"نیروگاه بوشهر" تاکنون چند بار مورد تهاجم قرار گرفته است؟/ نقش رژیم صهیونیستی در ناامنی هستهای منطقه
خبرگزاری میزان- یکی از خطراتی که فناوری هستهای و تاسیسات وابسته به آن را همواره تهدید می کند، نه استفاده از آن برای حمله به اهدافی خاص، بلکه مورد هدف واقع شدن آن است؛ به عبارت دیگر با مراجعه به تاریخ معاصر میبینیم در بسیاری از موارد، تهدید حمله به پایگاه هسته ای کشور هدف، خود به خطری جدی در عرصه بین المللی تبدیل شده است.
بر کسی پوشیده نیست که امروزه دانش هسته ای، یکی از کلیدی ترین معیارها و ابزارهای پیشرفت برای جوامع در حال توسعه به شمار می رود.
به این ترتیب، قدرت های غربی، اندیشکده ها و رسانه های وابسته به آنان با تکیه بر بعد صرفا نظامی این فناوری و تهدید به شمار آوردن آن، در تلاش برای جلوگیری از پیشرفت این جوامع بر می آیند.
این در حالی است که استفاده و کاربرد نظامی از این فناوری تاکنون منحصر به همین قدرت هایی است که در سطح رسانه ای خود را نگران تهدید سلاح های اتمی جلوه می دهند.
اما از سوی دیگر، یکی از خطراتی که فناوری هسته ای و تاسیسات وابسته به آن را همواره تهدید می کند، نه استفاده از آن برای حمله به اهدافی خاص، بلکه مورد هدف واقع شدن آن است؛ به عبارت دیگر با مراجعه به تاریخ معاصر میبینیم در بسیاری از موارد، تهدید حمله به پایگاه هسته ای کشور هدف، خود به خطری جدی در عرصه بین المللی تبدیل شده است.
در این گزارش نگاهی به حملات معدود رخ داده به پایگاه های هسته ای کشورها خواهیم داشت:
1- آبسنگین نروژ در دستان نازی ها
اولین مورد، در سال 1940 و در جریان حملات هوایی مشترک بریتانیا و نروژ به اولین نیروگاه آب سنگین جهان (در مناطقی از نروژ که تحت اشغال آلمان بود) رخ داده است.
شرح ماجرا به این ترتیب است که در 28 می 1940 بلژيک تسليم آلمان می شود، این در حالی بود که پيش از آن، بلژيک از طريق معادن مستعمرات خود در کنگو، مقادير متنابهی اورانيوم استخراج کرده بود.
به این ترتیب، 1000 تن مواد اوليه توليد اورانيوم انبار شده در جنوب بلژيک به دست نازی ها افتاد!
با توجه به سیاست های جنگ طلبانه هیتلر و آلمان آن روز، این مسئله تهدیدی جدی برای آینده بشریت به شمار می رفت، اما در فوريه 1942 يک قايق آلمانی، توسط سرويس امنيتی انگلیس شناسايی شد و به آبردين در اسکاتلند برده شد.
شخصی که در آن قايق بود و تحت بازداشت انگلیسی ها درآمده بود، در کارخانه توليد آب سنگين در نروژ کار می کرد.
نتیجه بازجویی ها از وی، باخبر شدن انگلیسی ها از برنامه خطرناک آلمان برای فعال کردن تاسیسات آب سنگین در نروژ بود.
پس از مدتی، نیروهای انگلیس از طریق حملات کماندویی و هوایی موفق شدند آسیب جدی به این تاسیسات وارد کنند، البته این اولین حمله نظامی به این تاسیسات نبود، چرا که چند ماه بعد نیز بقایای آن با بمباران گسترده هوایی جنگنده های آمریکایی روبرو شد.
از سوی دیگر، کشتی حامل بخش عمده ای از آب سنگين توليد شده در حين انتقال به آلمان در آب غرق شد و به این ترتیب پرونده خطر هسته ای نازی ها برای همیشه بسته شد.
2- حمله به تاسیسات هسته ای در خاورمیانه
دومین مورد از حمله به تاسیسات هسته ای، دربازه زمانی نسبتا طولانی تری در منطقه خاورمیانه رخ داده است.
این موج از حملات، شامل حمله محدود رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته ای اوسیراک عراق می شود.
این حملات از سال 1980 آغاز شده و در تمامی موارد شامل مورد هدف قرار دادن نیروگاه های نیمه تمام می شود.
لئونارد اسپکتور در کتاب مشهور خود با عنوان (پیش به سوی نبرد هسته ای) می نویسد "دست کم 4 حمله به تاسیسات هسته ای در این بازه زمانی رخ داده است:
1- حمله هوائی رژیم صهیونیستی به نیروگاه هسته ای اوسیراک در 7 ژوئن 1981 که منجر به تخریب بخش های گسترده این نیروگاه شد
2- حملات سه گانه نیروی هوائی عراق در جریان دفاع مقدس به نیروگاه نیمه تمام بوشهر طی سال های 1984 و 1985".
البته ماجرای حملات عراق به تاسیسات هسته ای کشورمان به این حد نیز ختم نمی شود، چرا که بر اساس اسناد موجود عراق سه بار دیگر نیز در سال های 1986 و 1987 نیروگاه بوشهر را مورد تهاجم خود قرار داد که خوشبختانه در هیچ یک از این عملیات نتوانست به اهداف کامل خود برسد.
3- عراق؛ حملات ائتلاف غربی به نیروگاه هایی که روزی خودشان ساختند
سومین مورد حمله به تاسیسات هسته ای مربوط به حملات هوائی ائتلاف به رهبری آمریکا در ژانویه و فوریه 1991 علیه تاسیسات هسته ای عراق در الشرطه، الطارمیه و محل سابق نیروگاه اوسیراک است.
در حاشیه این حملات، آسیب هایی نیز به نیروگاه در دست تکمیل الاثیر وارد شد و به طور کلی تمام زیرساخت هایی که عراق بعد از جنگ با ایران مجددا پایه ریزی کرده بود تا حد زیادی از بین رفت.
البته در موج سوم حملات به پایگاه های هسته ای، می توان شلیک پنج موشک بالستیک از خاک عراق به اطراف مجموعه هسته ای دیمونا در سال 1991 را نیز به شمار آورد.
البته هیچ سندی دال بر وارد آمدن آسیب و خسارت به دیمونا در اثر حملات موشکی عراق وجود ندارد.
این در حالی است که در بیشتر موارد، موشک های شلیک شده از سوی بغداد، به اهداف مورد نظر خسارات جدی وارد می کرد.
بسیاری بر این باورند که این اقدام صدام، بیش از آنکه تحرکی نظامی و تهدید برای رژیم صهیونیستی باشد، اقدامی نمادین بوده است؛ به عبارت دیگر صدام با شلیک موشک به سوی اسرائیل از یک سو تلاش کرد تا اعتبار از دست رفته خود نزد ملت های منطقه را به دست آورده و خود را در صف اول مبارزه با سیاست های استعماری و صهیونیستی نشان دهد و از سوی دیگر نیز تا حدودی حقارت ناشی از عدم پاسخگوئی به حملات ائتلاف در فضای داخلی عراق را جبران کند.
تلاشی که با نگاهی به آینده صدام مشخص می شود هیچگاه نتیجه بخش نبوده است.
4- اسرائیل و سوریه
چهارمین مورد از این حملات نیز به حمله هوائی رژیم صهیونیستی به نیروگاه هسته ای الکبیر در خاک سوریه در سال 2007 بر می گردد.
البته امروزه برای افکار عمومی مشخص شده است که این حمله صرفا اهداف راهبردی و نظامی برای رژیم صهیونیستی داشته است و نیروگاه مورد نظر در سوریه تا فعال شدن فاصله بسیار زیادی داشته و دارد، چه برسد به ساخت سلاح هسته ای!
تصاویر ماهوارهای نیروگاه هسته ای الکبیر سوریه قبل و بعد از حمله اسرائیل:
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *