- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
کنستانتین رمچوکوف
رمچوکوف در دانشگاه دوستی ملل و سپس دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا تحصیل کرده و هماکنون عضو هیئت مدیره مگیمو و مدیر مسئول و سردبیر نزاویسیمایا گازیتاست.
او که چهرهای تجددخواه در جامعه نخبگی روسیه شناخته میشود، مخالف بازگشت به اندیشههای حاکم بر عهد شوروی است و با اندیشکدههای غربی نیز همکاریهایی دارد. رمچکوف در سالهای پایانی اتحاد جماهیر شوروی به آمریکا رفت و در آنجا ادامه تحصیل داد. پس از اتمام دوره تحصیل در آمریکا به روسیه بازگشته و در مناصب گوناگونی فعالیت کرده است.
او سردبیر و صاحب امتیاز روزنامه نزاویسیمایا گازیتاست. گرچه تلاش میشود این روزنامه رسانهای غیروابسته معرفی شود. باید گفت که به عنوان یکی از رسانههای غربگرا در جامعه نخبگان روس مطرح است.
نزاویسیمایا گازیتا روزنامهای است که رمچوکوف آن را از بوریس برزوفسکی، الیگارش معروف غربگرا خریداری کرد و کوشید که در سیاست رسانهای این روزنامه با ادعای پایبندی به اصل بیطرفی، استقلال آن را از دولت نشان دهد و در کنار الگوهای مستقلی نظیر ایندیپندنت بریتانیا و لوموند فرانسه خود را معرفی کند. اما عموماً این روزنامه در کنار نووایاگازیتا و کامرسانت به عنوان رسانهای منتقد و برخاسته از اردوگاه غربگرایان در روسیه شناخته میشود.
البته شایان توجه است که با مسئولیت گرفتن رمچوکوف در این روزنامه، از حجم انتقادات آن درباره دولت کاسته شد؛ اما نوع مدیریت شدهای از نقد درمشی رسانهای این روزنامه قابل مشاهده است؛ به طوری که شاید بتوان این رویه را گزینه انتخاب شدهای برای ضمانت بقای دولت و اثبات ادعای وجود چند صدایی در روسیه دانست.
رمچوکوف میکوشد که خود فرد مستقلی معرفی کند. او از طرفی میگوید که به جز مواقع ضروری انتقادی به دولت نخواهد کرد و از سوی دیگر، برای نمونه، در ملاقات با کاندولیزا راپس، وزیر خارجه وقت ایالات متحده آمریکا عنوان میکند که رسانهای منتقد است که تلاش کرده است هیچگاه تحت فشار مقدمات دولتی قرار نگیرد.
رمچوکوف بعضا از آراء لیبرال دفاع میکند. او در ماجرای اعتراضات ملیگرایان سفیدپوست و راستگرا در شارلوتزویل ویرجینای آمریکا مواضع غیرلیبرال ترامپ را شرح میدهد و میگوید که ترامپ با موضعگیریهای خود در این موضوع به دنبال به تلهانداختن رسانههای لیبرال و تضعیف پایگاه آنان در جامعه آمریکایی است.
رمچوکوف موضعگیری صریحی که بتوان آن را مبنای ادراک او در خصوص روابط با ایران دانست نداشته است؛ اما در برخی نوشتهها و مصاحبههایش ایران را به صورت سنتی در اردوگاه غرب معرفی کرده و این کشور را بازاری برای کالاهای کشورهای اروپایی و غربی دانسته است.
او قرار دادن روسیه و ایران را در یک بسته تحریمی از سوی کنگره آمریکا، امری شگفتآور و بسیار خطرناک میداند و میگوید باتوجه به اینکه مشکل ایران با آمریکا مشکلی است که شاید در یک هزاره هم حل نشود، قرار گرفتن روسیه در کنار ایران و گرهزدن این دو به یکدیگر در قانون تحریمی مشترک علیه ایران دو کشور به معنای حادتر شدن مشکلات روسیه در تعامل با آمریکا خواهد بود.
برای شناخت دقیقتر مواضع وی در خصوص روابط روسیه و ایران بهتر است مواضع نزاویسیمایا گازیتا که او سردبیری و صاحب امتیازی آن را برعهده دارد مورد بررسی قرار گیرد.
نزاویسیمایا گازیتا بعضاً نگرانی خود را از تقویت جناح مخالف غرب در ایران ابراز داشته و حتی سیاستهای ترامپ که منجر تیزتر شدن به لبه تنش میان ایران و آمریکا شده است در نهایت عاملی برای تقویت جناح مخالف غرب در ایران تبیین میکند.
نزاویسیمایا گازیتا با استناد به نظریات نیکلای کاژانوف، یکی از کارشناسان روس در اندیشکده بریتانیایی چشمهاوس بیان میدارد که جناح مخالف غربگرایان در جمهوری اسلامی ایران از فرصت روی کار آمدن ترامپ برای تخریب وجهه تعاملگرایان بهرهبرداری میکند.
نزاویسیمایا گازیتا تلاش کرده است که موضعمیانهای را در مقابل موضوع ایران در پیش بگیرد؛ اما گرایش خاص این روزنامه در نحوه بازنمایی روابط روسیه با ایران در گزارشهای آن قابل رهگیری است؛ برای مثال، این رسانه در رپرتاژ خبری ملاقات رئیس جمهور روسیه با رئیس جمهور ایران، علیرغم اینکه ایران را با لفظ «مهمترین شریک» کنونی روسیه در خاورمیانه معرفی کرده است، به نحوی به دوگانه روابط روسیه- ایران و روسیه- رژیم صهیونیستی نیز اشاره کرده و در تبیین سخنان سخنگوی وزارت خارجه روسیه در خصوص ضرورت تعمیق روابط روسیه با ایران، این روابط را در کنار روابط روسیه و رژیم صهیونیستی و نیز امیدهایی به تغییر در روابط روسیه و آمریکا با روی کارآمدن ترامپ تحلیل میکند.
نزاویسیمایا گازیتا بر این نظر است که در مورد رژیم صهیونیستی نیز روسیه باید منافع خود را در نظر بگیرد و نمیتواند اعملا حزبالله را محدود کند. این فراتر از تواناییهای روسیه است؛ اما لازم است که توازنی میان رژیم صهیونیستی و ایران در منافع روسیه برقرار شود تا بتواند ثبات را به دست آورد.
نزاویسیمایا گازیتا در مقاله دیگری به آلکساندر شارکوفسکی مدعی میشود که روسیه پس از نابودی داعش باید در خاورمیانه به دنبال متحدانی جز ایران بگردد؛ زیرا پس از سقوط داعش، ایران به یکی از رقبای روسیه در سوریه و منطقه تبدیل خواهد شد.
نویسنده با طرح مشکلات و پیچیدگیهای موجود در مسئله سوریه با تشریح ابعاد پیچیدگیهای موجود در مسئله سوریه با تشریح ابعاد پیچیدگی، این سوال را مطرح میکند که آیا مسکو باید در شرایط جدید، مطابق منافع ژئوپلتیک ایران عمل کند یا زمان آن است که بردار سیاست خود را در منطقه تغیر دهد.
سپس پاسخ میدهد واقعیت این است که در بلندمدت، تهران رقیبی سخت برای روسیه در بازار هیدروکربن خواهد بود. سیاست خارجی ایران بر اساس اصولی ایدئولوژیک شیعی صورتبندی شده است و در میان مسلمانان، شیعیان اقلیتی ناچیز را تشکیل میدهند.
علاوه بر این، تهران بارها و بارها نشان داده است که همیشه سیاست خارجی را منحصراً در جهت منافع خود مصادره میکند، نویسنده سپس مدعی میشود که تاریخ روابط بین روسیه و ایران فقط صد سال گذشته نیست و اغلب این دو همسایه با یکدیگر دشمن بودهاند و باتوجه به تمام حقایق فوق، برای مسکو بهتر خواهد بود که روابط خود را با تهران تغییر دهد.
این مقاله در مقابل، نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی را راهحل جایگزین معرفی کرده و بر این نظر است که نزدیکی با رژیم صهیونیستی نه تنها علیرغم سختیهای پیش رو باعث حل و فصل مشکلات در سوریه میشود، بلکه در آینده باعث تسهیل روابط روسیه با غرب نیز خواهد شد.
نزاویسیمایا گازیتا در مصاحبه با یک کارشناس صهیونیستی مدعی میشود که رژیم صهیونیستی با چشمانداز روسیه در سوریه هم افق است.
روسیه و رژیم صهیونیستی با سوریه جامع، پایدار و سکولار مواجه خواهند شد که در آن، اپوزیسیون نقش سیاسی خود را بازی میکند؛ یا اینکه از مبارزه مسلحانه با دولت خودداری میکند، همه گروههای افراطی از این کشور اخراج شدهاند و روسیه نیز پایگاههای طرطوس و حمیمیم خود را در ژئوپلتیک مدیترانه حفظ کرده است. در مقابل، رژیم صهیونیستی نیز حضور نظامی ایران را در مرزهای شرقی خود برنخواهد تافت.
این روزنامه سپس به این مسئله اشاره میکند که البته حضور نظامی نیروهای مسلح و نیروی دریایی روسیه در سوریه باعث نگرانی رژیم صهیونیستی است، زیرا حضور سامانههای دفاع موشکی روسی و تجهیزات نظارت و شناسایی الکترونیکی آن، در بلند مدت امکان دسترسی هواپیماهای ارتش رژیم صهیونیستی را محدود میکند؛ اما اگر مسکو اورشلیم را در روابط دوستانه متقاعد کند، دلیل این نگرانیها از بین خواهد رفت.
این مقاله در مجموع تأکید میکند که ایران «متحدی قابل اتکا» برای روسیه در خاورمیانه در بلند مدت نیست و رژیم صهیونیستی باید جایگزین ایران در هندسه سیاست خاورمیانهای روسیه شود. این رسانه همچنین در مسئله تحویل سامانه پدافند موشکی «اس ۳۰۰» به ایران، دغدغههای رژیم صهیونیستی و آمریکا از تجهیز ایران به این سامانه توسط روسیه را شرح داده است.
در مقاله دیگری که به قلم ایگور سابوتین نگاشته شده، ادعا شده است که ایران مترصد بهرهگیری از روسیه به عنوان یک سپر و پناهگاه در مواجهه خود با آمریکاست و هیچگونه اتحاد جدیای میان دو کشور وجود ندارد. این مقاله با استناد به نظریات ولادیمیر ساژین، یکی از ایرانشناسان روس نزدیک به محالف یهودی عنوان میکند که اتحاد استراتژیک میان روسیه و ایران مفهوم مناقشهبرانگیز و مشتبهی است.
به گفته او، اینکه روسیه و ایران در سوریه در یک جبهه قرار گرفتهاند به این معنا نیست که مقاصد و منافع مشترکی در آینده دارند. بر اساس این مقاله، روسیه عملاً وارد حوزه نفوذ ایران در سوریه شده و این مسئله حسادت مقامات نظامی و سیاسی ایران را برانگیخته است.
ساژین با مقایسه ایران و اوکراین میگوید در سال ۲۰۰۰ نیز بحث همکاری استراتژیک میان روسیه و اوکراین همانند چیزی که امروز میان روسیه و ایران وجود دارد مطرح شد و عاقبت آن چیزی شد که اکنون با آن مواجهایم. سپس تصریح میکند که همکاری میان روسیه و ایران فقط همکاری تاکتیکی و مقطعی است و ریشههای راهبردی ندارد.
ساژین مدعی است که ایران مترصد بهرهبرداری از ظرفیتهای روسیه در تنظیم خود با غرب و ایالات متحده است؛ همانگونه که ایرانیه مدعیاند که روسیه از کارت ایران در تنظیم رابطه با غرب بهرهبرداری میکند. این روزنامه همچنان همواره در خصوص همکاریهای ایران و گرجستان، اوکراین، مولداوی و آذربایجان حساس است و روابط ایران با این کشورها را منظر تهدید منافع روسیه و در قالب همکاری ایران و غرب مینگرد.
در بسیاری از نوشتههای این روزنامه در خصوص روابط روسیه و ایران، عامل رژیم صهیونیستی و مشکلات فراوری تعمیق رواقبط میان دو کشور مطرح میشوند. در مجموع میتوان گفت رمچوکف و رسانه تحت هدایت وی نگرش مثبتی به تعمیق روابط روسیه با ایران ندارند و راه رهایی روسیه را بازگشت به پارادایم همکاری با غرب میدانند.
انتهای پیام/