأسفانه آنقدر وضعیت کشور بد شده که سفرهای داخلی یا حاشیهای هم لاکچری محسوب میشود.»
خودآزاری نکنیم
اینها صحبتهای تعدادی از بلاگرها و یا اینفلوئنسرهایی بود که بسیاری از ما روزانه با تماشای مجازی زندگی شان حسرت میخوریم و آه میکشیم، در نتیجه تماشای این تصاویر وارد فاز مقایسه میشویم، خودمان را سرزنش میکنیم، همسرمان را تحقیر میکنیم، بچه هایمان را چارچوب بندی میکنیم، چشم مان را روی داشتههای خودمان و نداشتههای دیگرانی همچون همین بلاگرها میبندیم و در نهایت به شکلی ناخودآگاه و ناخواسته دچار یک خودآزاری و دگر آزاری میشویم.ای کاش بدانیم که دنیای مجازی هیچ گاه بر پایه واقعیت بنا نشده و هر آنچه که میبینیم تنها یک بعد از هزار بعد زندگی دیگران است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *