چند نکته مهم پیرامون علل ضربت خوردن «امیرالمومنین(ع)» توسط منافقین
حجتالاسلام محمدهادی هدایت در گفتوگو با پیرامون علل شهادت «امیرالمومنین (ع)» گفت: «امیرالمومنین (ع)» پس از ضربت خوردن در سحرگاهان ۱۹ رمضان سال ۴۰ قمری این جمله معروف را بر زبان مبارک خود جاری کردند: « فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه، به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم».
*** ذکر لعنت بر قاتلان «امیرالمومنین (ع)»
وی در همین راستا ادامه داد: این جمله گویای معنای و حقایق بلندی است ایشان هرگز علاقمند به مال دنیا نبوده و همواره در مسیر اسلام و قرآن کریم حرکت کردند تمام تلاش ایشان متوجه حفظ اسلامی نو پا بود لذا با چالشهای فراوانی روبرو بودند. یکی از اعمال نوزدهم ماه مبارک رمضان بیان ذکر لعنت بر قاتلان «امیرالمومنین (ع)» است، کلمه «قتلت» نشان میدهد تنها یک نفر کمر به قتل این امام بزگوار نبسته بود بلکه فتنهای بزرگ پشت این دسیسه وجود داشته است، نکته قابل تامل دیگر در سخنان «امیرالمومنین(ع)» پیرامون دشمنانشان در نهج البلاغه آمده است، ایشان در کتاب نهج البلاغه در مورد سه گروه دشمن که کمر ایشان را در زمان ولایت شکستند سخن گفته و آنان را از منافقین دانستند.
***منافقین کمر به قتل «امیرالمومنین (ع)» بستند
هدایت به دشمنان «امیرالمومنین (ع)» اشاره و بیان کرد: منافقینی که در درون جامعه اسلامی قرار داشتند از افرادی بودند که علاوه بر چالش برای جامعه اسلامی کمر به قتل «امیرالمومنین (ع)» بسته بودند و هر بار با چهرهای جدید پا به میدان میگذاشتند، آنان در ابتدا با جنگ جمل که به پشتوانه همسر «پیامبر اکرم (ص)» به همراه تعدادی از یاران و انصار «نبی اکرم (ص)» شکل گرفت به میدان نبرد با «امیرالمومنین (ع)» آمدند.
وی به علل گمراهی و پنهان شدن حقیقت در زمان «امیرالمومنین (ع)» اشاره و ابراز کرد: جنگهایی که منافقین در دل اسلام ایجاد میکردند سبب گمراهی و پنهان شدن حقیقت میشد لذا افراد زیادی با چالش فکری روبرو شدند آنان توان تشخیص انتخاب درست از نادرست نداشتند، در روایتی تاریخی بیان شده در طول جنگ جمل یکی از یاران «امام علی (ع)» نزد ایشان آمد و گفت: من توان تشخیص و انتخاب درست را از نادست ندارم، زیرا از یک سو «امیرالمومنین (ع)» داماد «پیامبراکرم (ص)» است و از طرف دیگر یاران، اصحاب و همسر «پیامبر اکرم (ص)» در این جنگ وجود دارند، پس چگونه میتوان در مقابل آنان بایستم و یا حق را از باطل تشخیص دهم بنابراین این جنگها و فتنهها جامعه را متزلزل میکرد.
این کارشناس علوم قرآنی به جنگ صفین اشاره و تاکید کرد: در جنگ صفین نیز این منافقین بودند که با چهرهای جدید وارد میدان شدند و در مقابل «امیرالمومنین (ع)» قد علم کردند، در این جنگ معاویه که خود را خلیفه و جانشین «پیامبر اکرم (ص)» میدانست به مبارزه با «امیرالمومنین (ع)» پرداختند، او در جنگ صفین برای شکست دادن «امیرالمومنین (ع)» قرآنها را بر سر نیزه کرد و بدین وسیله حقیقت را برعکس نشان داد، این امر سبب شد تا بسیاری از مسلمانان با چالش و گمراهی روبرو شوند و این اندیشه را در دل سایر افراد ایجاد کرد که چرا مسلمانان در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند. این دسیسهها برای کسب قدرت سبب شد دشمن در پوسته اسلام قرار گرفته و ضربه به دین اسلام وارد کند.
***رویکرد سیاسی «امیرالمومنین (ع)» در مواجهه با خوارج
هدایت به رویکرد خوارج در مقابل «امیرالمومنین (ع)» اشاره و ابراز کرد: خوارج نیز از جمله دشمنان و منافقین در مقابل «امیرالمومنین (ع)» محسوب میشدند آنان حافظان قرآن کریم و نمازگزارانی بودند که زندگی خود را وقف عبادت بدون بصیرت کرده بودند لذا رویارویی برای مبارزان لشکر «امیرالمومنین (ع)» به نظر سخت میرسید. آنان تمام عمر خود را صرف عبادت میکردند، ولی در حقیقت دین اسلام را به درستی درک نکرده بودند، آنان ضربه سختی را به جامعه اسلام وارد کردند و «امیرالمومنین (ع)» نیز در مقابل ایشان ایستادند همین برخوردها و همین دسیسههای منافقین بود که زمینه شهادت «امیرالمومنین (ع)»را فراهم کرد و در نهایت در سحرگاه ۱۹ رمضان ایشان به دست ابن ملجم مرادی منافقی که در کثرت یک نمازگزار به مسجد آمده بود به شهادت رسیدند.
این کارشناس علوم قرآنی پیرامون الگو قرار دادن «امیرالمومنین (ع)» و توجه به سبک زندگی ایشان تصریح کرد: مهمترین تاکید «امیرالمومنین (ع)» و یا به عبارتی دغدغه ایشان پر کردن شکاف جامعه بود، لذا در مورد قشر مستضعف جامعه همواره با نگاهی متفاوت برخورد داشتند، ایشان توجه به ایتام را همواره در دستور کار خود قرار داده و سبک زندگی خود کرده بودند، لذا شایسته است تا با تبعیت از «امیرالمومنین (ع)» به دستگیری از نیازمندان پرداخته شود، در روایات تاریخی بیان شده وقتی برای حضرت قرص نانی میآورند ایشان نگران این بود که نکند در منطقه حجاز فرزند یتیمی در آرزوی یک قرص نان باشد.
***ساختار حکومتی «امیرالمومنین (ع)»
وی توجه به اقتصاد را در ساختار حکومتی «امیرالمومنین (ع)» مورد بررسی قرار داد و تصریح کرد: اگرچه «امیرالمومنین (ع)» به دنیا پشت کرده بود، اما ثروت برای جامعه اسلامی را امری مهم قلمداد میکردند. «امام علی (ع)» در نهایت ساده زیستی تمام عمر خود را گذراندند، اما برای ایجاد ثروت در جامعه اسلامی تلاش فراوانی کردند؛ ایشان در زمان خانه نشینی همزمان شش شغل برعهده داشتند و منافع و آیدی آن را برای جامعه اسلامی صرف میکردند این امر نشان میدهد که جامعه شیعه باید توجه داشته باشد که اقتصاد بخش مهم بوده که به عدالت اجتماعی کمک کرده و زمینه را برای کمک به ایتام فراهم میکند و فاصله طبقاتی در جامعه را کاهش میدهد.
هدایت پیرامون عدالت «امیرالمومنین (ع)» اظهار کرد: رکن اساسی جامعه اسلامی مردم سالاری است، برای تحقق این امر عدالت مهمترین رویکرد محسوب میشود، در دین اسلام توحید، امامت، حاکمیت دینی و اصل آزادی معقول اجتماعی مطرح شده اینها اصولی هستند که در جامعه حاکمیت «امیرالمومنین (ع)» به خوبی دیده میشود، ایشان قید و بندهای بیهود حاکمیتی و سنتی را مورد نکوهش قرار میدادند و مردم را از پرداختن با آن نهی میکردند، همچنین در کتاب ارزنده «امیرالمومنین (ع)» که بر پایه عدالت محوری بنا نهاده شده شکاف طبقاتی را عمده چالش جامعه دانسته و بر رفع آن تاکید فراوان دارند، تا جایی که ایشان یکی از فرماندارهای منصوب خود در بصره را مورد نکوهش قرار دادند که چرا تا یتیمی در جامعه اسلامی باقی مانده بر سر سفره رنگین نشسته است.