صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

چین و رقم زدن سرنوشت آینده "افغانستان"

۱۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۴:۲۹
کد خبر: ۷۲۲۶۹
خبرگزاری میزان - نشریه دیپلمات نوشت: چین، خود را آماده می کند در نقش بازیگر اصلی آینده "افغانستان" ظاهر شود و افغانستان هم سخت تشنه این حضور است.
به گزارش به نقل از ایرنا، در نوشتار این مجله ژاپنی آمده است:
با مرگ ملا محمد عمر رهبر طالبان، اوضاع افغانستان غامض تر از قبل شده است؛ روابط پر مخاطره افغانستان و پاکستان به نقطه انفجار رسیده و همکاری های منطقه ای را می طلبد .
این تحولات، زنگ بیدار باشی است برای چین تا از خواب غفلت بیدار شده و نقش قوی تری در رهبری افغانستان ایفا کند.
در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای که از 26 تا 29 ژوئیه / 7-4 مرداد/ در اوفای روسیه برگزار شد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان نیز حضور داشت . وی با این امید به اوفا رفته بود تا بار دیگر حمایت قدرت های منطقه ای را برای حل جنگ داخلی کشورش و مقابله با حضور فزاینده داعش در کشورش به دست آورد.
سازمان همکاری شانگهای در تحقق این امیال کابل نقشی بسزا دارد.
این سازمان مبتنی بر همکاری های چند جانبه، که در برنامه دارد هند و پاکستان را هم به عضویت خود درآورد؛ این قابلیت را دارد که تقریبا تمام کشورهای منطقه را که در حل مشکلات افغانستان در سطح منطقه کارساز هستند، در خود جای دهد.
معماری امنیتی این سازمان منطبق با ساختارهای امنیتی منطقه است و قابلیت آن را دارد که پاسخگوی منطقه ای به تهدیدهای جاودانه امنیتی افغانستان باشد.
اما این سازمان تا به حال حرکت چندان شایسته و بایسته ای در مورد افغانستان نکرده است.
تغییر رویکرد منطقه ای این سازمان در قبال افغانستان از سوی پکن در حال ظهور است. درون سازمان همکاری شانگهای ، افغانستان فقط مد نظر چین بوده است.
در سال 2006 که چین رهبری این سازمان را برعهده داشت به ابتکار پکن گروه تماس سازمان همکاری شانگهای - افغانستان دایر شد. شش سال بعد در اجلاس سران سازمان در سال 2012 ؛ افغانستان رسما به عنوان عضو ناظر سازمان پذیرفته شد.
اما در کوران عمل، این اتفاق عینیت چندانی نیافت و تعاملات اعضاء سازمان با افغانستان تنها در سطح مناسبات دوجانبه جریان داشت.
ارتباط چین با افغانستان درون این سازمان از منشور قالب های چند جانبه است . به عنوان نمونه پکن مذاکرات سه جانبه افغانستان - پاکستان - چین را میزبانی کرد و عمده کانون توجهش بر تلاشهای دو جانبه استوار بود .
اما این تلاشها سطحی است و قاطعانه نیست و به نظر می رسد نقش چین در افغانستان مانع تراشانه است.
حتی در گفت و گوهای صلح با طالبان نیز که مورد حمایت چین است؛ پکن بیشتر نقش یک ناظر را دارد تا یک بازیگر تعیین کننده . مرگ ملا عمر هم تغییری در این نقش پکن ایجاد نکرد.
کلید حل مشکل و تعیین نقش چین در افغانستان به عنوان یک نیروی مثبت ، پروژه های موجود اقتصادی و به نتیجه رساندن گفت وگوهای صلح است که تحقق هردو کار مشکل است.
در اواخر ماه مه ( اردیبهشت ) دولت افغانستان اعلام کرد که گفت وگوهایی با یک شرکت ساختمانی چین برای ساخت جاده جلال آباد - کابل انجام داده است.
مشکل چین در قبال این پروژه نگرانی امنیتی است که قابل توجیه است اما مقامات افغان این نگرانی ها را بی اساس می شمرند.
چین قابلیت آن را دارد حتی نقشی بزرگتر درافغانستان ایفا نماید و به نیروهای نظامی افغان آموزش نظامی دهد و قابلیت های آن را برای محافظت از اجرای پروژه های چین ارتقاء دهد.
امروز چین نقش حاشیه ای در تامین امنیت افغانستان ایفا می کند و سالهاست که چند صد تن از ماموران پلیس این کشور را آموزش نظامی می دهد و در خلال آن تجهیزاتی هم در اختیار نیروی امنیت ملی افغانستان قرار داده است.
این عملیات هم در اجرا عاری از مشکلات نیست . به عنوان نمونه اختلاف زبان یکی از مشکلات کار است. چین می تواند پشتیبانی تدارکاتی و مالی اش از این پروژه ها را افزایش دهد .
در شرایطی که بعضی از پروژه های بزرگ تر اقتصادی در حال ثمر دادن است چین قادر به ایفای نقش تغییر دهنده بازی است .
در حال حاضر چین یکی از بزرگ ترین بازیگران با پتانسیلی غیر واقعی در افغانستان است.
'شرکت ملی نفت چین ' CNPC ' موفقیت هایی در توسعه میادین نفتی در شمال افغانستان داشته است اما پروژه 'مس عینک' نیمه تمام رها مانده است.
در دیدار 'شی جین پینگ ' رئیس جمهور چین با اشرف غنی در حاشیه اجلاس اوفا؛ تبادل نظری میان این دو پیرامون تاسیس یک کمیته بین دولتی برای کمک به پیشرفت پروژه 'مس عینک' انجام شد.
از بعد ژئو استراتژیک, افغانستان نمی داند در ' کمربند اقتصادی جاده ابریشم' تعریف شده توسط چین در کجای این حوزه قرار دارد.
تعیین جایگاه افغانستان در این حوزه منوط بر الحاق کل و یا جزیی افغانستان به کریدور اقتصادی چین - پاکستان است.
استراتژی پاکستان این است که این کریدور راهی برای ورود کالاهایی باشد که از "کاشغر" در "شین جیانگ " به بندر "گوادر" در بلوچستان پاکستان وارد می شود .
در افق آسیای میانه , بحثهایی هم راجع به اتصال تاجیکستان به افغانستان مطرح است اما معلوم نیست آیا این طرحهای پیشنهادی مورد توجه استراتژیست ها و سازندگان چینی قرار می گیرد یا نه. کانون توجه چینی ها بیشتر متوجه راههای عبوری از آسیای میانه برای ورود به بازارهای روسیه و اروپاست.
چین خود را آماده کرده است به عنوان بازیگر اصلی آینده افغانستان ظاهر شود و بالطبع در این داعیه سطح توقع از پکن فوق العاده بالاست.
چین در این داعیه نیازمند ابراز وجود خود هم از حیث سیاسی و هم در بعد اقتصادی است تا این نقش را که دائما سطح توقعات از آن را بالا می برد به زیبایی ایفا کند.
پکن شاید هم اکنون این داعیه را قدری جاه طلبانه بداند ؛ اما دیگر برای چشم پوشی از این امیال دیر شده است .
به جاست که چین رد پای خود را در افغانستان بیابد و به شیوه ای مطمئن تر در افغانستان به پیش برود.
/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *