بایدها و نبایدهای مذاکرات وین
همانگونه که آمریکاییها در هرگونه توافقی با ایران منافع شرکا منطقهای خود را در نظر میگیرند و حتی در روند مذاکره نیز دائماً با طرفهای اسرائیلی و سعودی در تماس هستند، دستگاه دیپلماسی ایران نیز در هر سطحی از گفتوگوهای هستهای «باید» منافع شرکا و متحدان منطقهای خود از جمله جبهه مقاومت اسلامی را در نظر بگیرد و آن را در هرگونه توافق احتمالی لحاظ کند.
- حمید خوشآیند کارشناس مسائل سیاسی - مذاکرات وین که از ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ با حضور معاونان سیاسی کشورهای ۴+۱ و جمهوری اسلامی ایران به منظور بازگشت آمریکا به برجام و اجرای تعهدات برجامی ایران آغاز شده بدون اینکه به نتایج ملموسی برسد، همچنان ادامه دارد.
آمریکا و اروپا و همچنین وزارت خارجه کشورمان با اینکه روند مذاکرات را «سازنده و مثبت» ارزیابی میکنند، اما به ویژه طرفهای اروپایی و آمریکا تأکید دارند که مذاکرات برای نیل به یک نتیجه مطلوب راه «طولانی و دشواری» در پیش رو دارد.
علت آن نیز کاملاً مشخص است؛ آمریکا و اروپا دیگر به دنبال یک توافق هستهای از جنس برجامی که در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ امضا شد، نیستند، بلکه حضور مجدد ایران پشت میز برجام را غنیمت شمرده و خواستار یک توافق گستردهتر با گنجاندن موضوعاتی نظیر «مسائل منطقهای و موشکی» ایران هستند.
اینکه وزیر امور خارجه آلمان در دسامبر ۲۰۲۰ عنوان داشت که برجام دیگر یک «توافق کافی» نیست و باید بر روی شکلی از یک توافق هستهای جامع (برجام پلاس) که دربردارنده منافع ما نیز باشد کار کرد، تنها بخشی از اهداف آمریکا و اروپا را در این زمینه را نشان میدهد.
با توجه به نکاتی که گفته شد، اینجاست که برخی «بایدها» و «نبایدها» آنهم به صورت صریح و قاطع، در مذاکرات وین میبایست مورد توجه ویژه تیم مذاکره کننده ایرانی قرار گیرد. مهمترین اصلی که در این زمینه «باید» روی آن تأکید شود «لغو تحریمها در عمل» و در ساختار است؛ اصلی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن با عنوان «سیاست قطعی» ایران در قبال طرفهای برجامی نام میبرند.
با توجه به نکاتی که گفته شد، اینجاست که برخی «بایدها» و «نبایدها» آنهم به صورت صریح و قاطع، در مذاکرات وین میبایست مورد توجه ویژه تیم مذاکره کننده ایرانی قرار گیرد. مهمترین اصلی که در این زمینه «باید» روی آن تأکید شود «لغو تحریمها در عمل» و در ساختار است؛ اصلی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن با عنوان «سیاست قطعی» ایران در قبال طرفهای برجامی نام میبرند.
اصلاً نفس حضور ایران در وین نیز به خاطر برداشتن تحریمها است. آزادسازی تمام پولهای بلوکه شده ایران در خارج از کشور و یا تعلیق برخی تحریمها و اقدامات نمادینی از این قبیل، «سیاست فریب» آمریکاییها و کشورهای اروپایی است که «باید» از آن اجتناب کرد. پولهای بلوکه شده را از طرق دیگری هم میتوان آزاد کرد و یا از منافع آن بهره برد.
با وجود دور زدن تحریمها نیز، تعلیق تحریمها طوری که هیچ تضمینی را برای کشورهای دیگر در خصوص امنیت سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی با ایران نمیدهد،بیارزش است. این چیزها نمیتواند منافع ایران در مذاکرات هستهای را تأمین کنند.
تیم مذاکره کننده ایرانی «نباید» وارد سرفصلها و موضوعاتی شوند که در پی اخذ امتیازات موشکی و منطقهای از طریق طولانی ساختن روند مذاکراتی است. دولت بایدن به سادگی از میراث ترامپ درباره ایران عقبنشینی نمیکند، برای همین نیز کاخ سفید هیچ عجلهای برای بازگشت به برجام ندارد.
تیم مذاکره کننده ایرانی «نباید» وارد سرفصلها و موضوعاتی شوند که در پی اخذ امتیازات موشکی و منطقهای از طریق طولانی ساختن روند مذاکراتی است. دولت بایدن به سادگی از میراث ترامپ درباره ایران عقبنشینی نمیکند، برای همین نیز کاخ سفید هیچ عجلهای برای بازگشت به برجام ندارد.
دولت بایدن مصمم است از هزینههایی که دولت ترامپ در تقابل با ایران پرداخته و در کنار آن، هزینههای ایجاد شده برای ایران، بهرهبرداری لازم را برده و تلاش کند تا با تأمل و تدبیر و از طریق وقتکشی امتیازات بیشتری را در قالب توافق مدنظر بگیرد. اینجاست که دستگاه دیپلماسی «باید» از استمرار روند طولانی و فرسایشی مذاکرات وین امتناع کند.
موقعیت برتر ایران در منطقه و قدرت رو به رشدی که در سالهای اخیر و به لطف حضور هوشمندانه در «میدان»، در عرصههای سختافزاری و نرمافزاری برای جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت به وجود آمده است، افزون بر فرصتها و دستاوردهای ارزشمندی که خلق کرده است، دست ایران در هر مذاکره احتمالی را نیز قویتر از مذاکرات پیشین برجامی کرده است؛ بنابراین دستگاه دیپلماسی «باید» از قدرت «میدان» به عنوان مؤلفهای مهم برای تقویت توان چانهزنی در میز مذاکرات استفادههای لازم را ببرد؛ و در پایان باید خاطرنشان کرد.
موقعیت برتر ایران در منطقه و قدرت رو به رشدی که در سالهای اخیر و به لطف حضور هوشمندانه در «میدان»، در عرصههای سختافزاری و نرمافزاری برای جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت به وجود آمده است، افزون بر فرصتها و دستاوردهای ارزشمندی که خلق کرده است، دست ایران در هر مذاکره احتمالی را نیز قویتر از مذاکرات پیشین برجامی کرده است؛ بنابراین دستگاه دیپلماسی «باید» از قدرت «میدان» به عنوان مؤلفهای مهم برای تقویت توان چانهزنی در میز مذاکرات استفادههای لازم را ببرد؛ و در پایان باید خاطرنشان کرد.
همانگونه که آمریکاییها در هرگونه توافقی با ایران منافع شرکا منطقهای خود را در نظر میگیرند و حتی در روند مذاکره نیز دائماً با طرفهای اسرائیلی و سعودی در تماس هستند، دستگاه دیپلماسی ایران نیز در هر سطحی از گفتوگوهای هستهای «باید» منافع شرکا و متحدان منطقهای خود از جمله جبهه مقاومت اسلامی را در نظر بگیرد و آن را در هرگونه توافق احتمالی لحاظ کند.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *