صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

پرواز ناموفق بن سلمان با بال‌های عاریتی؛ از مذاکره با حوثی‌ها تا رابطه با ایران!

۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۹:۵۲
کد خبر: ۷۲۱۱۴۵
دسته بندی‌: سیاست ، گزارش و تحلیل
بال‌های عاریتی که بن سلمان با اتکا بر سلاح‌های آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی برای خود فراهم کرده بود بیشتر از یک ارتفاع خاص نمی‌توانستند توهم قدرت و بلند پروازی را برای ولیعهد جوان منطقه به ارمغان بیاورند و سرانجام حباب قدرت از بین رفت.
- «هبد_مبس»، هشتگی است که پس از مصاحبه محمد بن سلمان ولیعهد بلند پرواز سعودی با شبکه العربیه در فضای مجازی عربستان ترند شد. هبد_ مبس در زبان عربی به معنای توهم استفاده از مواد مخدر است، شاید تحلیل کاربران عربستانی از صحبت‌های ولیعهد جوانشان درست بوده باشد چراکه ولیعهد سعودی در این مصاحبه چندین بار از واژه مذاکره با حوثی‌های یمن (انقلابی‌های یمن) استفاده کرد و در ادامه مدعی شد عربستان خواهان برقراری روابط دوستانه با ایران است و آن‌ها خواهان آن نیستند که وضعیت در ایران سخت باشد و خواهان کامیابی ایران هستند!
 
این در حالی است که پیش از این ولیعهد سعودی مدعی شده بود که باید جنگ به داخل ایران کشیده شود و مانند الگویش صدام حسین در یک هفته قصد داشت در صنعا قدم بزند. اما حالا صحبت از مذاکره با حوثی‌ها (انقلابی‌های یمن) و ترمیم رابطه با ایران سر می‌دهد.
 
اما دلیل این چرخش در سیاست‌های بن سلمان جوان چیست؟ چرا فرزند ماجراجوی ملک سلمان بر خلاف چند سال گذشته این بار با لحن سیاسی می‌خواهد وارد کارزار منطقه شود؟ برخی از کارشناسان معتقدند که بن سلمان این روز‌ها دیگر مانند گذشته حمایت آمریکا را نظیر آنچه در دوارن ترامپ شکل گرفت ندارد و دموکرات‌ها نسبت به سیاست‌های خود در مقابل عربستان تجدید نظر کرده‌اند.
 
در بعد داخلی نیز به دلیل مشکلاتی از جمله کسری بودجه و کاهش قیمت نفت، ریاض دیگر توانایی تامین هزینه مالی جنگ یمن را ندارد و ولیعهد جوان قصد دارد بر پیشبرد سند توسعه عربستان موسوم به ۲۰۳۰ متمرکز شود، زیرا برای صبح روز پادشاهی نیازمند دستاورد‌های هر چند پوشالی این سند است که مبادا پسرعمو‌های سلطنتی فکر کودتا یا جانشینی بر سرشان بزند.

اما می‌توان گفت؛ شاید در موشک‌ها و پهپادهایی که در کنار تأسیسات نفتی آرامکو و فرودگاه جده فرود آمدند مواد مخدری وجود داشت که در هوای شرجی و گرم عربستان بر ذهن خسته بن سلمان نشست و برخلاف عادت مألوف نه تنها فرزند ملک سلمان را متوهم نکرد بلکه از توهم نجات داد و پاهایش را از آسمان به زمین آورد.
 
در واقع بال‌های عاریتی که بن سلمان با اتکا بر سلاح‌های آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی برای خود فراهم کرده بود، بیشتر از یک ارتفاع خاص نمی‌تواستند توهم قدرت و بلند پروازی را برای ولیعهد جوان منطقه به ارمغان بیاورند و سرانجام حباب قدرت از بین رفت.
 
اما مواد افیونی که از سوی انگلیس، فرانسه و دونالد ترامپ طی این سال‌ها اخیر برای حفظ توهم قدرت بن سلمان به دستش می‌رسید موجب آوارگی ۳ میلیون نفر، کشته شدن بیش از ۱۰ هزار نفر، خداحافظی بیش از ۵ هزار کودک از دنیا یعنی به طور متوسط روزانه ۵ کودک و شیوع بیماری‌های مرگباری همچون وبا و دیفتری در یمن شد.
 
این فاجعه به قدری برای جهان تکان‌دهنده بود که از جنگ یمن به عنوان «جنگ فراموش شدگان» و به عنوان فاجعه انسانی قرن یاد شد. این مورد تنها یکی از پیامد‌های مرض قدرت‌یابی بن سلمان در منطقه بوده و هست بخشی دیگر مربوط به حضور هر چه بیشتر کشور‌های خارجی در منطقه و تبدیل شدن غرب آسیا به انبار سلاح‌های غربی بود.
 
همچنین شکل گرفتن صف بندی‌های کاذب در منطقه و ایجاد گسل‌های تنش زا در منطقه از دیگر پیامد‌های رفتار ماجراجویانه شاهزاده سعودی بود تا نشان دهند عربستان نه تنها فقط نفت می‌فروشد و به عنوان یک بازیگر شناور بازار نفت را برای دل خوشی دوستان ساقی از تعادل خارج می‌کند بلکه امنیت یک منطقه و حیات انسان‌ها را نیز به خوبی نفت به حراج می‌گذارد.

تغییر لحن سیاست مدار تازه وارد و بی‌تجربه سعودی در حالی اتفاق افتاده است که به گفته برخی منابع خبری گفت‌وگو‌هایی محرمانه در عراق بین نمایندگان تهران و ریاض وجود داشته و در عین حال سفر منطقه‌ای وزیر امورخارجه کشورمان به کشور‌های منطقه از جمله قطر، عراق و عمان و گفت‌وگو در مورد بحران یمن نشان می‌دهد باید در روز‌های آینده شاهد تغییر برخی معادلات در تعامل بین دو همسایه باشیم و تعاملات از تهاجمی و تنش‌زا به سمت کنترل تنش و رقابت همکاری جویانه پیش خواهد رفت.
 
بنابراین با ترسیم شکل کلی تعاملات کنونی می‌توان به چند نکته اشاره کرد:

۱- شاهزاده سعودی در حالی به تغییر روند سیاست‌های خود در منطقه روی آورده که به معنای واقعی کلمه در باتلاق خودساخته گیر افتاده‌ است، بن سلمان با محاسبات اشتباه وارد تنش با همسایگان از جمله ایران، قطر و ترکیه شد با این تفکر که می‌تواند به عنوان یک قدرت منطقه‌ای بازی سازی کند و زودتر به پیک منحی قدرت در منطقه دست یابد، اما نه تنها در منحی قدرت جایگاهش ارتقا نیافت بلکه از عربستان یک بازیگر عجول و فاقد تفکر راهبردی ترسیم شد که پس از این کشور‌های منطقه باید مراقب رفتار‌های خارج از کنترل این بازیگر باشند به خصوص با توجه به تغییر نخبگان سیاسی در این کشور و به روی کارآمد افرادی همچون محمد بن سلمان.

۲- رژیم سعودی در حالی به دنبال بازی در نقش پدرخوانده کشور‌های عرب در منطقه بود که کشور‌هایی مانند عمان، قطر و کویت حاضر به بازی در چنین تئاتری نشدند و نقش پدری عربستان تنها منحصر به چند کشور آفریقایی شده است که برای تامین بودجه روزانه کشورشان به پول عربستان نیاز دارند مانند مراکش، سودان، سنگال و مصر؛ بنابراین نداشتن صبر و بلندپروازی‌های عجیب نوه عبدالعزیز بن فیصل هر آنچه پدرانش رشته بودند پنبه کرد و حالا باید حتی با قطر محتاط‌تر برخورد کند و در حداقل‌ترین صورت ممکن بر پرستیژ عربستان خدشه وارد شده‌است.

۳- عربستان نه تنها خطر حوثی‌ها را از سر خود کم نکرده بلکه امروز به التماس افتاده که با آن‌ها وارد مذاکره شود تا به فاجعه خود ساخته پایان بدهد و مجبور است به همزیستی مسالمت‌آمیز با این گروه در شبه جزیره عربستان تن دهد. این در حالی است که یمن تا پیش از این حیات خلوت ریاض تلقی می‌شد.

۴- نکته آخر اینکه ولیعهد جوان سعودی به نوعی کارت سوخته تلقی می‌شود و احتمالا پس از این توسط کشور‌های ساقی کمتر بازی داده می‌شود، زیرا این طبیعت رفتار آن‌ها با افراد جاه طلب در منطقه هست تاریخ این موضوع را بار‌ها در خصوص صدام حسین و شاهان پهلوی تایید کرده‌ است، همواره کشور‌های خارج از منطقه در حد کنترل شده سعی می‌کنند غریزه قدرت طلبی دیکتاتور‌ها را تامین کنند و زمانی که از حدی که خودشان تعریف کرده‌اند خارج شوند به این نتیجه می‌رسند که دیکتاتور‌ها باید به شعاری بر روی دیوار‌ها تبدیل شوند و بروند!

در نتیجه با توجه به مواردی ذکر شد لحن بن سلمان تغییر کرده است، زیرا معادلات تغییر کرده و گرایش به مذاکره و آرزوی کامیابی برای ایران نیز ناشی از همین تغییر وضعیت و سقوط آزادی است که به تدریج در این شش سال رخ داد و اگر هم امروز مذاکراتی بین ایران و عربستان انجام شده و صحبت از بهار تعاملات است مقدماتش در جایی دیگر و توسط اشخاصی دیگر چیده شده است.
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *