شاه کلید گشایشها
پرویز سروری، دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در واکنش به سخنان آیت الله رییسی در نشست روز گذشته شورای عالی قوه قضاییه یادداشتی در روزنامه حمایت نوشت.
_ پرویز سروری در روزنامه حمایت نوشت: رئیس دستگاه قضا روز گذشته در نشست شورای عالی قوه قضائیه، شاهکلید گشایشهای اقتصادی را در تمرکز بر فعالسازی پتانسیلهای داخل برشمرده و به دستاندرکاران امر یادآور شدند: «اگر اینقدر که برخی آقایان جلسه گذاشتند برای اینکه چطور بتوانند از غربیها یک امکانی برای این کشور بگیرند جلسه برای رونق تولید و رفع موانع تولید در کشور میگذاشتند بسیار میتوانست در گرهگشایی در کشور مؤثر باشد... حساب کنند چقدر وقت کشور را برای مواردی که نتیجهای نداشت گذاشتند... اگر همین وقت را برای رفع موانع تولید میگذاشتند امروز بسیاری از کارخانجات تعطیل و نیمه تعطیل در کشور فعال شده بود.» دراینباره گفتنی است که؛
۱. کشورهای مقتدر و برجسته در زمینه فعالیتهای اقتصادی همگی از ابتدا سیاستهای توفنده و فعالانهای برای توانمند ساختن تولید و اقتصاد داخلی خود تدوین و اجرا کرده و پس از اتقان و آمادگی، با دست پر وارد رقابتهای بینالمللی شدند. تاریخ نهچندان دور بعضی از ملتها به ما میگوید که هیچیک از آنها صرفاً با پهن کردن فرش قرمز زیر پای شرکتهای خارجی و چندملیتی، صاحبنام نشدهاند و هر سیاستمداری که بدون توانمند کردن تولید داخل، عرصه را برای بازیگران خارجی باز گذاشت، کشورش را در معرض تندباد خطرات قرار داد و بعضاً با یک یا چند شوک از پا در آمد.
بهعنوان نمونه، بلوک جنوب شرق آسیا پیش از بحران اقتصادی سال ۱۹۹۷، بیش از دو دهه در ماهعسل روابط با سرمایهگذاران خارجی و شرکتهای غربی به سر میبرد. در مدت اندکی، اقتصاد این کشورها رشد خیرهکنندهای را تجربه کرد؛ غافل از اینکه در دوره خلسه روابط بدون محدودیت، تکیه دادن بیحساب و کتاب امور مالی و پولی کشور به عناصر خارجی، بالاخره جا خالی میدهد و اساس تولید را به نابودی میکشاند.
همینطور هم شد. دولتهای نوکیسه شرق آسیا پس از متحمل شدن خسارات سنگین، بهتدریج به سمت پیریزی اقتصاد داخلی رفتند و نگاه خود را بهسوی قدرتهای منطقهای بجای قدرتمندان غربی دوختند. در همان زمان، شاهبیت رسانهها و محافل تخصصی این کشورها آن بود کهای کاش فریب تصویرنماییهای کاذب و نخنما شده درباره سیاست درهای باز را نمیخوردیم و بهجای صرف امکانات و هزینه برای معماری تجارت آزاد، بر تقویت اقتصاد داخلی تمرکز میکردیم!
۲. فارغ از اینکه نتیجه گفتگوهای آتی ایران با طرفهای غربی برای بهاصطلاح احیای برجام چه باشد و چه آوردهای از مذاکرات برای کشورمان حاصل شود، شرایط اقتصادی کشور و جهان با نگاه به استقلالطلبی ایران ایجاب میکند که انرژی اصلی و موج ناشی از آن، به دستور کار استراتژیک مقاومسازی اقتصاد و استفاده حداکثری از آوردههای داخلی اختصاص یابد.
آنچه در عرصه مناسبات بینالمللی به کشورهایی نظیر چین، هند، برزیل و بلوک غرب اعم از اروپا و آمریکا قدرت چانهزنی و افزایش توان دیپلماتیک داده، صرفاً در توانمندی دیپلماتها و سفرای آنها خلاصه نمیشود بلکه بنمایه آن به قدرت اقتصادی آنها بازمیگردد. جالب اینجاست که حتی کشورهای برخوردار و متمول مثل چین درحالیکه محصولاتشان بازارهای غربی را تسخیر کرده، همزمان به دنبال کاهش وابستگی خود در حوزههای استراتژیک مثل انرژی و دارو و کاهش جولان دلار در بازارهای خود هستند.
۳. اظهارات اخیر آیتالله رئیسی ناظر به مخالفت با تعامل با جهان و بستن درهای کشور نیست بلکه تأکیدی چندباره بر اولویتبندی سیاستها در برابر دولتهای بدسابقه است. غرب در نحوه رویکرد خود در قبال ایران نشان داده که فقط به نقض عهدهای مکرر راضی نیست و علاوه بر آن، هیچ فرصتی را برای تنشآفرینی در داخل و خلق تهدیدات امنیتی از دست نمیدهد. شارلاتانیسم متمدنانه غرب باعث شد که زنجیرههای تولید در کشور مختل شود و بدتر اینکه با این کتاب قطور از تخلفات بینالمللی، هنوز هم ایران را مقصر اصلی میدانند و از ما میخواهند که بیش از این برجام را نقض نکنیم!
موضع قطعی جمهوری اسلامی بارها برایشان تشریح شده و توپ اکنون در زمین آنهاست؛ بنابراین نباید انرژی و سرمایههای کشور را صرف متقاعد کردن آنها کرد. بهبیاندیگر، پذیرش یا عدم پذیرش شروط ایران مبنی بر رفع کامل همه تحریمها و راستیآزمایی آنها نباید تغییری در اولویت تقویت تولید و رفع موانع از سر راه آن ایجاد کند، چراکه این اصل، زمان نمیشناسد و در بهترین شرایط اقتصادی نیز باید رکن تولید و حمایت قاطع از آن، در کانون تصمیمسازیها قرار گیرد.
۴. بنابراین، استراتژی کلان اقتصادی و ستون فقرات اقتصاد مقاومتی در حمایت از تولید، رفع موانع و پشتیبانیها خلاصه میشود. به عبارت گویاتر «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست؛ در داخل کشور است.» (رهبر حکیم انقلاب- ۹ اردیبهشت ۹۴). سؤال این است که چرا تولید تا به این اندازه مهم است و با کدام توجیه (به قول برخی فرنگی مأبها) نباید به محصولات خارجی دلخوش کرد؟ پاسخ این است که مصرفگرایی و گریزان بودن از تولید، موضع کشور را در برابر راهزنان بینالمللی تضعیف کرده و در نهایت نیز نمیتواند از حق خود دفاع کند.
تحریمها با همه دشواریهایی که به همراه دارد، مجال به فکر افتادن برای استقلال از گردنه گیران جهانی را نیز میدهد. در این نگاه، تحریم میتواند فرصتی برای شکوفایی استعدادهای تولید و خلق راهحلهایی برای اداره کشور در شرایط سخت باشد. صرفه غرب و ابرقدرتها در این است که بازار ایران را برای فروش اجناس خود از دست ندهند. این اتفاق، بدترین حالت برای اقتصاد ایران است چراکه زرق و برق کالاهای خارجی، مردم و تولیدکنندگان را سست میکند. حتی اگر اجناس درجه یک خارجی را با تخفیفهای جذاب به کشور صادر کنند، نه یک لطف، بلکه خطری بزرگتر به شمار میرود، زیرا روحیه کار و تلاش در جهت تولید از بین میرفت و کشور به بازار بزرگ محصولات مصرفی غرب تبدیل میشد؛ و بالاخره اینکه میدان دادن به جوانان و استفاده از نیروی فکر و خلاقیت آنها برای به چرخش درآوردن چرخهای تولید، یک مأموریت ملی و وظیفه راهبردی برای تکتک مسئولان است؛ رویکردی که نقطه غایی آن، رفاه و رونق معیشت و تسلیم شدن بدخواهانی است که سودای بهزانو درآوردن جمهوری اسلامی از رهگذر تحریم و تهدید را در سر میپرورانند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *