بیضایی: در زنده نگهداشتن خاطره شهدا و دفاع مقدس کمکاری زیادی کردهایم/بابانظر یک کارشناس واقعی جنگ بود
سید حسین بیضایی در گفتوگو با پیرامون ادبیات دفاع مقدس گفت: ادبیات دفاع مقدس توانست مسیر رشد را در پیش بگیرد، اما این رشد در ابتدا با حرکتی کند همراه بود همین امرآسیبهایی را به همراه داشت.
وی توجه به ادبیات و زمان پرداختن به این ژانر را مورد بررسی قرار داد و ابراز کرد: اگرچه امروز توانسته ایم در حوزه ادبیات دفاع مقدس به پختگی و پویایی برسیم، اما باید از بعد دیگری نیز ادبیات دفاع مقدس را مورد ارزیابی قرار داد، پرداختن به ثبت و ضبط وقایع هشت سال دفاع مقدس ابعاد خاصی دارد به عبارت دیگر نیاز بود پس از اتمام هشت سال دفاع مقدس ثبت و ضبط وقایع با سرعتی بیشتر شکل گرفته و ادبیات دفاع مقدس مسیر توسعه را با سرعتی بیشتر طی کند تا بلافاصله پس از اتمام جنگ تحمیلی بتوانیم قهرمانان و از خود گذشتگی رزمندگان را زودتر بیان کنیم تا گسل امروز بین دفاع مقدس و نسل جوان ایجاد نشود.
***خاطرات جنگ تحمیلی از همان ابتدا باید وارد عرصه ادبیات میشد
بیضایی تصریح کرد: چنانچه خاطرات در همان ابتدای سالهای پس از اتمام هشت سال دفاع مقدس به صورت کتاب، فیلم و یا حتی متون درسی در آموزش و پرورش شکل میگرفت و به جامعه ارائه میشد امروز تعداد مخاطبان حوزه ادبیات دفاع مقدس بسیار بیشتر بود زیرا تاثیر کارهای فرهنگی در اوج دغدغههای جبهه و جنگ مطرح و فاصله زمانی زمینه را برای پذیرش و همزاد پنداریها فراهم میکرد.
وی آسیبهای موجود در ادبیات دفاع مقدس را مورد بررسی قرار داد و ابراز کرد: تغذیه امروز جامعه جوان از ادبیات دفاع مقدس قابل توجه است، اما برای بالا بردن این میزان نیازمند انجام رویکردها و برنامههای مهمی در طول سالهای گذشته بودیم که هرگز رخ ندادند و امروز اگر آسیبی دیده میشود نتیجه سهل انگاری درسالهای گذشته است.
***دفاع مقدس به منزله آیین تمامنمایی از نهضت اسلامی است
نویسنده کتاب «بابا نظر» به توصیف ادبیات هشت سال دفاع مقدس پرداخت و اظهار کرد: دفاع مقدس به منزله آیین تمامنمایی از نهضت اسلامی است که توانست آرمانهای مندرج در ذات انقلاب اسلامی سال ۵۷ را در عمل محقق کرده و در معرض نگاه همگان قرار دهد، بیدلیل نیست که تاریخنگاران عصر جدید بر مطالعه و تحلیل همزمان انقلاب و جنگ تاکید کرده و به صراحت عنوان میکنند که پدیده دفاع مقدس را باید ثمرهای عالی از شجره طیبه انقلاب دانست و بررسی کرد، حال در این راستا و در حوزه ادبیات نیز شاهد ظهور و بروز ادبیات دفاع مقدس شدیم که در نوع خود بسیار ارزنده است.
بیضایی اهمیت پرداخت فرهنگی به هشت سال دفاع مقدس و نوشتن کتاب پیرامون خاطرات رزمندگان را ضروری دانست و بیان کرد: نگارش کتابهای خاطرات رزمندگان و فرماندهان همچنین جانبازان و شهدا در هشت سال دفاع مقدس با این هدف شکل گرفته که تنها درصدد نقل اندیشههای مجرد و بیان صرف خاطرات نبوده باشیم، بلکه جامعه را به حقایق قابل لمس و زندهای آشنا کنیم و مخاطب را به سرزمینهای تازهای از احساس و ادراک ببریم.
وی در همین رابطه اظهار کرد: اولین نیروهایی که به جبهه اعزام شدند افرادی بودند که از شهرهای خراسان و شهرهای گنبد و مشهد مقدس همچنین زاهدان در قالب لشکر «امام رضا (ع)» به جبهه رفتند آنان ۲۲۰۰ کیلومتر فاصله با مرزهای غربی کشور فاصله داشتند، اما با این همه به عنوان اولین گروه اعزامی بعد از استان خوزستان که کانون و مرز مواجه شدن با جنگ بود رفتند. رزمندگان استان خراسان اولین نیروهایی بودند که برای مقابله با دشمن به جبهه رفتند اما اکنون کمترین خاطرات و کتابها به آنان اختصاص یافته است، نکته قابل تامل اینکه بیشترین کتابها و خاطرات ثبت شده از استانهای خوزستان و تهران همچنین اصفهان بوده و کمترین توجه به استانهایی همانند خراسان بوده و ثبت خاطرات رزمندگان در این شهرها به فراموشی سپرده شده است.
***ثبت وقایع جنگ علاوه بر ثبت وقایع تاریخ
این پژوهشگر ادبیات دفاع مقدس بیان کرد: ثبت وقایع جنگ علاوه بر ثبت وقایع تاریخ، میراثی ماندگار برای آیندگان است و میتواند سوژههای ارزنده از مردان بزرگ و تاریخ ساز را برجای بگذارد افرادی که میتوانند به عنوان الگوهای ارزنده و ارزشمند برای جامعه امروز محسوب شوند لذا توجه به نگارش خاطرات هر یک از رزمندگان و آزادگان رویکردی ارزنده است این امر میتواند در سال ۱۴۰۰ در پیش گرفته شود به ویژه خاطرات رزمندگان در سایر استانها که ابعاد وسیعتری از وقایع هشت سال دفاع مقدس دارد.
وی به قهرمانان گمنام هشت سال دفاع مقدس اشاره و بیان کرد: در هشت سال دفاع مقدس از همه اقوام و از نقاط مختلف ایران نیروهایی در قالب رزمندگان و بسیجیان برای دفاع از کشور به جبههها رفتند و توانستند با تلاشهای خود پیروزی را برای کشور به ارمغان بیاورند، افرادی همانند شهید محمد حسن نظرنژاد که توانستند با جوانمردی خود عاملی اثر گذار بر سقوط دوعیجی باشند اکنون گمنام هستند و یادی از آنان نمیشود.
بیضایی تاکید کرد: خاطرات زیادی از رزمندگان و ایثارگران همچنین آزادگان هشت سال دفاع مقدس بیان نشده است و این کوتاهی بزرگی است که در طول سالهای گذشته شکل گرفته، هشت سال دفاع مقدس ابعاد گسترده و وسیعی را با خود به همراه داشت که هرکدام از رزمندگان بعدی از آن را در ذهن خود دارند که بیان و مطرح میشود.
***نحوه برگزاری کنگرههای شهدا
نویسنده کتاب «بابا نظر» ضمن انتقاد به نحوه برگزاری کنگرههای شهدا در شهرستانها ابراز کرد: کم کاری در بسیاری از استانهای کشور رخ داده و آخرین کنگرهای که در راستای زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای استان خراسان رضوی انجام شده به سالهای بسیار دور در استان خراسان باز میگردد این در حالی است که تعداد زیادی از رزمندگان و شهدا از استان خراسان به جبهه اعزام شده بودند و ردپای این کم کاریها حتی در رسانه ملی نیز دیده میشود.
بیضایی پیرامون دفاع مقدس و جایگاه آن خاطرنشان کرد: هشت سال دفاع مقدس از نگاه و گفته بنیانگذار انقلاب اسلامی قابل توجه است ایشان در بیانات خود فرمودند: «اعتبار جنگ ما مردمی بودن آن بود و افرادی از همه اقشار و گروهها برای همکاری و دفاع از ایران برخواستند، هشت سال دفاع مقدس دانشگاه انسان سازی بود.» این مهم نشان میدهد که هشت سال دفاع مقدس تا چه حد در تربیت و تکامل جامعه ما تاثیر داشته حال باید این تکامل را مرحله به مرحله با پرداختن به خاطرات رزمندگان و فرماندهان و جانبازان استفاده کرد و با ثبت خاطرات آنان بدون کم و کاست حقایق هشت سال دفاع مقدس را ماندگار کرد.
***کتابی برای شهید محمدحسن نظرنژاد
بیضایی پیرامون مضمون آخرین کتاب خود که به زندگی و خاطرات شهید محمدحسن نظرنژاد پرداخته است گفت: کتاب «بابا نظر» شرح خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد است کتابی که برای اولین بار بی پرده حقایق هشت سال دفاع مقدس را بیان میکند. این جانباز ۹۵ درصد با حضوری طولانی و مستمر در جبهههای جنگ، در سال ۷۵ به شهادت رسید.
وی در همین راستا ادامه داد: کتاب «بابا نظر» دریچه تازهای به برخی زوایای ناشناخته انقلاب و دفاع مقدس باز میکند، زیرا شهید محمدحسن نظرنژاد معتقد بود جنگ را همانگونه که رخ داد باید بیان کرد و صادقانه بیان کردن وقایع این رویداد مهم بسیار قابل توجه است. شهید محمد حسن نظر نژاد جزو اولین افرادی بود که همراه با یگان ویژه لشکر «امام رضا(ع)» به مقابله با دشمن در جبهههای غرب و جنوب پرداخت.
***«بابا نظر» روایت زندگی مردی که خود را وقف دفاع از میهن میکند
بیضایی علل نوشتن کتاب «بابا نظر» را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: کتاب «بابا نظر» روایت زندگی مردی است که خود را وقف دفاع از میهن میکند او در مراحل متعدد جنگ حضور میباید و در این راه بارها مجروح و ایثارگر شده، شهید بابانظر در جریان مقابله با عملیاتهای حمله منافقان و ترور فرماندهان انقلابی حضوری مستحکم داشت. شهید محمد حسن نظرنژاد از جمله فرماندهان مبارز زحمتکش و و شناخته شده در بین رزمندگان بود. من این شهید بزرگوار را از ابتدای شکل گیری بسیج میشناختم و در هشت سال دفاع مقدس نیز او را بارها دیده بودم پس از خاتمه جنگ، خاطراتش را برای برخی افراد بیان میکرد، خاطراتی که سرشار از ناگفتهها و جذابیتها بود همین امر سبب شده به نگارش کتاب «بابا نظر» بپردازم.
این پژوهشگر دفاع مقدس پیرامون شهید محمد حسن نظرنژاد ابراز کرد: شهید محمد حسن نظر نژاد دارای پیکری تنومند بود، زیرا او یک ورزشکار در رشته کشتی با چوخه بود و در این زمینه مدالهای جهانی داشت و به عنوان قهرمان آسیا شناخته میشد، اما وی در هشت سال دفاع مقدس از ناحیه چشم چپ نابینا و گوش چپ نیز ناشنوا شده بود همچنین ازناحیه کمر نیز آسیب نخاعی دیده بود با این همه همچنان چالاک و زحمتکش و فعال بود این جانباز غیور در عملیات فاو قفسه سینهاش شکافته شد، ولی به خواست خداوند زنده ماند و ترکشهای هشت سال دفاع مقدس همچنان در بدنش بود تا اینکه هنگامی که برای سرکشی به مناطق غرب رفته بود پس از سخنرانی در هنگام حرکت به ارتفاعات جنگی غرب ترکش در بدنش از جای خود حرکت کرده و باعث به شهادت رسیدن وی شد.
***شهید محمد حسن نظر نژاد یک کارشناس واقعی جنگ بود
وی در هیمین راستا تصریح کرد: شهید محمد حسن نظر نژاد یک کارشناس واقعی جنگ بود تجربه سالها حضور در جبهه او را مرد میدان نبرد کرده بود به حدی که به خوبی پس از حضور در میدان جنگ و پس از بررسی کوتاه و اجمالی به خوبی میتوانست شرایط مدیریت و مبارزه پیروزمندانه در میدان را با تمام مختصات و برنامههای لازم به اجرا در آورد و یا شناسایی کند. شهید محمد حسن نظر نژاد توانایی بسیاری در شناخت نقاط استراتژیک میدان نبرد داشت.
بیضایی به نگارش کتاب «بابا نظر» پرداخت و اظهار کرد: کتاب پس از ۳۶ ساعت مصاحبه تصویری به صورت تاریخ شفاهی به رشته تحریر در آمد من تلاش کردم تا هیچ تغییر و دخل و تصرفی در کتاب از ناحیه نویسنده انجام نشود تا کتاب حقایق هشت سال دفاع مقدس را همانگونه که بوده بیان کند لذا کتاب بیانی گویا و شیوا دارد که همه موارد را صادقانه مطرح کرده، من به باور شهید محمد حسن نظر نژاد اعتقادی راسخ داشتم او تاکید میکرد باید هشت سال دفاع مقدس را همانگونه که بود بیان کرد، علل شکستها و یا پیروزیها، ناکامیها و یا موفقیتها، همگی عواملی هستند که باید بیان شود تا تجربهای باشد برای آینده و بیان کننده بخشی از تاریخ ایران شود، من مطئمن هستم موفقیت کتاب «بابا نظر» و قرار گرفتن آن در لیست نخستین کتابهای بیان کننده همه ابعاد هشت سال دفاع مقدس ریشه در نگاه این شهید بزرگوار داشت.
وی در مورد کتاب «بابا نظر» بیان کرد: کتاب «بابا نظر» در سال ۸۸ منتشر شد و بخشهای از آن به سردار قالیباف که ابتدا در قالب یک رزمنده وارد میدان نبرد شد، اما بخاطر رویکردش در هشت سال دفاع مقدس از سوی شهید محمد حسن نظر نژاد به عنوان فرمانده معرفی شد و پس از مدتی کوتاه فرمانده خود شهید بابا نظر شد اشاره فراوانی شده است. شهید محمد حسن نظر نژاد یکی از افراد موثر و اثر گذار بر سقوط دوعیجه بود.
بیضایی در مورد نام گذاری کتاب «بابا نظر» خاطر نشان کرد: نام کتاب برگرفته از لقب شهید محمد حسن نظرنژاد در هشت سال دفاع مقدس است، او در بین رزمندگان به بابا نظر شهرت داشت و ارتباط بین او و کسانی که در جبهه شهید محمد حسن نظر نژاد را میشناختند بسیارصمیمی بود.
***معرفی کتاب بابانظر؛ خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد
شاید محمدحسن نظر نژاد در میان همه کسانی که جنگ هشت ساله را تجربه کردهاند یک استثنا باشد. او برای اولین بار سال ۱۳۵۸ به کردستان رفت تا آتشی که دست غریبهها آن را روشن کرده بود، خاموش کند. هفده سال بعد یعنی در سال ۱۳۷۵ برای آخرین بار به کردستان رفت تا آغاز و پایان دفتر زندگیاش در کوهها و قلهها نوشته شود.
آن روزها او یک داوطلب ساده، اما نترس و فهیم بود که به همه زیبایی این آب و خاک دلبسته بود. در سالهای جنگ او به قائممقامی فرماندهی لشکر هم رسید. لشکری که بچههای خراسان بیرق آن را بالا برده بودند.
جنگ، محمدحسن نظرنژاد را بابانظر کرد. مانند پدری سایهاش روی سنگرها و خاکریزها بود و خراسانیها طعم شجاعت و تدبیر او را در شبها و روزهای عملیات برای همیشه در کام دلشان نگه خواهند داشت.
بابانظر بیش از ۱۴۰ ماه در مناطق جنگی بود. در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد. در فکه کمرش شکست. در فاو قفسه سینهاش شکافت، گازهای شیمیایی به ریههایش رسید و وقتی جنگ تمام شد، ۱۶۰ ترکش به بدن او خورده بود که تنها ۵۷ ترکش از سر تا پایش بیرون زد، اما ۱۰۳ ترکش همچنان در پیکر قوی و نیرومند او که روزی از پهلوانان خراسان بود، به یادگار ماند.
در سال ۱۳۷۵ محمدحسن به عنوان مسؤول عملیات لشکر ۵ نصر خراسان راهی کردستان میشود تا از واحدهای لشکر بازدید کند. آن روز، روز هفتم مرداد ماه ۱۳۷۵ بود که به ارتفاعات کفارستان میرسند. در دل همان کوهها و قلهها که روزی جوانی او را دیده بودند، به خاطر کمبود فشار هوا دچار تنگی نفس میشود. او را برای مداوا به مقرهای پایین دست میرسانند، اما دیگر دیر شده بود.
کتاب خاطرات بابانظر حاصل گفتوشنود ۳۶ ساعته سیدحسین بیضایی با اوست. همه مصاحبهها در سال ۱۳۷۴ و اوایل ۱۳۷۵ ضبط ویدیویی شده که از سرنوشت این فیلمها خبری در دست نیست. کلمهها و جملههای این مصاحبهها پس از ضبط، روی کاغذهای سفید آمدند و ماندند.