دغدغه این روزهای بازاریها و کسبه
- روزنامه ایران نوشت: طبقات پاساژ اندیشه را بالا و پایین میکنم. هرطبقه چند مغازه خالی است. پشت شیشه چند مغازه هم نوشته شده حراج بهعلت جابهجایی. این سومین تعطیلی است که پاساژها و بازار تهران در یک سال گذشته با آن مواجه شدهاند. میگویند پیک سوم تعطیلی را پشت سرگذاشتیم، خدا به چهارمی رحم کند.
«مرغ عزا و عروسی شنیدهاید؟ داستان ما هم همین است؛ تا آمار مبتلاها و فوتیها بالا میرود و رنگ شهر قرمز میشود بلافاصله دستور تعطیلی بازار و پاساژها صادر میشود.» مصطفی ۱۰ سالی هست که در پاساژ اندیشه مغازه دارد، میگوید پیک سوم تعطیلی برای آنها گران تمام شده و با این وضعیت خیلیها دیگر توان ادامه دادن ندارند: «فروردین ۹۹ با اوج گرفتن بیماری، پاساژها را تعطیل کردند، یکبار هم آبان ماه و این دفعه از ۲۰ فروردین تا ۱۸ اردیبهشت کرکره پاساژها پایین بود. باور کنید در پاساژ بیشترین پروتکل بهداشتی رعایت میشود. همان ابتدای ورود تب مشتری را میگیرند و اگر هم کسی ماسک نداشته باشد نمیتواند وارد شود. مواد ضدعفونی هم در همه طبقات هست و هر روز هم از اماکن و بهداشت برای سرکشی میآیند و اگر موردی ببینند تذکر میدهند. خود ما هم بیشتر از بقیه نگران هستیم و رعایت میکنیم. چون اگر تعداد مبتلاها بیشتر شود ما ضرر میکنیم، اما با وجود این هر وقت اوضاع کمی وخیم میشود بلافاصله پاساژها و بازار را تعطیل میکنند. با دستور ستاد مقابله با کرونا سه بار تا امروز تعطیل شدهایم، اما باور کنید این تعطیلی هیچ تأثیری در کاهش تردد یا تعداد مبتلاهای به کرونا ندارد. حتی روزهایی که گفتند تا ساعت ۶ عصر میتوانیم کار کنیم بازهم تردد مردم در خیابان بیشتر از روزهای قبل بود. الان هم که گفتهاند تا ساعت ۸ یا ۹ شب پاساژ باز است. امسال مسافرت نرفتیم و در خانه ماندیم، اما خیلی از کارمندان که دغدغه حقوق ندارند مسافرت رفتند. هیچ کدام از کاسبهایی که میشناسم ایام نوروز مسافرت نرفتند، اما تا دلتان بخواهد مشتری از شهرستان داشتیم. ۹۰ درصد مشتریهای پاساژ کسانی بودند که از شهرستان برای مسافرت به تهران آمده بودند. اکثر آنها هم قصد خرید نداشتند و پاساژگردی میکردند.»
مصطفی از بخشیده نشدن اجاره، مالیات و باز بودن مغازههای خیابان هم گلایه دارد: «یک سال گذشته مغازه داران پاساژ واقعاً کاسبی نکردند. وقتی اعلام شد گروههای شغلی دوم اجازه فعالیت ندارند بلافاصله کرکره ورودی پاساژ را پایین کشیدند، اما در همین روزها خیلی از مغازه داران خیابان بخصوص هم صنفهای ما مغازههایشان باز بود. روزهای اول کرکره را نصفه بالا داده بودند، اما بعد از چند روز وقتی دیدند خبری از برخورد پلیس و اداره بهداشت نیست کاملاً کرکره را بالا دادند. نظارت در اولین پیک تعطیلی سفت و سخت بود و با مغازههایی که باز بود برخورد میشد، اما در پیک سوم خبری از برخورد و تذکر نبود و خیلی از مغازهها باز بودند.
پاساژها را، چون یک کرکره مشترک دارند براحتی تعطیل میکنند. از بخشش اجاره مغازه هم خبری نیست. صاحب مغازه روی اجاره حساب باز کرده و آن را کامل میگیرد. مالیات را هم که کامل پرداخت میکنیم. سال قبل اعلام کردند مالیات یک ماه بخشیده میشود، اما آخر سال آن را هم از ما گرفتند. حالا اینها را بگذارید کنار، شارژ ماهانه و هزینههای مغازه را هم حساب کنید ببینید چقدر در ماه ضرر میکنیم. من ماهی ۱۵ میلیون تومان اجاره میدهم و با هزینه خود مغازه هر ماه ۲۰ میلیون تومان پرداخت میکنم. پارسال هم ۸ میلیون تومان مالیات مغازه بود. اینجا خبری از نگرفتن اجاره نیست و حتی یکی از مغازه داران ۱۵ میلیون تومان روی اجاره مغازهاش گذاشته است. با این وضعیت اجاره بها و تعطیلیهای مکرر و نداشتن فروش، خیلیها مجبورند جمع کنند. خیلیها تصور میکنند پول توی پوشاک است و همه مردم پس اندازشان را پوشاک میخرند. بعد که وارد این کار میشوند و وضعیت اجاره و تعطیلیها را میبینند جمع میکنند.»
تصاویر بازار تهران بعد از یک ماه دوباره مقابل چشمانم قرار میگیرد. مردمی با ماسک نصفه نیمه روی صورت دالانها را بالا و پایین میکنند. انگار منتظر پایان تعطیلات اجباری بودهاند. مغازه داران آب و جارو میکنند و اجناس را روی هم میچینند. بازار طلا به خاطر نوسانات قیمت شلوغتر از بازار پوشاک است. همه فروشنده هستند و خبری از خریدار نیست. شایعه کاهش شدید قیمت طلا هم باعث شده خیلیها به فکر فروش بیفتند. سراغ یکی از کارگاههای طلاسازی میروم؛ جایی که تا قبل از پیدا شدن سر و کله کرونا ۱۲ نفر آنجا کار میکردند و نان سر سفرهشان میبردند، اما الان دونفر ماندهاند. مهدی صاحب کارگاه معتقد است مغازهدارها و کاسبها بیشترین هزینه تعطیلی و قرنطینه را میدهند: «یک ماه خانه نشین شدیم و با تعطیل شدن بازار کارگاه هم تعطیل شد. تا قبل از کرونا ۱۲ نفر اینجا کار میکردند، اما وضعیت بد اقتصادی و کرونا باعث شد فقط دو نفرشان بمانند. یکی از آنها زن سرپرست خانوار است و دیگری هم پسر جوانی که خرج خانوادهاش را میدهد. این تعطیلی بیشترین ضربه را به صنف طلا و جواهرات زد. همه سرمایه ما در مغازه و کارگاه است و وقتی تعطیل میشود نمیتوانیم این سرمایه را تبدیل کنیم یا از آن استفادهای ببریم. با تعطیلی مغازه و کارگاه هزینهها که تعطیل نمیشوند، به هرحال باید اجاره و پول آب، برق، شارژ و حقوق کارگر را بپردازیم. در این مدت هیچ کمکی هم نشد. صاحب کارگاه و صاحبخانه ما با هم اجاره را بیشتر کردند. ماهانه ۱۰ میلیون تومان اجاره کارگاه میدهم و ۵ میلیون تومان هم حقوق. در همین پاساژ، خرداد ماه مغازهها از ۵۰ میلیون تا ۱۰۰ میلیون اجاره میدهند.»
شلوغی بازار و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی توسط برخی از مردم موضوعی است که مهدی آن را قبول دارد و میگوید: «البته همه مراکز خرید تهران با تجمع مردم همراه است، اما بازار بیشتر توی چشم است. خیلی از مردم هم متأسفانه رعایت نمیکنند و حتی اینجا کنار پیاده رو غذا میخورند. مردم هم تا حدی مقصر هستند، اما دولت میتوانست از تعطیلات نوروز استفاده کند و با اجرای قرنطینه سفت و سخت آمار مبتلایان به کرونا را کاهش دهد. ما با وجود اینکه شمال ویلا داریم، اما مسافرت نرفتیم. همه این مدت خانه بودم و پنج بار هم تست کرونا دادم. به نظر من اگر یک هفته تهران را تعطیل میکردند نتیجه بهتری از تعطیلی برخی صنوف میگرفتند.»
داخل بازار بزرگ مغازه داران صنف پوشاک مشغول بستهبندی سفارشهای مشتری هستند. تعطیلات یک ماهه حسابی کار و کاسبیشان را به هم ریخته است. امیر برگه تقویم رومیزیاش را نشان میدهد و میگوید: «آخر اردیبهشت باید ۷ میلیون تومان کرایه مغازه بدهم، ولی از اول سال تا الان ۵ میلیون تومان هم جنس نفروختهام. کافی است یکی از چکهای کرایه مغازه پاس نشود، صاحب ملک بلافاصله حکم تخلیه میگیرد. مردم وضعیت مالی خوبی ندارند و مثل گذشته دل رحم نیستند. بیست سال است توی بازار کار میکنم تا حالا با این وضعیت مواجه نشده بودم. بهنظر من که تعطیل کردن بازار هیچ تأثیری در کاهش ویروس کرونا ندارد. با بستن بازار، انتشار ویروس تعطیل نمیشود. این حرف خیلی از کسبه بازار است. اگر قرار بر بستن و تعطیل کردن باشد بانکها هم باید تعطیل باشند تا خیال ما از بابت برگشت نخوردن چک راحت شود. میدانی چند نفر توی همین بازار به خاطر افزایش عجیب اجاره، بدهی بالا آوردهاند؟ دیگر کسی اجاره مغازهاش را نمیبخشد و خیلیها هم بالا رفتن اجاره مغازه را با گران کردن اجناس جبران میکنند. این طوری بازهم به مردم فشار وارد میشود. بازهم این مردم هستند که ضرر میکنند.»