صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

خروج نظامیان آمریکا از منطقه؛ اهداف و پیامدها

۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۵۳:۵۹
کد خبر: ۷۱۸۴۸۸
قصد آمریکا برای خارج کردن نیروهای نظامی خود از منطقه غرب آسیا همچنان با واکنش‎های مختلفی روبرو است.

- تنش‌هایی که در روابط آمریکا با روسیه و چین بروز یافته، مانند گذشته نیست، اما علت آنکه آمریکا نمی‌تواند مقابل چنین کشور‌هایی دستاوردی داشته باشد، چیست؟

آمریکا از نظر اقتصادی در رتبه نخست قرار داشت، این کشور از نظر مؤلفه‌های دیگر نیز قابلیت‌های زیادی داشت که این کشور را به یک باصطلاح ابرقدرت تبدیل کرده بود و بر همین اساس تلاش می‌کرد یک جهان تک قطبی را با محوریت خود شکل دهد.

اما اکنون که توان مقابله و خنثی کردن قدرت‌هایی، چون روسیه، چین، ایران و... را ندارد آیا نشانه‌ای از افول قدرت آمریکا در دنیا است یا اینکه جوامع دیگر تولید قدرت کرده و توان مقابله با آمریکا را دارند؟

باید هر دو گزینه را در نظر گرفت، یعنی هم آمریکا ضعیف شده است و هم کشور‌های دنیا سعی کرده‌اند خود را قدرتمندتر از گذشته کنند تا بتوانند مقابل سیاست‌های یکجانه گرایانه واشنگتن مقاومت و مخالفت کنند.

تا پیش از این سیاست آمریکا مبتنی بر قدرت نظامی بود، قدرتی که با جنگ افروزی سعی داشت تا تفکرات خود را بر جهان تحمیل کند، اما با وجود قدرت نظامی برتر هیچگاه با ابرقدرت‌های دیگر مستقیم رو در رو نشد چرا که آن‌ها نیز از توانمندی نظامی قوی برخوردار بودند.

جنگ‌هایی که آمریکا در جهان افروخته است، اگرچه خود مستقیم وارد شده، اما در این تجاوزات نظامی دستاوردی را نمی‌توان برای این کشور متصور بود.

چه بسا همین جنگ‌های ویرانگر و پر خرج یکی از دلایل اصلی افول آمریکاست، چرا که هزینه‌های سنگین چند صد میلیارد دلاری را برای این کشور همراه داشته است.

با وجودی که آمریکا در طول عمر خود آنچه که انتظار داشت از جنگ‌ها به دست نیاورد، اما باز هم به سیاست میلیتاریستی خود ادامه داد، اما چندی است که در صدد خروج نیرو‌های خود از برخی کشور‌هایی است که ارتش این کشور وارد جنگ شده و در آن‌ها مستقر است.

تصمیم به خروج نیرو‌های آمریکایی از افغانستان که از زمان اوباما مطرح شده بود اکنون در زمان جو بایدن به جدیت پیگیری می‌شود، اما قطعا آمریکای بایدن نسبت به تاثیرات و تبعات مثبت و منفی این تصمیم واقف است.

خروج آمریکا از افغانستان که پیش زمینه خروج نیرو‌های آمریکایی از دیگر کشور‌های منطقه همچون عراق و سوریه است، در شرایط موجود داخلی و جایگاه بین المللی آمریکا، یک تصمیم منطقی و راهبردی است که اگر اتفاق بیفتد، برای واشنگتن سودمند خواهد بود.

خارج شدن آمریکا از افغانستان علاوه بر آن که این کشور را به آرامش و صلح می‌رساند، هزینه‌های زیادی که به آمریکا و مردم افغانستان تحمیل می‌شود نیز پایان می‌یابد و قطعا مردم آمریکا نیز از این اتفاق استقبال می‌کنند چرا که فرزندانشان در دیگر کشور‌ها به خاطر سیاست‌های غلط حاکمان جان می‌بازند.

آمریکا با لشکرکشی سعی داشت نفوذ خود را در دیگر کشور‌ها به ویژه منطقه حساس غرب آسیا گسترش دهد، اما کشورهایی، چون ایران، روسیه و چین با سیاست متضاد با آمریکا و همگرایی که با هم پیدا کردند، در منطقه نفوذ خود را افزایش دادند.

اگر واشنگتن در منطقه غرب آسیا با حمایت از گروه‌های تروریستی که از تفکر وهابیت تبعیت می‌کنند، قصد داشت میدان حضور و نفوذ خود را گسترش دهد، ایران با حمایت از مردم کشور‌هایی که با حضور گروه‌های تروریستی روبرو هستند، توانست در قلب مردم منطقه نفوذ کند.

همه این اتفاقات و البته افول ذر ساختار سیاسی اجتماعی آمریکا باعث شده تا واشنگتن نتواند مانند گذشته یکه تازی کند و در اندیشه آن است که با کاهش دخالت‌های خود، از هزینه‌های اقتصادی و سیاسی بکاهد.

با توجه به شرایط آمریکا، اگر حکام این کشور همچنان بر سیاست‌های گذشته خود پافشاری کنند، روند افول شدت می‌گیرد و به مرحله سقوط خواهد رسید.

جو بایدن برای آنکه از سقوط کشور جلوگیری کند باید دست به اقدامات اصلاحی و تجدید نظر در سیاست‌هایی بزند که هم خوشایند مردم آمریکاست و هم خوشایند مردم جهان؛ در واقع آمریکا باید شر خود را از سر دنیا کم کند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *