صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

گرایش اوراسیایی پوتین از نظریات ایوان ایلین سرچشمه می‌گیرد

۰۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۰:۰۱
کد خبر: ۷۰۹۷۳۳
دسته بندی‌: سیاست
برخی از پژوهشگران بر این نظرند که بیشترین گرایش اوراسیایی پوتین از نظریات ایوان ایلین، فیلسوف مورد علاقه‌اش سرچشمه می‌گیرد. البته برخی دیگر علاوه بر ایلین، نیکلای بردیف از فیلسوفان اوراسیانیست اولیه را نیز در نقش‌دهی به ادراک او حائز اهمیت دانسته‌اند.

- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

بسیاری از پژوهشگران همچنان بر این نظرند که عناصر اصلی تفکر نواوراسیانیسم طی فرایندی، بطنی به عناصر اثرگذار در اندیشه حزب روسیه واحد و بخش‌های گسترده‌ای از جامعه روسیه تبدیل شده است که ریشه در ایده اتحاد اوراسیایی، دکترین دموکراسی روسی سورکوف، اتخاذ سیاست‌های مهین پرستانه نظیر دکترین کارگانوف و همگرایی دولت با آموزه‌های الهیاتی کلیسای ارتدوکس دارد.
 
با باور برخی از محققان حوزه مطالعات روسیه، پوتین آموزه اصلی سیاست خارجی خود را از اندیشه اوراسیاگرایان وام گرفته و در امتداد تفکر نواوراسیانیسم، بهره‌گیری از همه ابزار‌های قدرت روسیه را در سیاست خارجی این کشور هدف قرار داده است. 

برخی از پژوهشگران بر این نظرند که بیشترین گرایش اوراسیایی پوتین از نظریات ایوان ایلین، فیلسوف مورد علاقه‌اش سرچشمه می‌گیرد. البته برخی دیگر علاوه بر ایلین، نیکلای بردیف از فیلسوفان اوراسیانیست اولیه را نیز در نقش‌دهی به ادراک او حائز اهمیت دانسته‌اند.
 
جمله این فیلسوفان روسیه را دارای نقش منحصر به فرد در تاریخ دانسته و همواره مبلغ ضرورت وجود دولت مقتدر و کلیسای ارتدوکس فعال برای حفظ یکپارچگی روح روسی و احیای آرمان‌هی روسیه بزرگ بوده‌اند. اما ایلین وضعیت برجسته‌تری در سخنرانی‌ها و اظهارات پوتین دارد. ایلین به ایده اوراسیانیسم علاقه‌مند بود و آن را جانشینی برای بلثویسم می‌دانست.

اهمیت تأثیر ایلین بر پوتین و دستگاه ادراکی کرملین، دفتر تحلیل‌های اطلاعاتی روسیه و اروپا را در دپارتمان اول سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) وادار ساخت که در سال ۲۰۰۷ گزارش ۱۳۲ صفحه‌ای با نام «ایوان ایلین: فیلسوف ملی روسیه پوتین» را تولید کند.

ایلین فیلسوف مهاجر قراری از انقلاب بلشویک‌ها در سال ۱۹۱۷ بود که در سال ۱۹۵۴ در سوئیس درگذشت. او در مقاله‌ای که در سال ۱۹۵۰ نگاشته بود. فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را پیش‌بینی و دوازده نکته را برای نجات روسیه از شرارت‌های غرب که مترادف با عناصر تفکر اوراسیانیسم بود ارائه کرد.
 
برخی او را اوراسیاگری تمام عیار محب نمی‌کنند؛ اما به گفته بسیاری از پژوهشگران، عناصر اصلی و پایه‌ای در اندیشه او، قرابت بسیاری با آرا و اندیشه‌هیا اوراسیاگرایان دارند؛ عناصری چون: غرب‌ستیزی، استعمارستیزی، سنت‌گرایی، هویت‌خواهی، ملی‌گرایی، اعتقاد به لزوم اسنجام ملت اوراسیا، و دین‌گرایی. پوتین در سخنرانی‌هایش از نوشته‌های او فراوان نقل قول می‌کند؛
 
به طوری که در دیدار سال ۲۰۱۴ با رهبران منطقه‌ای فدراسیون روسیه، حتی خواندن یکی از کتاب‌های ایلین به نام «وظایف ما» را به آنان توصیه کرد. دلبستگی پوتین به او تا حدی بود که بقایای جنازه ایلین و همسرش را از سوئیس به روسیه بازگرداند و در صومعه دونسکوی، یکی از آرامگاه‌های خواص سوریه، در مسکو به خاک سپرد و ظاهراً حتی هزینه سنگ مزار او را نیز شخصا پرداخت کرد.

اعضای کلیسای ارتدوکس روسیه نیز شأن والایی برای او قائل اند و از او به عنوان «فیلسوف دینی» یاد کرده‌اند؛ فردی که «موعظه‌گر حیات مجدد روحانی و تولدی دوباره برای روسیه» بود. پوتین در سخنرانی سالیانه «مجمع فدرال» که آن را رسمی‌ترین سخنرانی رییس جمهور روسیه در طول سال می‌دانند. بار‌ها و بار‌ها با اشاره مستقیم به ایوان ایلین آرا او را مورد استناد قرار داده است.
 
پوتین در سخنرانی سال ۲۰۰۵ در مجمع فدرال از ایلین در مقام «فیلسوف بزرگ روسیه» یاد و چنین عنوان کرد که «نباید نظریات ایلین را در این خصوص فراموش کرد که دولت مقتدر دولتی است که علاوه بر تأکید بر تلاش برای کسب مؤلفه‌های قدرت به محدودیت‌های داخلی خود و گرامیداشت حوزه‌های خصوصی و عدم مداخله در باورها، افکار و تقاضا‌های آن‌ها نیز توجه کند».

پوتین در سخنرانی ۲۰۰۶ نیز با استناد مجدد به ایلین، این بار هم محترمانه او را «متفکر نامی روسیه» معرفی می‌کند و از قول او، ضرورت گری و نقش آفرینی نیرو‌های نظامی، جزئی از اصول پایه‌ای برای ابتناء «دولت مقتدر» بود و «سرباز» عنوان پرافتخار و بلند مرتبه‌ای است که نشان از محدت ملت، خواست دولت، قدرت و افتخار ملی دارد.
 
پوتین از این سخنان چنین استنتاج می‌کند که روسیه باید آمادگی کامل نظام را برای مقابله با هرگونه مداخله خارجی کسب کند تا فشار‌های ناشی از کنشگران سیاست خارجی نتواند تأثیر در اراده و اهداف روسیه بزرگ بگذارنند.
 
این اظهارات با تشویق سناتورها، نمایندگان شورای فدراسیون و مقامات بلند پایه حاضر در مجمع فدرال مواجه شد؛ سخنانی که روحیاتی حماسی از بازگشت به نوستالژی «قدرت بزرگ» را نمایندگی می‌کرد.
 
اهمیت مدرنیزاسیون ارتش برای پوتین و همخوانی نظریات ایلین با این رهیاف باعث شد که هفت سال بعد دوباره این آرا را شرح دهد. پوتین در سال ۲۰۱۳ در مراسم فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و مراکز نظامی روسیه به نگرش ایلین در خصوص لزوم از یاد نبردن سنت «سوروف کبیر» در مسالئ نظامی که به موجب آن سرباز یک نشانه و شخصیت است اشاره کرد.

او در سخنرانی سال ۲۰۱۴ خود در مجمع فدرال نیز چند جمله از جملات ایلین را در خصوص رابطه آزادی با استقلال بین‌المللی و خودکفایی روسیه به عنوان «بهترین رهنمود برای زمانه کنونی» بازخوانی کرد: در همین زمینه الین می‌گوید: کسی که عاشق روسیه است آزادی را برای آن تمنا می‌کند؛ آزادی برای استقلال بین‌المللی، خودکفایی و خودبسندگی روسیه. آزادی برای روسیه به عنوان واحد یکپارچه از روس‌ها و سایر اقوام و فرهنگ‌های دورن کشور؛ و در نهایت، آزادی برای مردمان روس، برای همه ما: آزادی عقیده، آزادی برای جستجوی حقیقت، خلاقیت، کار و دارایی...»

پوتین پس از آن، مفاد این نقل قول را شرح می‌دهد و می‌گوید که این‌ها ارزش‌های بنیادین «محافظه‌کاری» است؛ ارزش‌هایی نظری میهن‌پرستی، احترام به تاریخ، سنت و فرهنگ کشور ارزش‌هایی که پوتین شرح می‌دهد ارزش‌های کانونی و اصلی نواوراسیانیسم را تشکیل می‌دهند.

ایلین از مدعیان طرح این نظریات (سنت‌گرایی، غیب‌باوری و لزوم احیای تاریخ و روح مشترک روسی) است؛ نظریاتی که بعد‌ها اوراسیاگرایان متأخر نظیر دوگین آن‌ها را بازتعریف کردند و بازنظر دادند. برخی بر این باورند که تجویزات ایدئولوژی اوراسیانیسم عناصر اصلی پوتینیسم را شکل داده‌اند.
 
ایده رهبری مقدس و این باور که «روسیه به حاکم مقتدری نیاز دارد که به نوعی مشروعیت خود را از کلیسا بگیرد» این را ایلین در قالب طرح مدونی عرضه کرده بود که حاکمیت قانون نام داشت و مبتنی بر حمایت کلیسای ارتدوکس شکل گرفته بود.این اندیشه به دنبال احیای امپراتوری روسیه بود. 
 
پس از طرح ایده‌ها، در سخنان بعضی از سیاستمداران، این تئوری به صورت جدی شگل گرفت. در رویکرد امپراتوری ارتدوکسی. ایلین برای اسلام و مسلمانان نیز جایگاه جدی قائل است و غرب را همچنان دشمن خود می‌داند.
 
وی پیش از ورود به دوره جنگ سرد از دینا رفت و شاهد ظهور قدرت و هژمونیک آمریکا و جهان تک قطبی نبود؛ به همین دلیل، بیشترین آثار و انتقادات او بر مبنای منطقه با جهان سرمایه‌داری غربی با محوریت اروپا فصل‌بندی شده است.
 
 
انتهای پیام/ 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *