پرسه تدارکاتچیها در پاستور؟ / حضور اسبهای تروا ممنوع!
با طمأنینه با مردم ایران اسلامی صحبت میکرد، آرام، اما با صلابت، مثل همیشه برگی کاغذی در دستش بود تا نکات را شمرده شمرده به مردم و مسئولان گوشزد کند در صلابت صدایش دغدغههای مردم شنیده میشد و در عین حال در ادای کلمات مسئولان را مخاطب قرار میداد.
- به سنت سالهای گذشته، نوروز امسال هم در کنار قاب عکسی از رهبر کبیر انقلاب نشسته بودند و با طمأنینه با مردم ایران اسلامی صحبت میکردند. آرام، اما با صلابت، مثل همیشه برگی کاغذی در دستشان بود تا نکات را شمرده شمرده به مردم و مسئولان گوشزد کنند. در صلابت صدایشان دغدغههای مردم شنیده میشد و در عین حال در ادای کلمات مسئولان را مخاطب قرار میدادند.
یکی از جملههای مهم در بیاناتشان این بود که امسال، سال انتخابات است یعنی حکمرانی مبتنی بر اتکا به نفس و اعتماد به نفس ملی. فرمایشات رهبر حکیم انقلاب اشاره به انتخابات خرداد ۱۴۰۰ داشت یعنی کمتر از دو ماه دیگر پاستورنشینان باید اسباب را جمع کنند و کلید را برای نفر بعدی زیر گلدان بگذارند، هر چند در ۹۵ برخی شعار میدادند که دقیقا چه کسی باید کلید را بردارد، اما به نظر میرسد همان برخیها خودشان کلید را گم و گور کنند تا آن یک نفر برندارد!
در کنار تاکید بر انتخابات یکی دیگر از بیانات مهم رهبر فرزانه انقلاب مربوط به اهمیت ریاست قوه مجریه برای اداره کشور بود و در این باره فرمودند: مهمترین و مؤثرترین مدیریت کشور ریاست جمهوری است. بعضیها چند سالی است که میگویند رئیس جمهور اختیار ندارد «تدارکاتچی» است و ۱۰ یا ۱۵ درصد اختیار دارد یا از روی بی مسئولیتی از روی بی اطلاعی و یا خدایی نکرده غرض ورزی گفته میشود. رئیس جمهور یکی از پرمشغلهترین و پر مسئولیتترین دستگاهها است. همه مراکز مدیریتی کشور تقریبا در اختیار رئیس جمهور است. هزاران مدیریت در اختیار رئیس قوه مجریه است. همه بودجه مصوب کشور در اختیار رئیس جمهور است معاون برنامه و بودجه معاون رئیس جمهور است. اغلب اختیارات حکومتی کشور در اختیار رئیس جمهور است و مدیریتهای دیگر در جنب قوه مجریه چیزی نیستند.
بیانات ناخدای باخدای انقلاب اسلامی در حالی مطرح میشود که برخی مسئولان عالی نسبت به محدود بودن اختیارات ریاست جمهوری گلهمند بودند و هستند و حتی یکی از این حضراتِ خندان که از قضا نامه ارسالی اخیرش نیز بوی انتخاباتی میداد معتقد بود رئیس جمهور یک تدارکاتچی بیش نیست و اختیاراتش محدود است حتی از طریق قانونی اقدام به افزایش قدرت ریاست جمهوری کرد و یا دیگری با انتخاب واژه جنگ اقتصادی به دنبال گرفتن اختیارات ویژه بود که در همین اختیار ویژه ابهام وجود داشت!
علاوه بر این، یکی از حضرات که امروزه بر روی جدولهای خیابان فضای سیاسی انواع حرکات آکروباتیک را انجام میدهد و در «مرا ببینید»ترین حالت ممکن است نیز نسبت به کمبود اختیاراتش گله داشت.
نکته در اینجاست که همه این حضرات در دور دوم مسئولیت نسبت به محدود بودن اختیاراتشان گلهمند میشوند؛ به نظر میرسد حکایت همان عروس و زمین است! به هر حال بدیهی است بعد از ۶ -۷ سال کاری را از پیش نبردن، فرافکنیهایی را به همراه داشته باشد!
اما نکته در اینجاست همین تدارکاتچیها با همین اختیارات که به گفته خودشان محدود است در آبان ۹۸ بنزین بر روی کاه نارضایتیهای اقتصادی ریختند و فوت کردند تا شعلههایش برای زمستاننیشنان انقلاب اسلامی گرما بخش باشد و کشور را به قعر مشکلات پیش بردند و یا تاریخ فراموش نخواهد کرد که همین تدارکاتچیهای خندان با زین کردن اسب گفتوگوی تمدنها بر در دیوار فناوری هستهای گل گرفتند به طوری که یوشکا فیشر گفت باور نمیکردیم ایران اینهمه محدودیت قبول کند!
این حضرات با این اختیارات محدود یک تنه نسخه اقتصاد، امنیت و پیشرفت کشور را پیچیدند و رفتند و در حال رفتن هستند؟!
به قول متفکرانی غربی چشم آبی - که محبوب دل خیلی از سیاست بازان و سیاست سازان داخلی است - تمرکز قدرت فساد میآورد نمیتوان انتظار داشت یک قوه دارای اختیارات بیش از اندازه باشد و یا هیچ نهادی توانایی نظارت و مهار آن را نداشته باشد.
این بحث عبث قدرت انتخابی و انتصابی که در چند سال اخیر از سوی برخی مطرح شده مبنی بر اینکه نهادهای انتصابی قدرت بیش از اندازه دارند و نهادهای انتخابی همچون ریاست جمهوری قدرتشان محدود است جای سوال دارد، این نظریه پردازان گرامی از خود نمیپرسند که مثلا اگر قدرت رئیس جمهور محدود است چرا از تصویب یک قانون سرباز میزند و در نهایت باید در روزنامهها به دنبال اجرایی شدن یک قانون باشیم و یا همین مسئول تدارکاتچی برای تصویب دخل و خرج یکسال مملکت، خستگی نشستن بر صندلیهای سبز بهارستان را به خود نمیدهد.
این حضرات کم اختیار چرا برجام را با وعدههای استخدامی به ملت غالب میکنند؟ چرا معاهده آب و هوایی پاریس را با پنهان کاری ابلاغ میکنند بدون در نظر گرفتن حقوق توسعه ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته؟ آیا اگر این مسئولان در کشورهای غربی بر روی کار میآمدند اجازه داشتند در مجلس حاضر نشوند و پاسخ نمایندگان مستقیم مردم را ندهند؟!
اسب قدرت، سرکش است و نیاز به دهنه دارد. در واقع تمرکز قدرت سبب فساد، قانونگریزی، استبداد و انواع رانتخواری میشود.
حضرات معترض با همین قدرت محدود کلکسیون خانوادگی تخلفات را رقم زده اند از برادر گرفته تا دختر مظلوم!
به هر حال به نظر میرسد تدارکارتچیها با اندازه کافی در پاستور پرسه زده اند و حالا باید شخصی دیگر بیاید، اما نکته در اینجاست که شرایط کنونی دیگر تاب حضور اسبهای تروا را در پاستور ندارد همانهایی که فکر میکنند تدارکاتچی هستند.
پاستور پرقدرتتر از هر کسی، به قول رهبر فرزانه انقلاب کشور نیازمند نیروهای جهادی، انقلابی و تازه نفس است بنابراین به نظر میرسد در ۱۴۰۰ به جای یک تداکارتچی نیازمند یک جهادی هستیم تا ریخت و پاشهای حاصل از تداکارت انجام شده را جمع آوری و در اطراف تهران دپو کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *