کتاب «پیامبران پنهان» داستانی از غیبت پیامبران منتشر شد

- کتاب «پیامبران پنهان» در جلد با داستان غیبت پنج پیامبر الهی: حضرت ادریس (ع)، حضرت یونس (ع)، حضرت موسی (ع)، حضرت عزیر (ع) و حضرت عیسی (ع) تقدیم خوانندگان کرده است؛ تا هم لذت خواندن داستان پیامبران را با شما به اشتراک بگذارد و هم فرصتی برای تامل در امر غیبت، علت‌های آن و احوال قوم‌های مورد آزمایش قرار گرفته فراهم شده باشد و مژده‌ای باشد بر پایان این شب سیاه و ظهور خورشید عالم تاب حق که دیریست جهان در انتظار اوست. این کتاب به قلم نویسنده توانمند آقای علی مهر و در ۱۲۶ صفحه و با قیمت ۲۱ هزار تومان به چاپ رسیده است و هم اکنون از سایت کتاب جمکران قابل تهیه می‌باشد.

شاید برای شما هم این پرسش‌ها پیش آمده باشد: به راستی چرا امام ما غیبت کردند؟ حالا کجا هستند؟ تا چه زمانی غیبتشان طول می‌کشد؟ راز طول عمر امام زمان عجل الله چیست؟ در زمان غیبت، وظیفه ما و بهترین عمل برای ظهور ایشان چیست؟ و..

خوشبختانه علما و دانشمندان ما به این پرسش ها، پاسخ‌های مستدل و متعددی داده اند، اما به نظر می‌رسد یکی از بهترین پاسخ‌هایی که می‌توان به پرسش‌های غیبت داد، آوردن نمونه‌ها و مثال‌هایی از پیامبران و نیکان گذشته است که هر کدام به دلایل متفاوتی برای مدتی از میان قوم خود غیبت کرده اند و بعد از زمانی گاه کوتاه و گاه طولانی و در زمانی ظهور کردند که هیچ کس گمان نمی‌برد. خواندن داستان غیبت این نیکان و دانستن علت و چگونگی غایب شدن آنان و سختی‌ها و بلا‌هایی که قوم آن‌ها در زمان نبودنشان با آن رو به رو شدند، همچنین چگونگی ظهور دوباره آن‌ها به بسیاری از پرسش‌های ما پاسخ می‌دهد. داستان پیامبران از تازه‌های نشر کتاب جمکران ماجرای این خوبان است.

برشی از کتاب:
راحیل دستش را بلند کرد و گفت: به شما مژده می‌دهم که ظهور منجی نزدیک است.

به مردانی که روبه رویش بر زمین نشسته بودند نگاه کرد و ادامه داد: نشانه‌هایی که یوسف پیامبر خدا مشخص کرده بود همگی به وقوع پیوسته اند و این بدان معناست که نجات دهنده ما به زودی می‌آید.

مردی از میان جمعیت گفت:ولی فرعون و سربازانش همه پسران بنی اسرائیل که به دنیا می‌آیندرا می‌کشند.
مردی دیگر پرسید: آیا در کودکی منجی ما می‌شود؟

راحیل پاسخ داد:نشانه‌های او نشانه‌های مردی کامل است.

مرد گفت پس تا فرج خیلی مانده است است.

دیگری گفت: تا آن زمان همه بنی اسرائیل نابود میشود.

راحیل پاسخ داد صبر کنید که ناشکیبایی مرگ است.

سپس به اطراف نگاه کرد و گفت: وقت آن است که جدا شویم تا جاسوسان بویی نبرند...

 انتهای پیام/