صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

هجمه بیش از ۱۵۰ تلویزیون فارسی‌زبان به افکار ایرانیان/در هماوردی رسانه‌ای نباید صرفاً دیدگاه تجاری داشت/ VOD‌ها با اجازه کدام نهاد قیمت‌گذاری می‌کنند؟!

۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۱:۵۱
کد خبر: ۷۲۴۱۸۰
دسته بندی‌: سیاست ، گزارش و تحلیل
یک کارشناس حوزه رسانه معتقد است رسانه‌های ما باید به تولید آثار غیر تجاری توجه جدی داشته باشند همانطور که دربارۀ توانمندی دفاعی نگاه منفعات طلبانه وجود ندارد، در هماوردی رسانه‌ای نیز نباید صرفا دیدگاه تجاری داشت، این لازمۀ حفظ امنیت حریم فرهنگی کشور است.
-  علی پژوهش - انقلاب اسلامی حدود ۴ دههٔ پیش با درهم شکستن چارچوب‌های سیاسی مرسوم در آن زمان توانست خواستهٔ ملت ایران را برآورده سازد، این انقلاب سیاسی به عرصه‌های دفاعی، سوادآموزی، امنیتی، سازندگی و ... نیز تعمیم پیدا کردند، اما آیا پاسخ واضحی وجود دارد که رسانه امروز ایران تا چه حد الگویی متفاوت از آنچه در سطح جهان شاهد هستیم به جامعهٔ انقلابی ارائه داده است؟ چطور می‌توان با پروتکل‌های لیبرالی محتوای اسلامی تولید کرد؟

سینمای ایران با یک فیلم سینمایی رادیو و تلویزیون ملی با دو شبکه سراسری پای به عرصهٔ وجود گذاشتند، اما رسانه در ایران مانند تمام دنیا محدود به دو شبکهٔ تلویزیونی نماند، سرعت تحول در جهان رسانه‌ها به حدی است که کوچک‌ترین غفلتی چالش‌های جدی برای مخاطبان و سیاست‌گذاران آن به وجود می‌آورد.
 
نکته‌ای که نباید از آن غافل شد این است که رسانه‌ها محدود به ابزار تکنولوژِیک خود نیستند به این معنا که صرف تغییر پلتفرم و سیاست‌گذار نمی‌تواند رسانهٔ ما را بدل به یک تریبون اسلامی کند، آنچه که باید تغییر کند، مدیر و شیوهٔ مدیریت است همان‌طور که خلبانان شجاع ایرانی در دوران دفاع مقدس به عنوان خلبان با فانتوم‌های آمریکایی علیه دشمنان ایران و در رأس آن‌ها ایالات متحده حماسه می‌آفریدند، آوینی‌ها نیز می‌توانند با دوربین غیرایرانی خود در عرصهٔ رسانه حماسه آفرینی کنند، چرا که نقش مدیران در هدایت رسانه از هر چیزی مهم‌تر است.
 
بر اساس همین مقدمه در خلال سیصد و نهمین نشست تخصصی کارشناسی جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی و اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز ژرفا که با مشارکت خبرگزاری‌های میزان، صدا و سیما، مهر، تسنیم، فارس، آنا، موسسۀ رسانه‌ای خبر فوری و پایگاه خبری جهان نیوز با حضور فرشاد مهدی پور عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی برگزار می‌شد، به گفت‌وگو  نشستیم.

میزان: جایگاه VOD‌ها در نظام تولید محتوای امروز فرهنگ ایران چیست؟
مهدی‌پور: سرویس‌های ویدئو درخواستی مولود رادیو و تلویزیون هستند. رادیو و تلویزیون در سالیان گذشته برنامه‌های زیادی را تحت عنوان پخش موسیقی، سریال یا فیلم درخواستی روی آنتن می‌بردند به تدریج تلویزیون‌های کابلی به وجود آمدند که برای مخاطبان خود محتوای اختصاصی تولید و پخش می‌کردند، دنبال کنندگان این تلویزیون‌ها با پرداخت حق اشتراک به محتوای اختصاصی آن‌ها دسترسی پیدا می‌کردند. ایرانیان تجربۀ تلویزیون‌های کابلی را ندارند، اما حدود ۱۰ سال پیش بود که سرویسی تحت عنوان IPTV در ایران راه‌اندازی شد که برنامه‌های تولیدی در بستر اینترنت قرار می‌گرفت.VOD‌ها بر اساس این قاعده در ایران شکل گرفتند. قدمت این سرویس‌ها از حدود ۱۲ سال تجاوز نمی‌کند، در جهان VOD‌های متعددی وجود دارد که سرویس تبلیغات محور YOU TUBE مشهور‌ترین آن‌ها است، نتفلیکس نمونۀ دیگر از VOD‌های موفق در سطح جهان هست.

میزان: سرویس‌های اشتراک ویدئو چه آینده‌ای در ایران دارند؟
مهدی‌پور: رسانه‌ها ابزار پیشین خود را نابود نمی‌کنند، آن‌ها ساحتی از اسلاف خود را باقی می‌گذارند، اما اقبال گذشته به آن‌ها وجود نخواهد داشت. چاپ و مطبوعات قدمتی حدود ۳ قرن دارند، طی سال‌های متمادی ابزار‌های رسانه‌ای مختلفی به مردم معرفی شدند، اما همچنان چاپ و مطبوعات به حیات خود ادامه می‌دهند و مخاطب مختص به آن‌ها وجود دارد که این آمار در ایران حدود ۱۰ درصد است.

ذات رسانه‌ها تلفیق با یکدیگر است، تلفن همراه را در نظر بگیرید؛ ابتدا کارکرد آن صرفاً برقراری تماس بود، اما گذشت زمان امکانات جدیدی مانند پیامک، بازی‌های تک بعدی، دوربین‌ها، برنامه‌های ارائه دهندۀ خدمات و... به آن‌ها اضافه کرد بنابراین باید اذعان کرد که همگرایی و ادغام تکنولوژی‌ها است که آیندۀ بشر را شکل می‌دهد. معتقدم در سپهر فناوری جهان با همگرایی نوین میان ابزار‌های تکنولوژیک روبرو خواهیم بود، مانند VOD‌ها که پیشنه‌ای کمتر از ۱۵ سال در جهان دارند، اما مسیر رسانه در جهان با حضور آن‌ها تحول پیدا کرده است.

میزان: نظام فرهنگی مردم ایران آمادۀ پذیریش حضور سرویس‌های ویدئو درخواست بود؟
مهدی‌پور: میان فناوری و فرهنگ ارتباطی دوسویه وجود دارد. گاهی فناوری‌ها متولد می‌شوند و فرهنگ را نیز بر اساس میل خود تغییر می‌دهند، البته این قاعده همیشه برقرار نیست. چینی‌ها برای مجالس جشن خود «باروت» را کشف کردند، اما این فناوری با انتقال به اروپا به ابزار جنگ و اسلحه تبدیل می‌شود بنابراین باید پذیرفت که نسبت میان فناوری و فرهنگ دوسویه است، گاهی فرهنگ، مسیر فناوری را ترسیم می‌کند و در برخی مواقع نیز فناوری، فرهنگ را متأثر از خواست خود تغییر می‌دهد.

سرعت تغییرات در فضای مجازی به حدی بالا است که شاید این امکان وجود نداشته باشد که ابتدا فرهنگ یک فناوری را وارد کنیم، نقطۀ مطلوب این است که فرهنگ و فناوری توأمان با هم وارد کشور شوند، باید گفت؛ این تکنولوژی‌ها ماهیتی فرهنگی دارند و اساساً این امکان وجود ندارد که بخواهیم آن‌ها را تفکیک کنیم.

میزان: استفاده از سرویس‌های درخواست نمایش چه مزیت‌هایی برای کاربر دارد؟
مهدی‌پور: سرویس‌های محتوای درخواستی، قدرت انتخاب مخاطب را افزایش می‌دهند. سابق بر این رسانه‌ها با جدول پخش خود برای مردم تصمیم می‌گرفتند که در چه زمانی سریال، فیلم، برنامۀ کودک یا ورزش تماشا کنند، اما در سرویس‌های اشتراک ویدئو مخاطب بر اساس سلیقۀ خود محتوا را انتخاب می‌کند. مزیت دیگر این سرویس‌ها ایجاد امکان بازیابی محتوا به مخاطبین است، در گذشته اگر برنامه‌ای پخش می‌شد، مخاطب تا زمانی که بازپخش انجام نمی‌گرفت؛ امکان دسترسی مجدد به محتوا را نداشت، اما در سرویس‌های اشتراک محتوا هر زمان که کاربر اراده کند به محتوای گذشته دسترسی خواهد داشت.

میزان: علت رونق تولیدات تجاری در سرویس‌های ویدئو درخواستی، بی رغبتی مردم به محتوای ارزشمند است؟
مهدی‌پور: این باور که محتوای غنی در این کشور دیده نمی‌شود، گذارۀ غلطی است. مثال بارز این مسئله اقبال قابل قبول کاربران از فیلم سینمایی خروج یا سریال آقازاده است. متاسفانه در ذهن برخی از تولیدکنندگان محتوای فرهنگی تصویر صحیحی از مخاطب وجود ندارد. سیاست‌گذاران برای رفع این مسئله ابتدا باید راهی بیابند که تولیدکنندگان بتوانند از منابع اقتصادی حاصل از توزیع محتوای خود در این سرویس‌ها منتفع شوند و سپس شرایطی ایجاد شود که تولیدکننده دلایل دیگری نیز برای تولید محتوای ارزشمند داشته باشد.

میزان: آیا مدیریت سرویس‌های ویدئو درخواستی در تحقق مطالبۀ رهبر معظم انقلاب دربارۀ رهاسازی فضای مجازی از ولنگاری اثر دارد؟
مهدی‌پور: مدیریت سرویس‌های اشتراک نمایش درخواستی به طور قطع در رهاسازی فضای مجازی از ولنگاری مؤثر است. این سرویس‌ها در شروع فعالیت خود با ارائه مشوق‌هایی مانند اینترنت رایگان یا نیم بهاء مخاطبان را جذب کردند، اما همزمان با شروع پاندمی کرونا در کشور به یکباره تعرفه‌های خود را افزایش می‌دهند، بعد از مدتی در تعطیلات نوروز مرحلۀ دوم افزایش تعرفه را اعمال کردند که روشی نادرست برای مدیریت بازار است، سیاست‌گذاران این حوزه حتی اگر می‌خواهند که قواعد بازار بر مدیریت آن‌ها حکم‌فرما باشد، این روشی که در حال پیاده سازی است، روش مدیریت مبتنی بر بازار نیست! کدام نهاد به این VOD‌ها اجازه داده است که برای خود سندیکا تشکیل دهند و قیمت گذاری کنند!

متاسفانه دوقطبی فیلترینگ - آزادی ساختند که کسی جرئت نکند از مدیریت صحیح فضای مجازی صحبت کند، مسدود سازی کامل یا رها نگاه داشتن فضای مجازی نیست، اینکه برخی مدعی هستند که اینترنت ایران باید مانند آلمان یا کانادا آزاد باشد اطلاعی از وضعیت این کشور‌ها ندارند، در هیچ نقطه‌ای از جهان مدیریت فضای مجازی را رها نگذاشته‌اند. کاربران این کشور‌ها اگر از خرید اینترنتی خود راضی نباشند، نهاد ناظر، عرضه کنندگان را وادار به پاسخگویی می‌کند، اما در ایران همچین مسئله‌ای وجود ندارد، البته مصادیق متعددی وجود دارد که اکنون محل بحث ما نیست. مسائل محتوایی در جای خود اهمیت دارد، اما توجه به محتوا نباید زیرساخت را رها کند همینطور در نقطۀ مقابل توجه به زیرساخت نیز نباید سیاست‌گذاران را نسبت به محتوا بی تفاوت کند.

متولیان این سرویس‌ها با توجه به خوانش‌های مختلفی که نسبت به موضوع محتوای مناسب وجود دارد، اختلافات را در همین سطح محتوا محدود کرده و مانع از ورود نهاد‌های ناظر به مسئلۀ تخلفات زیرساختی خود می‌شوند تا بتوانند بر اساس قواعد خود در بازار فعالیت کنند.

میزان: سامانه‌های نمایش (ویدئو) درخواستی از منظر فنی چه مشکلاتی دارند؟
مهدی‌پور: سامانه‌های ویدئو درخواستی اشکالات زیرساختی نیز دارند از جمله این‌که تعدادی از آن‌ها امکان گزارش تخلف را برای کاربران خود پیش بینی نکرده‌اند. معتقدم بخشی از فرآیند نظارت بر عهدۀ مدیران این سرویس‌ها است، کاربران هم باید سهم خود در فرآیند نظارت را اجرا کنند، کاربر باید این اجازه را داشته باشد که بعد از شناسایی محتوای نامناسب، امتیاز منفی به محتوا بدهد و گزارش تخلف را ارائه کند. پلتفرم‌های خارجی با ارائه همین دلیل گزارش مردمی محتوای انقلابی را حذف می‌کنند، برای مثال اینستاگرام با ادعای ارائه گزارش مردمی تمام محتوای ارزشمند تولید شده از سیرۀ سردار شهید سلیمانی را حذف می‌کند، چرا برخی سرویس‌های داخلی ما این امکان را فراهم نمی‌کنند؟ معتقدم علاوه بر اینکه آن‌ها باید امکان ارائه گزارش را فراهم کنند، بلکه باید برای افرادی که محتوای نامناسب را گزارش می‌کنند، مشوق‌هایی نیز در نظر بگیرند.

میزان: مؤلفه‌های اصلی تولید محتوا در این سرویس‌ها چیست؟
مهدی‌پور: یکی از ارکان اصلی که باید در تولید محتوا توسط این سرویس‌ها جدی گرفته شود، استخراج مضامینی است که باید در تولید محتوای ارزشمند به آن‌ها توجه کرد. اساتید علوم ارتباطات برای رسانه ۳ کارکرد اصلی متصور هستند؛ اطلاع رسانی، آموزش و سرگرمی که البته مدل منحصر به فرد دسترسی کاربران در سرویس‌های نمایش درخواستی سبب شده تا مخاطب هر محتوایی را بدون محدودیت زمانی فراخوانی کند بنابراین سیاست‌گذاران این سرویس‌ها باید ملاحظات بسیاری را مدنظر قرار دهند از جمله اینکه شیوۀ انتقال پیام (به نظر می‌رسد تصویر به سایر قالب‌های تولید محتوا ترجیح پیدا کرده است)، سرگرمی در رسانه را جدی بگیرند (جامعۀ انقلابی از غنی کردن اوقات فراغت مردم در دوران کرونا غفلت داشته به همین جهت برخی کاربران به محتوای سرگرم کننده‌ای اقبال نشان می‌دهند که اساساً سرگرم کننده نیستند)، توسعه امکان اشتراک گذاری محتوا (امکان توزیع محتوا برای کاربران در آن‌ها فراهم باشد)، ایجاد احساس خوشایند از استفاده پلتفرم برای کاربر (ارسال پیام‌های متعدد از سمت پلتفر به کاربر عمل درستی نیست)، سرمایه گذاری برای دریافت بازخورد مخاطبان از دیگر مواردی است که آن‌ها باید مورد توجه قرار بدهند.

عدم شفافیت در ارائه اطلاعات، ادعای اثر بخشی، تصاحب تبلیغات شهری و حتی رسانه‌ایی سبب شده که برخی تصور کنند، میزان اثرگذاری این سرویس‌ها بر فرهنگ مردم در رتبۀ کشور قرار دارد که مطابه شفایت می‌تواند راه مؤثری برای روشن شدن ابعاد ادعای آن‌ها در مسلط شدن بر چارچوب‌های فرهنگی کشور باشد.

رکن دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد، توسعۀ نظام تولید محتوای غیر تجاری است به این معنا که تمام ظرفیت رسانه‌ای کشور نباید معطوف به تولید محتوای تجاری باشد. اثر وضعی تولیدات صرفاً تجاری را گاهی در صدا و سیما نیز مشاهده می‌کنیم، رسانۀ ملی برای گذران امورات خود با شرکت‌های تجاری به عنوان حامی مالی برنامه‌های صدا و سیما قرارداد می‌بندند و رعایت الزامات این قرارداد‌ها کیفیت تولیدات را کاهش می‌دهد.

رسانه‌های ما باید به تولید آثار غیر تجاری توجه جدی داشته باشند همانطور که دربارۀ توانمندی دفاعی نگاه منفعات طلبانه وجود ندارد، در هم‌آوردی رسانه‌ای نیز نباید صرفا دیدگاه تجاری داشت، این لازمۀ حفظ امنیت حریم فرهنگی کشور است. بیش از ۱۵۰ تلویزیون فارسی زبان افکار ایرانیان را مورد هجمه قرار می‌دهند از سوی دیگر اغلب کاربران گوشی‌های هوشمند از شبکه‌های اجتماعی غیرایرانی هم استفاده می‌کنند، در چنین نبردی عاقلانه نیست که تمام ظرفیت رسانه‌ای کشور صرف آثار تجاری شود! سیاست‌گذاران و مردم نباید سه رکن تولید، توزیع و مصرف را تفکیک کنند، در فضای رسانه‌ای امروز همۀ این فرآیند‌ها در هم تنیده شده است. این‌که سامانه‌های درخواست نمایش را صرفا یک ابزار توزیع بدانیم امر درستی نیست، آن‌ها خود نقش مستقیم در محتوا دارند.

میزان: مرتفع شدن این مشکل، در حوزۀ اختیارات کدام نهاد سیاست‌گذار است؟
مهدی‌پور: متاسفانه سیاست گذاران غیر فرهنگی نقش مؤثر تری در مدیریت این فضا دارند. گزارش‌های مختلف از بودجۀ سال جاری مؤید این نکته است که ردیف بودجۀ نهاد‌های فرهنگی در مقایسه با تورم موجود افزایش ناچیزی داشته و صرفاً بخش زیرساخت و ارتباطات بودجۀ مناسبی دریافت کرده است که خود را متولی تولید محتوا نمی‌داند، در حالی که اساساً این فضا متأثر از فرهنگ و محتوا است. وقتی سهم بودجۀ فرهنگی کشور در تمام دستگاه‌های متولی از ۴ درصد تجاوز نمی‌کند، چطور توقع حضور موفق در عرصۀ هم‌آوردی نرم داریم!

خلأ سرگرمی در جامعۀ ما قابل پر شدن است؟
مهدی‌پور: دربارۀ کیفیت آثار پخش شده از سرویس‌های نمایش درخواستی باید گفت؛ اگر نگاه ما صرفاً تک بعدی و دینی هم نباشد، تولیدات فعلی این سرویس‌ها حتی با استاندارد‌های بین‌المللی هم سازگاری ندارد. محتوای فعلی سرویس‌های نمایش درخواستی حتی در کشور‌های اروپایی هم قابل پخش نیست، خشونت، قتل، جنایت، مصرف مشروبات الکی، حقوق کودک و نوجوان و ... امروز در تولیدات این سرویس‌ها رعایت نمی‌شود که کشور‌های لائیک نیز به آن پایبند هستند! چطور برخی در کشور ما به این رها بودن افتخار می‌کنند! به طور جدی می‌گویم امروز یوتیوب، اینستاگرام یا توئیتر اجازۀ پخش محتوای نامناسب را نمی‌دهند، برای مثال خودکشی، در ایران شخصی توانست از صحنۀ خودکشی خود را ضبط و پخش کند، در حالی که هیچ پلتفرمی در جهان اجازۀ چنین کاری به وی نمی‌دهد.

محتوا باید ذیل پلتفرم قرار بگیرد، پلتفرم نباید بر عرصۀ فرهنگ ایران غلبه پیدا کند. ده سال پیش تصور می‌کردیم باید «ویکی» مختص به خود را طراحی کنیم، این اشتباه گرفتن عرصۀ فعالیت است، در آن مقطع یکی از راه حل‌ها تولید محتوای منسجم با حجم گسترده در اینترنت بود؛ چرا که سرچ اینترنتی موضوعیت داشت یا پیش از آنکه ایران موتور جستجوگر ملی خود را طراحی کند، رقیب خارجی خدمات متعدد دیگری را عرضه کرد بنابراین توقف بر مسائل ظاهری مشکلی است که باید در کشور ما مرتفع شود.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *