صحنه تئاتر کدام هنرمندان را در سال ۹۹ از دست داد؟
سال ۹۹ برای تمام اقشار جامعه سالی سخت و توام با از دست دادن بود. تئاتر هم از این اتفاق مستثنی نبود و داغ بسیاری از چهرههای شناخته شده پیشکسوت و جوان را دید.
_ مهر نوشت: سال ۹۹ سالی پر فراز و نشیب و تلخ برای اهالی هنر و مخصوصاً هنرمندان تئاتر به حساب میآید سالی که گستردگی بیماری کرونا که از اواخر سال ۸۸ شروع شده بود علاوه بر اینکه دامن فعالیتهای تئاتری و معیشت و ارتزاق هنرمندان را گرفت بلکه جانشان را نیز تهدید کرد.
در سال ۹۹ اهالی تئاتر داغ هنرمندان زیادی را دیدند که برخی از آنها به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان خود را از دست داده بودند. متاسفانه به دلیل بحران این بیماری و همه گیر بودن آن اجازه برگزاری مراسم یادبود و ترحیم برای این عزیزان نیز فراهم نشد و همین مساله و امکان عزاداری نکردن برای این هنرمندان از دست رفته غم از دست دادن آنها را چند برابر میکرد.
از این رو در گزارش پیش رو تلاش شده است نگاهی اجمالی به فعالیتها و زندگی هنرمندان تئاتری داشته باشیم که در سال ۹۹ رخ در نقاب خاک کشیدند تا از این طریق یادبودی هرچند کوچک برای این عزیزان در نظر گرفته باشیم؛ هنرمندانی که قطعاً جایشان در هنر این سرزمین خالی خواهد بود.
در ماههای ابتدایی سال هنرمندانی، چون محمدعلی کشاورز، صدیقه کیانفر و سیروس گرجستانی را از دست دادیم، هنرمندانی که فعالیت خود را از تئاتر آغاز کرده و جزو نامهای ماندگار این عرصه به حساب میآیند، اما در سالهای اخیر فعالیت مستمری در سینما تلویزیون و رادیو داشتند. همچنین کریم اکبری مبارکه نیز از هنرمندان فعالی بود که با وجود اینکه فعالیت در تئاتر را رها نکرده و همچنان در این عرصه نیز حضور داشت در سالهای اخیر در سریالهای تلویزیونی حضور پرررنگ تری داشت از این رو پرداختن به فعالیتها و سوابق این هنرمندان در گزارشهای مرتبط دیگر مورد توجه قرار خواهد گرفت.
۲۶ مرداد / بهمن مفید از «شهر قصه» تا «قیصر»
۲۶ مرداد ماه ۹۹ خانواده بهمن مفید هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران، ترانهسرا و صداپیشه از درگذشت او یک روز پس از سالروز تولدش در ۷۸ سالگی و بعد از تحمل یک دوره بیماری خبر دادند.
بهمن مفید متولد ۲۵ مرداد ۱۳۲۱ بود. او که با حضور در آثار نمایشی و سینمایی، چون «شهر قصه»، «طوقی»، «قیصر» و «داش آکل» پیش از انقلاب شهرت یافته بود از سال ۱۳۷۸ از آمریکا به ایران بازگشت و تا زمان مرگ در ایران حضور داشت.
مفید در جوانی همزمان با تحصیل در دانشکده هنرهای دراماتیک به کارگردانی و بازیگری نیز میپرداخت. وی همراه با پدر و برادرانش گروهی داشتند که به همراه بازیگرانی مانند بهزاد فراهانی، رضا میرلوحی، اصغر آقاخانی، و بهرام وطنپرست به اجرای تئاتر میپرداختند. وی همچنین با گروه هنر ملی و عباس جوانمرد نیز همکاری داشت.
از آثار شناخته شده بهمن مفید در تئاتر میتوان به بازی در نمایش «شهر قصه» به کارگردانی بیژن مفید و «میراث» و» ضیافت» به کارگردانیِ بهرام بیضایی در سال ۱۳۴۶ اشاره کرد.
وی همچنین با گروهی متشکل از سیروس ابراهیمزاده، رامین فرزاد، نیکو خردمند، تجدد، فهیمه راستکار و پروین امیرسلیمانی نمایشنامههایی را به کارگردانی بیژن مفید در رادیو تهران اجرا میکردند. بهمن مفید در باله نیز فعال بود و در افتتاح تالار رودکی (تالار وحدت) با نقشآفرینی زال در اپرای «زال و رودابه» حضور داشت.
بهمن مفید فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۸ و با ایفای نقش کوتاهی در فیلم «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی آغاز کرد. این نقش گرچه کوتاه بود، اما با دیالوگ پرآوازهاش در فیلم و این نقش، نزد عموم مردم بسیار شناخته شد. این دیالوگ، بخشی از فیلمنامه نبود و پس از اجرا و پیشنهادش توسط بهمن مفید به دلیل زیبایی و اثرگذاری، مورد پسند مسعود کیمیایی قرار گرفت و وارد فیلمنامه شد.
فعالیتهای بعد از انقلاب مفید به صداپیشگی در مجموعههای و فیلمهای عروسکی و انیمیشنهای مختلف مانند «عصر یخبندان» خلاصه میشد و وی هرگز فرصت پیدا نکرد یک بار دیگر در اثری سینمایی و یا تئاتری به ایفای نقش بپردازد.
۸ شهریور / میلاد حاجیزاده؛ مرگ قبل از دفاع
در سالی که بیماری کرونا خانوادههای زیادی را عزادار کرده است و هنرمندان حوزههای مختلف هنری نیز از این بحران رهایی نداشته و بسیاری از آنها درگیر بیماری کرونا شده و تعدادی زیادی نیز جانشان را از دست دادهاند شاهد فوت هنرمندان دیگری بر اثر اتفاقات و وقایع دیگر نیز هستیم که یکی از آنها میلاد حاجی زاده است که در سن ۲۷ سالگی جان خود را از داد.
۸ شهریور ماه میلاد حاجی زاده دستیار کارگردان و مدیر تولید جوان کشورمان که برای شنا به سدهای اطراف تهران رفته بود در آب غرق شد و متاسفانه از دنیا رفت.
حاجیزاده علاوه بر دستیاری کارگردانی و مدیریت تولید، در بازیگری هم فعال بود و «سهشنبههای لعنتی» یکی از آخرین کارهای این هنرمند در تئاتر بود که به کارگردانی محمدمهدی خاتمی در تئاتر شهر روی صحنه رفت.
حاجی زاده قرار بود به زودی از پایان نامه خود در مقطع کارشناسی دفاع کند که با مرگ نابه هنگامش این فرصت از این رو دریغ شد، اما همکاران و دوستانش در مراسم هفتمین روز درگذشتش در مراسمی نمادین جلسه دفاع از پایان نامهاش را برگزار کردند.
۷ مهر / عباس جوانمرد؛ رفتن یکی از ستونهای تئاتر ایران
۷ مهرماه عباس جوانمرد یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان تئاتر ایران در سن ۹۲ سالگی دار فانی را وداع گفت. با وجودی که جوانمرد سالها بود که در کانادا اقامت داشت و کمتر فعالیت هنری میکرد، اما با هربار حضورش در ایران وضعیت تئاتر و فعالیت هنرمندان جوان را پیگیری میکرد و به آنها مشاوره و کمک میداد. با درگذشت وی تئاتر ایران یکی از بزرگترین هنرمندان خود را از دست داد هنرمندی که نقش به سزایی در شکلگیری تئاتر نوین ایران و حتی تلویزیون ملی داشت.
عباس جوانمرد بنیانگذار و سرپرست گروه هنر ملی و همچنین بنیانگذار سازمان تئاترهای تلویزیونی در اداره هنرهای دراماتیک بود. او در طول دوران فعالیت خود بیش از چهل نمایش صحنهای و تلویزیونی را کارگردانی کرد که نمایشهایی، چون «پهلوان اکبر میمیرد»، «غروب در دیاری غریب»، «بلبل سرگشته»، «آلونک»، «قصه ماه پنهان» و … برخی از آثاری است که جوانمرد به صحنه برده است.
جوانمرد در سال ۱۳۳۹ سازمان تئاترهای تلویزیونی را در قالب شش گروه تئاتری به سرپرستی عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جعفر والی، موحد دیلمقانی، رکنالدین خسروی و خودش پیریزی کرد.
نصرت پرتوی (بازیگر و نمایشنامهنویس) نیز همسر عباس جوانمرد است که در گروه هنر ملی با او همکاری داشت.
«پیدایی، تجربهها و کارهای گروه هنر ملی»، «تکلمهای بر تعزیه و نمایش ملی»، «تئاتر، هویت و نمایش ملی»، «غبار منی، پدرخوانده»، «نقدی به یک نقد»، «شهر طلایی» از جمله آثاری است که از عباس جوانمرد به چاپ رسیدهاند.
۷ آذر / پرویز پورحسینی؛ مرد شریفی که ناباورانه رفت
یکی از هنرمندانی که از دست دادنش بر اثر ابتلا به کرونا داغ بزرگی بر دل جامعه هنری و حتی مردم کشورمان گذاشت پرویز پورحسینی بود؛ مرد آرام و متین و شریف تئاتر، سینما و تلویزیون ایران که با حضورش در هر اثر هنری آرامش، ثبات و در عین حال توانایی اش در بازیگری را به رخ میکشید.
خبر ابتلای زنده یاد پورحسینی به بیماری کرونا ۲۴ آبان ماه منتشر شد و با وجودیکه تا روزهای آخر به دلیل متغییر بودن حالش امید به بهبودی اش میرفت متاسفانه ۷ آذر ماه این هنرمند دار فانی را وداع گفت و شوک بزرگی را برای همه ایجاد کرد.
پرویز پورحسینی در ۳۱ مرداد ۱۳۲۰ در تهران زاده شد و فعالیتش را از سال ۱۳۳۹ با آموزش بازیگری در کلاسهای شبانه اداره هنرهای دراماتیک آغاز کرد.
پس از تشکیل گروه «پازارگاد» توسط حمید سمندریان و پری صابری که از گروههای تاثیرگذار تئاتر معاصر ایران محسوب میشود پورحسینی در نمایشهایی مانند «شش شخصیت در جستجوی نویسنده»، «لئو کادیا»، «مرغ دریایی» و «آندورا» به ایفای نقش پرداخت و در سال ۱۳۴۸ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت و در رشته بازیگری به تحصیل پرداخت. او همزمان با ورود به دانشگاه، همکاری خود را با کارگاه نمایش آغاز کرد که نمایشهای «ادیپ»، «معلم من پای من»، «باغ آلبالو»، «ویس و رامین»، «انسان حیوان تقوا»، «جان نثار کالیگولا» و «اورگاست» به کارگردانی پیتر بروک حاصل این همکاری بودند.
نمایشهای «شهر ما» و «نظاره مرگ» نیز از همکاریهای او با گروه تئاتر «پیاده» در آن سالها بود. وی از سال ۱۳۵۵ تا پیش از انقلاب اسلامی در سال ۵۷ در نمایشهایی، چون «خاطرات و کابوسها»، «شیون»، «استعاذه» و «جنایت و مکافات» به ایفای نقش پرداخت و پس از انقلاب نیز با نمایشهایی مانند «دکتر فاستوس»، «ماهان کوشیار»، «معمای ماهیار معمار»، «چراغ گاز»، «افسانه اندوه»، «شب یهودا» و «بازجویی» به فعالیتهای هنری خود ادامه داد.
پورحسینی از اواخر دهه ۶۰ بیشتر جذب بازی در سینما و تلویزیون شده بود و بازیهای به یاد ماندنی در فیلمها و سریالهای شاخص آن سالها مثل «کشتی آنجلیکا»، «طلسم»، «باشو غریبه کوچک»، «کمال الملک»، «هزاردستان»، «روزی روزگاری»، «مختارنامه»، «شب دهم» و … از خود به یادگار گذاشت. آخرین اجرای تئاتری وی به سال ۱۳۷۱ و نمایش «یادگار سالها شن» به کارگردانی علی رفیعی باز میگردد که در تالار وحدت اجرا شد. البته پورحسینی هیچگاه پیوند خود را با تئاتر قطع نکرد و اگرچه فرصت بازی در نمایشهای مختلف را نمییافت و یا به دلایلی پروژه نمایشی که قرار بود در آن ایفای نقش داشته باشد، به اجرا نمیرسید، اما همیشه به عنوان یکی از هنرمندان پیگیر رویدادهای تئاتر و تماشاگر آثار روی صحنه باقی ماند. البته محمدرضا خاکی مترجم و کارگردان تئاتر بعد از فوت این هنرمند اعلام کرده بود که پورحسینی قرار بود بعد از سالها به تئاتر بازگردد و در نمایش «ادوارد و داوید» به کارگردانی وی و در مقابل رضا بابک به صحنه برود که متاسفانه این فرصت هیچگاه فراهم نشد.
آخرین بازی زنده یاد پورحسینی در تلویزیون به ایفای نقش در سریال «بیگانهای با من است» احمد امینی باز میگردد.
۱۹ آبان / مصطفی جنتی عطایی؛ رفتن در بیخبری
مصطفی جنتی عطایی مترجم و نویسنده با سابقه تئاتر نیز روز ۱۹ آبانماه امسال بعد از یک دوره بیماری در تهران چشم از جهان فرو بست.
مصطفی جنتی عطایی متولد ۱۳۱۲ در شهر مشهد، نویسنده، مترجم، نمایشنامهنویس و از پیشکسوتان نمایشنامه نویسی رادیویی بود که از سال ۱۳۳۷ تا کنونی به فعالیتهای ادبی ادامه داد.
وی نزدیک به ۳ دهه با رادیو ایران و سپس با صدای جمهوری اسلامی ایران بین سالهای ۷۷ تا ۸۲ همکاری داشت که حاصل این فعالیت ۲۵۰ نمایشنامه بود که در ساعات پرمخاطب از رادیو پخش میشد.
جنتی عطایی ۲ بار بهعنوان نویسنده و مترجم برتر سال برای نمایشنامههای «درخت گل» در سال ۱۳۳۹ و «هری گل بنفشه نمیفروشد» در سال ۱۳۴۹ شد.
وی علاوهبر نگارش نمایشنامه، داستانهای کوتاه، مقالات، مطالب اجتماعی و خانوادگی نیز برای سایر برنامههای رادیو مینوشت که در مجموع بالغبر ۲ هزار مطلب رادیویی میشود.
جنتی عطایی در سال اخیر داستانهایی کوتاه را برای صفحه ادبی روزنامه جام جم ترجمه کرد. همچنین «نامههای نامآوران» و «زنان سیاستگر» از جمله تألیفات مصطفی جنتی عطایی است.
۱۶ آذر / رضا لنکرانی؛ داغدار شدن تعزیه
رضا نصرالله لنکرانی یکی از بزرگان تعزیه ایران بود که ۱۶ آذر ماه به دلیل کهولت سن دار فانی را وداع گفت. وی با وجود اینکه چند سالی به دلیل بیماری به اجرای تعزیه نمیپرداخت، ولی وجودش برای تعزیهخوانان به عنوان دلگرمی و تکیه گاه مهم بود.
تسلط وی به نسخ تعزیه و شبیه خوانی و همچنین جنبههای دیگر تعزیه نظیر معین البکایی، موسیقی، وسایل و آکسسوآر او را به دایرةالمعارف آگاهی و معرفت تعزیه ایران تبدیل کرده بود.
وی برادر نانتی علی ترابی تعزیه خوان و زنده یاد، ولی الله ترابی نقال مشهور بود.
در گذشت این هنرمند تعزیه خوان حسرت از دست دادن و جایگزین نشدن یکی از بزرگان تعزیه را برای هنرمندان این عرصه بیشتر از پیش پررنگ کرد و این دریغ را در آنها به وجود آورد که چرا حمایتی برای ضبط تاریخ شفاهی تعزیه ایران قبل از از دست دادن این بزرگان وجود ندارد.
۲۹ آذر / ناصر ایزدفر؛ کرونا باز هم قربانی گرفت
ناصر ایزدفر نیز از هنرمندان پیشکسوت تئاتر و معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین بود که روز شنبه ۲۹ آذرماه ۱۳۹۹ بر اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.
ایزدفر متولد سال ۱۳۳۵ و دانشآموخته تئاتر بود و از سال ۱۳۵۵ در نمایشهای متعددی در مقام بازیگر و کارگردان حضور داشت. «عشقآباد»، «پایاننامه»، «حمایت همچنان باقی است»، «ماداگاسکار» و … از جمله آثاری است که این هنرمند فقید کارگردانی کرده بود.
۲ دی / حمید حبیبی فر؛ بازیگری خاص که اجل مهلتش نداد
حمید حبیبی فر نیز جزو هنرمندان جوانی بود که امسال دارفانی را وداع گفت. وی دوم دی ماه به دلیل بیماری قلبی از دنیا رفت.
حمید حبیبی فر متولد ۱۳۶۴ بود که در آثار سینمایی و تئاتری مختلفی از جمله «میگرن»، به کارگرانی مانلی شجاعیفرد، «ترانه تنهایی تهران» و «آمین خواهیم گفت» سامان سالور بازی کرده بود. بازی در نمایشهای «نامبرده» به کارگردانی علی اصغر دشتی، «ماراساد» و «بیرون پشت در» هر ۲ به کارگردانی ایمان اسکندری، از جمله فعالیتهای او بوده است.
حبیبی فر به دلیل شرایط ظاهری متفاوت و استعدادی که در بازیگری داشت مورد توجه کارگردانان تئاتر و سینما قرار میگرفت، اما اجل فرصت اندوختن تجربههای جدید را به او نداد.
۲۱ بهمن / ژان کلود کریر؛ درگذشت یک فرانسوی عاشق ایران
ژان کلود کریر نمایشنامهنویس، فیلمنامه نویس، فیلسوف، ادیب و فرهنگ شناس شهیر فرانسوی اگرچه هنرمندی ایرانی نبود، اما به واسطه همسر ایرانی اش نهال تجدد رفت و آمد زیادی به ایران و علاقه وافری به فرهنگ کشور ما و اصولاً فرهنگ شرقی داشت.
کریر در ایران به واسطه ترجمههای محمدرضا خاکی از آثارش به خصوص نمایشنامه «روال عادی» و «تراس» که آنها را به صحنه نیز برده بود و همچنین مراوداتی که با هنرمندان ایرانی داشت، شناخته میشد. این هنرمند نمایشنامه «مجمع پرندگان» را بر اساس سیمرغ عطار به سفارش پیتر بروک نوشته که در ایران هم ترجمه شده است.
کریر سال ۹۷ نشان عالی خانه تئاتر را نیز دریافت کرده بود که البته آن زمان به علت بیماری در بیمارستانی در تهران بستری بود.
کریر سینماگر پرکاری نیز بود و بیش از ۷۵ اثر سینمایی در کارنامه دارد. از کارهای مطرح او در سینما میتوان به نوشتن فیلمنامه «والمونت» به کارگردانی میلوش فورمن اشاره کرد. او در همکاری با فولکر شلوندورف فیلمنامه «طبل حلبی» را نوشته بود که این فیلم برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن و اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان شد.
کریر در شش فیلم سینمایی با لوییس بونوئل کارگردان مطرح اسپانیایی همکاری داشت که به ترتیب «خاطرات یک کلفت»، «بل دو ژور»، «راه شیری»، «جذابیت پنهان بورژوازی»، «شبح آزادی» و «میل مبهم هوس» بودند. از مهمترین فیلمنامههای او میتوان به اقتباساش از رمان «بار هستی» نوشته میلان کوندرا اشاره کرد که چارلی کافمن در سال ۱۹۸۸ فیلمی بر اساس آن ساخت.
کریر همچنین با فیلمسازانی، چون میلوش فورمن، آن دری وایدا و ژان لوک گدار نیز همکاری داشت.
۲۰ بهمن / حمید صفایی؛ کوچ بازیگر «آینه عبرت»
حمید صفایی نیز از جمله هنرمندان تئاتری بود که ۲۰ بهمن ماه به دلیل سکته قلبی دار فانی را وداع گفت.
صفایی زاده ۱۳۳۳ بود که فعالیت هنری خود را از اواسط دهه ۵۰ در تئاتر آغاز کرد. وی بازیگر و عضو گروه تئاتر «کوچ» به سرپرستی بهزاد فراهانی بود و در بیشتر نمایشهایی که این کارگردان روی صحنه برد، بازی میکرد.
از جمله فعالیتهای او در عرصه بازیگری میتوان به بازی در نمایشهایی مانند «مطرب»، «مریم و مرداویج»، «عروس»، «معدن» اشاره کرد. وی همچنین نمایشهایی مانند «کلووی»، «سلیمانی نبی»، «عروس صفه»، «خانه زیبای عشق» و … را به عنوان کارگردان روی صحنه برده بود.
بازی در سریالهایی همچون «طالب»، «آینه عبرت»، «حماسه آرد»، «نفت پر» و فیلم سینمایی «آرایش مرگ» از دیگر فعالیتهای او به شمار میآید.
۱۷ بهمن / محمد اسدی؛ مرگ در بحبوحه جشنواره تئاتر
محمد اسدی نیز یکی دیگر از بازیگران تئاتر بود که ۱۷ بهمن ماه همزمان با برگزاری سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر به دلیل ایست قلبی درگذشت.
«خاطرات هنرپیشه نقش دوم» و «بازار عاشقان» به کارگردانی هادی مرزبان، «گوریل پشمالو» به کارگردانی اکبر زنجانپور ««نادر شاه اکتور تئاتر» به کارگردانی جمشید جهانزاده و بازی در مجموعههای تلویزیونی «نابغههای قرن بیست و یکم» به کارگردانی حسین محباهری، «همشهری» (طنز) به کارگردانی علیرضا مجلل، «روزهای به یاد ماندنی» به کارگردانی تورج منصوری، «بچههای خیابان» به کارگردانی همایون اسعدیان از جمله آثار وی است.
۷ اسفند / محمدرضا الوند؛ مردی که دشمن زیاد داشت
محمدرضا الوند مدیر امور تئاتر استانهای اداره کل هنرهای نمایشی نیز از جمله هنرمندان و فعالان تئاتری بود که در آخرین ماه سال و در ۵۶ سالگی بر اثر ابتلا به کرونا چشم از جهان فروبست.
الوند متولد ۱۳۴۳ از چهرههای فعال در عرصه تئاتر ایران بود و سابقه ریاست شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی را در کارنامه کاری خود داشت و به واسطه همین سمت و ممیزیهایی که به آثار مختلف نمایشی وارد میکرد در دورهای برخی از اهالی تئاتر دل خوشی از او نداشتند، اما فارغ از کدورتها خبر بستری شدنش در بیمارستان و درگذشتش جامعه تئاتری را اندوهگین و ناراحت کرد. وی پنجشنبه ۷ اسفند و همزمان با روز پدر و ولادت حضرت علی (ع) دار فانی را وداع گفت.
وی کارشناس ارشد تئاتر، نویسنده و پژوهشگر تئاتر بود و در طول سالها فعالیت اجرایی، مسئولیتهای مختلفی در هنرهای نمایشی برعهده داشت. مشاور هنری تماشاخانه سنگلج، رییس شورای نظارت و ارزشیابی و مدیر اجرایی کانون تئاتر دانشجویی از مسئولیتهای او بود. او علاوه بر نمایشنامهنویسی در زمینه نقد و تحلیل نیز با نشریات مختلفی همکاری داشت.
۱۲ اسفند / محمود فتح نیا؛ درگذشت یک طراح صحنه و مدرس سینما
محمود فتح نیا طراح صحنه تئاتر، کارگردان سینما و تلویزیون و فعال فرهنگی و هنری نیز از جمله هنرمندانی بود که در ماه پایانی بعد از تحمل یک دوره بیماری درگذشت.
زندهیاد فتح نیا طراحی صحنه رویدادها و جشنوارههای بسیاری را در سازمانها و نهادهای فرهنگی و هنری مختلف کشور برعهده داشت که از جمله آنها میتوان به طراحی و اجرای دکورهای جشنوارههای ۱۰۰، تئاتر ماه، رویش، شعر و داستان جوان، شعر و داستان انقلاب و جشنواره طنز و کاریکاتور در حوزه هنری اشاره کرد.
زندهیاد فتحنیا دانش آموخته دانشکده سینما و تئاتر در رشته کارگردانی سینما بود و سالیان متمادی به تدریس در دانشگاه و دبیری آموزش و پرورش اشتغال داشت و در رشتههای طراحی صحنه و معماری تدریس میکرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *