مانیفست همگرایی
منصور حقیقتپور، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در یادداشتی نوشت: تعبیر روز گذشته آیت الله رئیسی پیرامون تبدیل شدن رفع تمام تحریمها و راستی آزمایی به «مطالبه ملی» را میتوان مانیفست همگرایی در جامعه قلمداد کرد.
_ منصور حقیقتپور در روزنامه حمایت نوشت: یکی از مباحث قابل تأمل در مذاکرات وین با دستور کار احیای برجام و بازگشت دوباره آمریکا به توافق هسته ای، راستی آزمایی رفع کامل تحریم هاست. این موضوع، در چارچوب «سیاست قطعی» نظام مطرح شده و همه مسئولان کشور در این مورد، اتفاق نظر دارند.
سیاست کشور در باب تعامل با طرفهای برجامی و در باب خود برجام، صریحا اعالم شده ... آن سیاست هم عبارت از این است که آمریکاییها باید تمام تحریمها را لغو کنند، بعد ما راستی آزمایی خواهیم کرد؛ اگر چنانچه به معنای واقعی کلمه لغو شده بود، آن وقت ما به تعهدات برجامی مان برمی گردیم. قول آمریکاییها را هم معتبر نمیدانیم؛ اینکه بگویند ما برمی داریم و روی کاغذ بردارند، این فایدهای ندارد؛ عمل لازم است؛ باید در عمل تحریمها را بردارند، ما هم راستی آزمایی کنیم و مطمئن بشویم که تحریمها برداشته شده، آن وقت به تعهداتمان عمل میکنیم. «) ۱ فروردین ۱۴۰۰)
این در حالی است که در طول چند ماه گذشته پیرامون این سیاست، دوقطبیهایی شکل گرفته که دقیقا مطابق با مزاج و ذائقه طرفهای غربی است. گروهی بر این اعتقادند که رفع تحریمها به صورت گام به گام، هر گونه شک و شبهه و دغدغهای را از غرب میزداید و این اطمینان چندباره را میدهد که ایران هرگز به دنبال سلاح هستهای نبوده و نیست.
گروهی اصرار دارند که پذیرش رفع تدریجی فشارها و تأیید ضمنی تقسیم بندی سه گانه تحریمها (قابل رفع، غیرقابل رفع و قابل مذاکره)، امتیازی است که ایران به طرف غربی میدهد و در ازای آن، میتواند امتیازات جدیدتری نیز بگیرد. ضمن اینکه از بابت راستی آزمایی نیز جای نگرانی نیست و در یک مقطع کوتاه میتوان صحت و سقم سیاست خارجی جدید آمریکا در قبال ایران را اعتبارسنجی کرد.
از سوی دیگر، مخالفان تخطی از سیاست قطعی نظام، استدلالهای کاملا به حق و متقنی دارند. به این ترتیب که بازگشت آمریکا به تعهداتش در توافق هسته ای، نیازی به پذیرش شروط واشنگتن ندارد.
توپ اکنون در زمین کاخ سفید است و طرفی که از برجام خارج شده، باید به همه تکالیفش عمل کند و پس از راستی آزمایی، ایران به توافق بازخواهد گشت.
از این منظر، هر نوع ارسال پیام عدم عزم و ساده انگاری در رفع تحریم ها، راستی آزمایی و بازگشت سریع ایران به تعهداتش، موضع قطعی کشور را سست کرده و آن را در نگاه رقیب، صرفا به عاملی برای بازارگرمی و چانه زنی تبدیل میکند.
نکته قابل تأمل، اصرار واشنگتن در مورد بازه زمانی راستی آزمایی است. آنچه تاکنون مورد موافقت تیم مذاکره کننده آمریکا به سرپرستی «رابرت مالی»، رئیس گروه اقدام علیه ایران قرار گرفته، عبارت است از مدت زمان یک هفته ای! این بدان معناست که واشنگتن با زمان منطقی رفع تحریمها (سه الی ۶ ماه) مخالف است چراکه با سیاست اعمال دائمی تحریمها علیه ایران در تعارض قرار دارد. افزون بر این، در راستی آزمایی نباید به هیچ وجه به آمریکا اعتماد کرد و با توجه به سابقه سیاه کاخ سفید در نقض برجام و دیگر معاهدات بین المللی، باید بازه مدنظر به اندازه کافی طولانی باشد تا در صورت هر نوع نقض عهد دوباره، کشورمان بتواند اقدامات متقابل را در سریعترین زمان ممکن در دستورکار قرار دهد.
سؤال اینجاست که مگر قرار نیست تمام محدودیتهای ضدایرانی یکجا و تمام وکمال برداشته شوند که کاخ سفید نگران راستی آزمایی دقیق ایران شده؟ معلوم است که کاسهای زیر نیم کاسه قرار داده اند وگرنه به تعبیر قدما، «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است» فراموش نشود که آمریکا پیش و پس از برجام هر چه در توان داشت، از ناحیه اعمال تحریمها و خروج از توافق هستهای به ایران خسارت زد و میلیاردها دلار به منافع کشور صدمه وارد کرد. با این ملاحظه، نباید جای طلبکار و بدهکار را عوض کرد و اجازه داد که بازگشت آمریکا به برجام بدون هزینه باشد. این بدان معناست که افزون بر رد همه خواستههای آمریکا، همان بازگشت به برجام نیز باید با قیدوبندهای محکم و هزینههای جانبی انجام شود تا واشنگتن دوباره هوس بندبازی نکند.
آنچه مسلم است، گروهها و افرادی که قائل به رفع تدریجی تحریمها هستند نیز به کمتر از رفع همه آنها راضی نمیشوند، اما راه دستیابی به آن، دشوارتر است وای بسا باعث توهم حریف میشود.
از این رو، ایجاد ساز و کارهایی از قبیل «کارگروه سوم» برای انجام اقدامات متناظر - بنابر گفته «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بین المللی- در وهله نخست، عقربههای ساعت مذاکرات را به ضرر جمهوری اسلامی به گردش درمی آورد. وانگهی، راستی آزمایی را عمال تقطیع میکند و ارزیابی نهایی درباره آن را با مشکل مواجه میسازد. بنابراین، سریع الوصولترین مسیر برای زنده کردن مطالبات ایران، رفع یکجا و بالمره همه تحریمها و اعتبارسنجی آن هاست.
این راهکار به جای آنکه به عاملی برای تفرقه تبدیل شود، میتواند مؤلفهای برای ایجاد وحدت ملی و رفع شکافها باشد. از سوی دیگر، حربه اختلاف افکنی از دست طرفهای مذاکره کننده گرفته شده و در میان مردم و نهادها به عاملی اجماع ساز بدل خواهد شد. تعبیر روز گذشته آیت الله رئیسی پیرامون تبدیل شدن رفع تمام تحریمها و راستی آزمایی به «مطالبه ملی» را میتوان مانیفست همگرایی در جامعه قلمداد کرد.
به گفته رئیس عدلیه؛ «لغو تمامی تحریمها و راستی آزمایی آن، مطالبه ملی است و این مطالبه ملی نباید دستاویز دعواهای سیاسی گردد ... کسانی که به دنبال تحقق این وعده برای ملت ایران هستند، اجازه وقت کشی به طرف مقابل ندهند.»
بنابراین، با ایجاد اجماع حول این محور و فارغ از جناح بندیهای رایج، سدی محکم در برابر زیاده خواهیهای آمریکا و غرب ایجاد میشود که اولین ثمره آن، استیفای حقوق مسلم و ازدست رفته کشورمان خواهد بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *