پیاز و سیب چه ربطی به تحریم دارد؟
جواد منصوری در رابطه با نقش سومدیریتها در مشکلات اقتصادی در روزنامه حمایت یادداشتی نوشت.
_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: در واکاوی و چرایی این سرفصل که مشکلات اقتصادی کشور ناشی از سوء مدیریتها یا تحریمهاست، نظریههای مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که نمیتوان آدرس بنبستها و گرفتاریهای موجود را در داخل جستجو کرد، چراکه تحریمها گلوی اقتصاد را فشرده و اجازه تنفس نمیدهند. بعضی نیز بنا به دلایل متقن اعتقاد دارند که تحریمها شرط کافی برای متوقف کردن موتور اقتصاد نیستند و مشکل را باید در سوء مدیریتها جستجو کرد.
به اعتقاد نگارنده، تحریمها گرچه در نگاه اول، عاملی خارجی و تحمیلی بر گرده کشور هستند، اما حقیقت آن است که فشارهای بلوک غرب، همچون یک ویروس، زمانی کارگر واقع میشود که ساز و کاری برای کنترل تحریم، تدبیر نشده باشد. به بیان دیگر، سوء مدیریتها باعث پدید آمدن و تشدید تحریمها میشوند. در این خصوص، چند نکته بخوانید.
۱. طرفداران نظریه کارگر بودن تحریمها، بر این موضوع پافشاری میکنند که فشارهای خارجی خواهناخواه بر همه جریانات و تحولات کشور اثر گذاشته و حتی کارکشتهترین کشورها را با مشکلاتی دچار میکند. این در حالی است که عموم اقتصادهای پیشرفته، دو سیاست کلی «انبساطی» و «انقباضی» را به فراخور اوضاع در پیش میگیرند.
در سیاست انبساطی، همه امکانات کشور تا حدی که ممکن و میسور باشد، وسعت پیداکرده و با حداکثر توان، مناسبات تجاری بسط داده میشوند. استفاده از بستر تجارت منطقهای و جهانی، همافزایی با متحدان و تجهیز و فعالسازی تمام ظرفیتهای داخلی در کنار یکدیگر، نتیجه بسیار مطلوبی برای کشورهای صاحبنام به وجود آورده است.
اما اوضاع همیشه بر وفق مراد نیست. به این معنی که در مواقع اضطراری و در شرایطی که دستاندازها و موانعی بر سر راه شریانهای خارجی یا دستکم برخی از مقاصد تجاری در بیرون از مرزها قرار میگیرد، سیاستهای انقباضی فعال میشوند. بهاینترتیب که با مسدود شدن راههای ارتباطی جهانی، مقاصد منطقهای موردتوجه قرار گرفته و در مواقع وخیمتر همچون وقوع جنگ، ظرفیتهای از پیش فعالشده داخلی، چندین برابر افزایش مییابند. در چنین شرایطی، اوضاع بهگونهای مدیریت میشود که مردم نهتنها در تأمین بدیهیات خود دچار مشکل نشوند، بلکه دولتها میکوشند تا لوازم یک زندگی معمولی را در وضعیتهای اضطراری فراهم کنند.
در چنین بزنگاههایی، اگر بسترهای لازم از قبل، پیشبینینشده باشند و فقط به یومیات بسنده شود، به هنگام تحریم یا وقوع بلایای طبیعی و یا در گرفتن جنگها، معیشت مردم است که در وهله نخست، هدف قرار میگیرد. شاید بتوان گفت که شرایط عادی در کشورهای دارای سوء مدیریت، هموزن اوضاع و احوال مردم در اقتصادهای پیشرفتهای است که دچار تنگناهایی شدهاند.
۲. آمریکا تاکنون هرچه در چنته داشته برای اعمال فشار بر اقتصاد ایران بکار بسته، اما نقاط قوتی که به دست مدیران توانمند داخلی رقمزده شدند، زهر تحریمها را گرفته است. شرایط موجود نیز نشان میدهند که وارونه نماییها جواب نداده و تحریم، مسئله اصلی کشور نیست چراکه با وجود شرایط بسیار دشوار، هنوز راهکارهایی وجود دارند که میتوان از معبر آنها، به سلامت عبور کرد.
افزون بر این، تعلل در تجدید قوای مدیریتی باعث ایجاد بیاعتمادی در جامعه نسبت به مهار غول گرانی و تورم میشود. بهاینترتیب که توانایی در کنترل بازار و برنامهریزی برای بهبود معیشت، نزد افکار عمومی با تشکیکهای جدی مواجه شده و با ساز ناکوک رسانههای معاند خارجی، این انگاره شکل میگیرد که اساساً جمهوری اسلامی حرفی برای گفتن ندارد و نمیتواند به شعارهای خود در این بخش، جامه عمل بپوشاند.
این در حالی است که برخی صنایع زیربنایی احداثشده توسط مدیران جهادی و تدابیری که برای جلوگیری از وخامت اوضاع از سوی آنها انجام شد، تا حد زیادی مانع اثربخشی تحریمها گردید. بنابراین، اتکا به مدیران امتحان پس داده و انقلابی - نه اصرار بر بکارگیری مدیران خسته و فرسوده- میتواند معادله حریف را برهم زده و شرایط را به نفع مردم رقم بزند.
۳. اصرار بر اثرگذاری تحریمها متضمن چند قرینه است. اول اینکه به زعم آنها باید برای رفع و نه خنثیسازی آنها تلاش کرد و دوم، مستمسک و بهانهای است برای فرار از زیر بار مسئولیت. مردم سؤال میکنند گران شدن کالاهای اساسی درحالیکه بسیاری از مایحتاج آنها روی دست تولیدکنندگان و کشاورزان همچون ماجرای پیاز و سیب مانده، چه ربطی به تحریم دارد؟! واقعیت این است که در بسیاری از حوزهها، تولیدکنندگان و ایضاً مصرفکنندگان به بلیه خودتحریمی دچار شدهاند و عدم استفاده از ظرفیتها برای انتقال کالا به دست مصرفکنندگان، مردم و واحدهای تولیدی را با مشکلات کاملاً داخلی مواجه ساخته است.
اروپا و آمریکا نیم دهه است که به ایران وعده رفع کامل تحریمها را میدهند، ولی در جهت عکس آن عمل کردهاند. از تحریم کاتسا و آیسا تا صدها فشار ریز و درشت دیگر، همگی پس از پایبندی کامل و تأییدشده ایران به تعهداتش شکل گرفتند؛ بنابراین، راهی جز درمان چالشها با تکیه بر روحیه کار و تلاش بیوقفه و شبانهروزی وجود ندارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *