زنان و مقاومت/ نگاهی به زندگی خواهران پوستکنزاده
کتاب مقاومت و ایثار ایران پهناور دو فصل دارد که یک فصلش مربوط با زنان شهید است. از زنان شهید باید گفت و نوشت تا نسل آینده دختران و زنان این سرزمین لاله خیز با زندگانی سراسر شور و شعور آنان آشنا شوند و در تکثیر این آینه ها، آینه داری نمایند.
- سیده رقیه آذرنگ پژوهشگر حوزه زن در دفاع مقدس - شهادت در گرانبهایی است که خداوند متعال به انسانهای با ایمان میبخشد تا در تلألو بال بال فرشتگان قفس تن را بشکنند و به آسمان پرواز کنند.
شهیدان شاهدان تاریخاند. آنان عاشقانه و عارفانه قدم در مسیری مینهند که نور میپاشد و چشم ما زمینیان را توان دیدن آن نور نیست.
درخت مقاومت کشور اسلامی ما با خون مردان و زنانی آبیاری شد که امنیتمان مرهون فداکاری و از جان گذشتگی آنهاست.
کتاب مقاومت و ایثار ایران پهناور دو فصل دارد که یک فصلش مربوط با زنان شهید است. از زنان شهید باید گفت و نوشت تا نسل آینده دختران و زنان این سرزمین لاله خیز با زندگانی سراسر شور و شعور آنان آشنا شوند و در تکثیر این آینه ها، آینه داری نمایند.
خواهران شهید شهین و مرضیه پوستکنزاده جزو ۷۰۰۰ زن شهیدی هستند که باید آنان را شناخت و به نسل جوان معرفی کرد. این دو خواهر با ایمان در خانوادهای مذهبی و در شهرستان دزفول دیده به جهان گشودند. مرضیه متولد ۱۳۳۸ و خواهرش شهین متولد ۱۳۴۵ بودند.
آنان در دامان پدر و مادری عاشق اهل بیت(ع) پرورش یافتند. به طوری که نماز اول وقت را عاشقانه دوست میداشتند و شرکت در دعای کمیل و مراسمهای مذهبی جزو برنامههای روزانه شان بود.
در دوران انقلاب و شرکت در راهپیماییها بر علیه رژیم منحوس پهلوی سر از پا نمیشناختند. حجاب کامل اسلامی از آن دو خواهر الگویی در بین اقوام و نزدیکان ساخته بود که دیگران هم به داشتنش تشویق میشدند.
در آغاز دوران دفاع مقدس همانند دیگر مردم شهرستان دزفول ماندن در شهر و مقاومت را به رفتن ترجیح دادند و در کنار دیگر اعضای خانواده در شهری که هر روز و هر لحظه اش مورد حملات هوایی و زمینی دشمن بعثی قرار میگرفت زندگی گذراندند.
هر روز بر ویرانههای به جای مانده از خانهها چشم دوختند، اما ذرهای هراس به دلشان راه نیافت. چه استقامتی خداوند به دلشان داده بود که آن روزهای خون و آتش را با دلی مطمئن به تماشا نشستند.
هر دو خواهر تصمیم گرفته بودند در روزهای دوشنبه و پنج شنبه هر ماه روزه بگیرند و برای نزدیک شدن به درگاه خداوند متعال خود را آماده شهادت نمایند چرا که در شهری زندگی میکردند که ثانیههای طلایی برای پوشیدن لباس زیبای شهادت ساکنانش به شماره افتاده بود.
اقوام و نزدیکان با دیدن رفتار و اعمال صادقانه شان آنان را خواهران بهشتی خطاب میکردند تا جایی که در ایام تاسوعای سید و سالار شهیدان سال ۱۳۶۱ فرشتگان مقرب الهی در هروله آتش موشکهای بی امان دشمن جنایتکار رژیم بعث به استقبالشان آمدند و همراه با برادرشان عبدالکریم و مادربزرگشان خانم قصابی به ملکوت اعلی پرکشیدند.
مردمی که برای امداد در آوارهای خانه شان به جستجو پرداختند با صحنه عجیبی مواجه شدند؛ که قلم را یارای نوشتن نیست.
خواهران بهشتی، شهین و مرضیه در کنار رحلهای قرآن غرق در خون بر زمین افتاده بودند و برگههای کتاب وحی از شدت انفجار موشک بر پیکرهای مطهرشان افتاده بود. آیا نگارگری میتواند این عشق الهی را ترسیم کند؟!...
از شهیدان مرضیه و شهین گفتن در این مطلب کوتاه نمیگنجد، اما ذکر نام و یاد شهدا بنا به فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند: یاد شهیدان یادبود ارزشهای انسانی است.
مسئولیت قلم ما را سنگین میکند. شادی روح شهدا صلوات.
خواهران شهید شهین و مرضیه پوستکنزاده
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *