مراقب بدعهدیها باشید
پرویز سروری، دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در یادداشتی نوشت: آمریکا گفتگوهای وین را عاملی برای کنترل و مهار جمهوری اسلامی میداند.
_ پرویز سروری در روزنامه حمایت نوشت: «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا در آخرین اظهارنظر درباره برجام با ادعای اینکه غنیسازی ۶۰ درصدی ایران برخلاف توافق هستهای است، در اظهارنظری که حاکی از خوشحالی او از ادامه مذاکرات میان تهران و طرف برجامی است گفت: «از اینکه تهران به مذاکراتی ادامه میدهد که اجازه میدهد آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک بازگردد، خرسند هستیم»!
«جن ساکی»، سخنگوی کاخ سفید نیز سهشنبه هفته گذشته پس از اعلام خبر آغاز غنیسازی در این سطح از سوی ایران در سخنانی که سیاست و صدای مشترک واشنگتن علیه ایران را نشان میداد گفت: «آمریکا همچنان بر این باور است که روند دیپلماتیک تنها مسیر روبهجلو است و گفتگوها هرچند که بهصورت غیرمستقیم باشد بهترین راه برای رسیدن به یکراه حل است.»
با در نظر گرفتن اظهارنظر مقامات اروپایی که در همین راستا بیانشده، به نظر میرسد که مواضع اعلامی و اعمالی آمریکا و غرب بر ادامه مذاکره و «فرسایشی» کردن آن، دستکم تا زمان انتخابات پیش رو متمرکزشده و امیدوارند از این طریق بتوانند سیاستهای خود را یکبار دیگر به بهانه گفتگوهای برجامی دیکته کنند. این نکتهای است که رهبر معظم انقلاب، هفته گذشته نسبت به آن هشدار داده و فرمودند: «باید مراقبت بشود که مذاکره فرسایشی نباید بشود؛ نباید جوری باشد که طرفها بخواهند همینطور مدام این مذاکره را کش بدهند که این برای کشور ضرر دارد... اینکه آمریکاییها دائم اسم مذاکره را میآورند و مذاکره مستقیم با ایران را ما حاضریم و مانند این حرفها، اینجور نیست که آمریکا بخواهد مذاکره کند تا اینکه یک حرف حقی را قبول کند؛ نه، میخواهد مذاکره کند تا یک حرف باطلی را تحمیل کند!... بنابراین پیشنهادهایی هم که میکنند، غالباً پیشنهادهای متکبرانه و تحقیرآمیزی است که حتی قابل نگاه کردن نیست.» (۲۵ فروردین ۱۳۹۰)
استقبال آمریکا از مذاکرات جدید در نشستهای مشترک کمیسیون مشترک برجام، حاکی از آن است که هدف غایی آمریکا از ورود به این دور از گفتگوها، نه حل پرونده هستهای ایران بلکه مهندسی دوباره بهمنظور تحمیل شروط خود به شکل حداکثری است، اما حتی درصورتیکه نتواند این راهبرد را محقق کند، نفس مذاکرات و از همه مهمتر، فرسایشی شدن آن برای واشنگتن، حائز منافعی خواهد بود.
در توضیح این استراتژی باید گفت که زاویه نگاه کاخ سفید به مسئله مذاکره با نوع رویکرد ایران به این موضوع کاملاً متفاوت است. مذاکرهکنندگان ما برای اعمال و تشریح سیاست قطعی نظام به وین رفتهاند و میخواهند به روش دیپلماتیک، پرونده هستهای ایران را مختومه کنند؛ این در حالی است که تیم مذاکرهکننده دولت بایدن، یک دستور کار را در ظاهر و یک هدف پشت پرده را از این گفتگوها در نظر گرفتهاند.
بهاینترتیب که آمریکا گفتگوهای وین را عاملی برای کنترل و مهار جمهوری اسلامی میداند. نمونههای پیشین گفتگوهای ایران در آستانه برجام، از تأثیری پذیری جامعه و اقتصاد کشورمان حکایت داشت؛ بهنحویکه بخشی از سرمایهها و سیاستها، معطل نتیجه مذاکرات ماند. آمریکا دقیقاً در حال تکرار همان سناریوست چراکه گفتگوهای وین، اولین تجربه ایران در مواجهه با دولت بایدن است و میتوان گفت واشنگتن انتظار دارد تا فضای گفتگوهای نخستین برجام در حال حاضر نیز دوباره شکل گیرد.
نباید فراموش کرد که عجله نداشتن بایدن از منظر استراتژیستهای آمریکایی میتواند هندسه تحولات داخلی ایران را شکل دهد و بر محاسبه و اولویتبندیهای تصمیمگیران کشور اثرگذار باشد. نحوه انتشار اخبار کاخ سفید نیز در این میان کاملاً برنامهریزیشده است. ابراز امیدواری نسبت به پیشرفت مذاکرات و اخباری در خصوص اینکه دستکم بخشی از تحریمهای غیر مرتبط با برجام «قابلرفع» هستند، پالسهایی به شمار میروند که واشنگتن برای معطل نگهداشتن امورات کشور ارسال میکند.
همردیف با این اخبار و گزارشها، تقسیمبندی بخش دیگر تحریمها به «قابلمذاکره» و «غیرقابلرفع» نیز پیامهایی برای کشور به همراه دارند؛ پیامهایی که پیشتر، تجزیه و تحلیلهای آمریکایی از آن منتشرشده و همه میدانند زمانی از شدت این فشارها کاسته خواهد شد که جمهوری اسلامی در مسائل حقوق بشری و مبانی انقلاب اسلامی همچون پارامترهای منطقهای و موشکی کوتاه بیاید. این دوگانه پالس مثبت و منفی، از نظر آنها رفتار داخلی و خارجی کشورمان را بالانس خواهد کرد و به همین علت بود که اروپاییها در نقش ساقدوش یانکیها در میانه مذاکرات حساس وین، اقدام به تحریم چندین فرمانده بلندپایه سپاه پاسداران و بسیج کردند.
از سوی دیگر، مذاکرات فرسایشی با دستور کاری در عرض سیاست قطعی کشور (رفع کامل و یکباره تحریمها و راستی آزمایی آنها)، بخشی از پازل متوقف کردن و عقب راندن دستاوردهای فنی جمهوری اسلامی در حوزه هستهای است. از هفته گذشته که خبر ضرب شست ایران در کلید زدن غنیسازی ۶۰ درصد و اعلام سطح آمادگی فنی کشورمان برای غنیسازی ۹۰ درصد منتشر شد، منظومه غرب با همخوانی قارونهای منطقه، ارکستر ضرورت توقف غنیسازی ۶۰ درصد و دهها خردهفرمایش دیگر را ساز کردهاند. از طرفی، رسانههای معاند و پادوهای داخلی آنها نیز مأموریت دارند تا چهره آمریکای بایدن را بزککرده و موضع غیرقابل خدشه کشور را مانع بازگشت کاخ سفید به برجام عنوان کنند.
افزون بر این، مخالفت آشکار گروهی از سناتورهای آمریکایی برای احیای برجام، هزارتوی تصمیم سازی در این کشور و موجسواری برخی جریانهای سیاسی از این فضا برای تبلیغات در انتخابات ریاست جمهوری نیز مزید بر علت شده تا واشنگتن در پیشبرد مذاکرات، احتیاط بیشتری به خرج دهد و بکوشد گفتگوها را به سمت فرسایشی کردن پیش ببرد.
بنابراین، سیاست قطعی نظام در رویارویی دیپلماتیک با آمریکا مکمل سیاست عدم ورود به مذاکرات طولانی و ممانعت از گفتگوهای فرسایشی است و نباید به این بهانه، در این مواجهه، شتابزدگیهای رخداده در برجام تکرار شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *