شعار سال؛ از تشریفات تا سیاست ملی/ ارتباط تحریم و تولید
شعار سال، بهمعنای سیاست کشور در سال جدید است. سالها است که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای، بر مسائل اقتصادی تأکید دارند. نکته جالب این است که هر سال، این شعار، عملگرایانه و حتی خردتر میشود.
- علی حسنی - نامگذاری سالها یک پدیده تشریفاتی نیست؛ بلکه بهمثابه راهنمای عملکرد قوا و دیگر دستگاههای کشور در سال پیشرو است. متأسفانه در سالهای گذشته برخورد شایسته و درخوری با این نامها صورت نگرفته است و نام یا شعار سال در حد یک عبارت تشریفاتی باقی مانده است. برگزاری همایشها، کنفرانسها و گاهی چاپ و انتشار چند کتاب، بخش اعظمی از اقدامات دستگاههای کشور در برخورد با نام یا شعار سال بوده است.
شعار سال، بهمعنای سیاست کشور در سال جدید است. سالها است که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای، بر مسائل اقتصادی تأکید دارند. نکته جالب این است که هر سال، این شعار، عملگرایانه و حتی خردتر میشود. مروری بر نام سالها در دهه نود شمسی این موضوع را اثبات میکند.
شعار سال ۹۰، «جهاد اقتصادی» بود؛ سال ۹۱، «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی»؛ در سالهای بعد نیز، نام سال بهترتیب عبارت بوده است از: «حماسهٔ سیاسی و حماسهٔ اقتصادی»، «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی»، «دولت و ملت، همدلی و همزبانی»، «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل»، «اقتصاد مقاومتی، تولید - اشتغال»، «حمایت از کالای ایرانی»، «رونق تولید»، «جهش تولید» و امسال هم «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها»!
همانطور که مشخص است، این نامها از مفاهیم انتزاعی و کلی به مفاهیم عملگرایانه و «روی زمین» تحول پیدا کردهاند. البته این تغییر و تحول برای نظام سیاستگذاری ما معنای خوبی ندارد. اجازه بدهید کمی درمورد مفهوم «سیاست» صحبت کنیم.
سیاست در یک تعریف بهمعنای «تخصیص ارزشها» است. هر سیاستی، مجموعهای از ارزشها را پررنگ میکند و مجموعه دیگری از ارزشها را مسکوت میگذارد. کارکرد سیاست همین است که با تخصیص ارزشها، عملکرد مجموعه دستگاههای تابع را منسجم و یکپارچه کند.
اگر نظام ادراکی دستگاههای تابع خوب عمل کنند و بتوانند مفاهیم انتزاعی سیاست را به دستورهای عملگرایانه تبدیل و سپس این دستورها را اجرا کنند، دیگر نیازی نیست تا سیاست از مقام انتزاع فرو بنشیند و مصداقهای عملی را مشخص کند. مشکلی که کشور ما در سالهای گذشته با آن مواجه بوده، همین است که دستگاههای تابع نتوانستهاند مفاهیم انتزاعی شعار سال را درک و به دستور عملیاتی تبدیل کنند. همین موضوع، رهبر معظم انقلاب را ناچار میکند تا خود وارد میدان شده و دستور عملیاتی صادر کنند. به عبارت دیگر، خردتر شدن و مصداقیتر شدن شعار سال، بهمعنای ناامیدی سیاستگذار کلان از فهم پیام خود توسط دستگاههای تابع است.
نام یا شعار سال ۱۴۰۰ بسیار واضح است: «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها.»
برای فهم بهتر این نام، باید کمی با مبانی فکری حضرت آیتالله خامنهای آشنا بود. هرکسی که اندکی در این زمینه مطالعه کرده باشد، تأیید میکند که ایشان از حامیان اصلی «اقتصاد مردمی» بودهاند. درواقع در نگاه ایشان، «تولید» جز با تکیه بر توان فکری و عملیاتی همه مردم محقق نخواهد شد. پس باید زمین را برای حرکتهای عظیم مردمی فراهم کرد. وظیفه قوای سهگانه و دیگر دستگاهها جز «پشتیبانی» و «مانعزدایی» برای تقویت جنبشهای مردمی درزمینه فعالیتهای اقتصادی نیست. در این چارچوب هر دستگاهی باید وظیفه خود را بشناسد و برای تحقق آن تلاش کند.
قصد این نوشتار ورود به وظیفه خاص هر قوه یا دیگر دستگاهها نیست؛ اما میخواهیم چند کلمهای درمورد یکی از مسائل اصلی کشور که در حرکت چرخ تولید اختلال ایجاد میکند، صحبت کنیم: «تحریم!»
ارتباط تحریم و تولید از مهمترین مسائلی است که ذهن دغدغهمندان و نظریهپردازان را به خود مشغول کرده است. جمعی معتقدند که برای افزایش سرعت چرخ تولید، باید ابتدا تحریمها برداشته شوند. این رویکرد کشور ما در سالهای گذشته بوده است. روی دیگر این سکه، تقدم اصلاح پارادایم سیاست خارجی مردم ایران است. منظور از «اصلاح»، احتمالا فراموشی بخشی از آرمانهای انقلاب است. خب، تجربه ملی ما اثبات کرده است که این رویکرد، اگر به تسلیم کامل منجر نشود، با استقبال کشورهای تحریمکننده مواجه نخواهد شد. هرچند، هیچ تضمینی وجود ندارد که حتی با «تسلیم کامل» هم چرخ تولید به حرکت درآید.
رویکرد دیگر، تقدم تولید و تقویت اقتصاد داخلی بر رفع تحریمها است. در این نگاه تأکید میشود که باید تحریمکننده را از تأثیر تحریم ناامید کرد. شاید این نگاه برای بسیاری از کشورها بسیار خوشبینانه تلقی شود، اما برای کشوری با موقعیت جغرافیایی ایران و همچنین منابع اولیه فراوان، این نگاه بسیار واقعبینانه و مبتنی بر عقل و درایت است.
کشور ما با مشکلات ساختاری عدیدهای مواجه است که غلبه بر آنها حتما تأثیرات فوری مطلوبی را بر اقتصاد کشور برجای خواهد گذاشت: تغییر در دستگاه اجرایی و مبارزه با خمودگیهای بروکراتیک آن، کاهش قوانین دستوپاگیر، اصلاح نظامهای مالیاتی و بودجهریزی، رفع انحصارهای نامطلوب، بهبود محیط کسبوکار، ایجاد نظام ملی اطلاعات و... از اهم مواردی هستند که هیچ وابستگی خاصی به خارج ندارند و اموری صرفا داخلیاند.
مبارزه با این معضلات، حتما قدمی جدی برای رفع تحریمها است. درواقع، هر اقدامی که موانع داخلی تولید را از میان بردارد، با کاهش اثر تحریمها بر معیشت مردم، ضربهای مهلک بر انگیزه تحریمکنندگان وارد میکند.
البته، این احتمال وجود دارد که دوباره بعضی از افکار و اندیشهها در آستانه انتخابات ریاستجمهوری بر تقدم رفع تحریم بر حرکت چرخ تولید تأکید کنند. هر صدایی که بر این طبل بکوبد، با شرطی کردن ذهن تولیدکننده و کارآفرین و فریز نظام تولید کشور، آب در آسیاب دشمن ریخته است.
ما در آستانه انتخابات ریاستجمهوری قرار داریم. در سالهای ۹۲ و ۹۶، انتخابات به میدان مبارزه دو رویکرد فوق بدل شده بود؛ در یکسو رویکردی که با نگاه به خارج، حتی آب خوردن مردم را به رفع تحریم گره زده بود و در سوی دیگر، کسانی که با نگاه به داخل، ریشه حل مسائل در توانمندیهای داخلی میجستند.
در دو انتخابات گذشته، مردم به نگاه نخست رأی دادند. پس تغییر پاردایم دستگاه اجرایی کشور به دست باکفایت مردم است. بهتر است اینگونه بگوییم که اگر تولید، عملی مردمی است، انتخاب افرادی که با فهم تقدم تقویت اقتصاد ملی بر رفع تحریم، آب به آسیاب تحریمها نریزند، وظیفه مردم است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *