نام سیدجمال الدین اسدآبادی در همه دنیای اسلام و فراتر از آن، به عظمت برده میشود
- بنا به اعلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، رهبر معظم انقلاب ۱۵ تیرماه ۱۳۸۳ در دیدار مردم استان همدان بیاناتی ایراد فرمودند که به مناسبت بزرگداشت سیدجمال الدین اسدآبادی بازخوانی میشود.
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المعصومین سیّما بقیّة اللَّه فی الأرضین.
خداوند متعال را شکرگزارم که این توفیق را ارزانی داشت تا بتوانم با مردم عزیز و شریف دارالمؤمنین و دارالمجاهدینِ همدان بار دیگر در شهر خودشان ملاقات کنم. قبل از هر سخنی لازم میدانم از شما برادران و خواهران عزیزتشکر کنم؛ چه مردم شهر همدان و چه مردم سایر شهرستانهای استان؛ نهاوند، ملایر، کبودرآهنگ، تویسرکان، اسدآباد، رزن و بهار، که یقیناً در میان جمعیت حاضر در این مجموعه و نیز در میان جمعیت متراکمی که در طول مسیر اظهار محبت کردند، برادران و خواهرانی از این شهرستانها حضور داشتند. جمعی از فضلای محترم هم از قم تشریف آورده اند که از همهی شما عزیزان صمیمانه تشکر میکنم.
مایلم مطالب لازم را در مدت زمانِ هرچه کوتاهتر عرض کنم؛ چون در این جا زیر آفتاب، جمعیت متراکمی جمع شده است و بعضی، از ساعتها قبل در این جا حضور پیدا کرده اند.
من برای شهر همدان و برای این مجموعهی استانی از دو جهت احترام و ارزش قائلم: اول، از جنبهی ارزش تاریخی و گذشتهی بسیار پُرشکوه مدنی و علمی. در میان همهی شهرهای عالم بندرت میتوان شهری را پیدا کرد که با سابقهی شهر همدان بر سر پا باشد. شهری که شما در آن زندگی میکنید، حداقل سه هزار و صد سال سابقهی تاریخی دارد. شهرهای معروف قدیمی دنیا، حدود دو هزار و هفتصد سال و دوهزار و نهصد سال سابقه دارند. بخشی از این مدت طولانىِ سه هزار ساله در ابهام و تاریکی است. قبل از اسلام خبر زیادی از فرآوردههای علمی و فکرىِ این شهر و این منطقه در دست نیست؛ اما در دوران اسلامی، شهر شما مرکز شکوفایی تمدن اسلامی محسوب میشده است. گذشتهی علمی این شهر جزو نمونههای کم نظیر در میان شهرهای کشور ماست. از این شهر تعداد بی شماری دانشمند برخاسته اند - چه فقیه، چه فیلسوف، چه عارف، چه ادیب، چه ریاضیدان، چه اخترشناس، چه طبیب، چه هنرمند، چه شاعر، چه خطاط، چه سیاستمدار، چه مورخ - این تعداد متنوع از شخصیتها و چهرههای علمی، کم نظیر است. نامهای معروفی که به نام همدان شناخته شده اند، کم نیستند؛ از قبیل عین القضات همدانی، بدیع الزمان همدانی، رشیدالدین فضل اللَّه همدانی، باباطاهر عریان و شخصیتهای بسیار دیگر؛ که اگر کسی بخواهد فهرست این نامها را بخواند، شاید یک ساعت به طول بینجامد.
جهت دوم، نقش آفرینىِ مردم همدان و شهر همدان در تاریخ معاصر ماست؛ چه در دوران نزدیک به انقلاب، و چه در دوران انقلاب. نام سیدجمال الدین اسدآبادی در همهی دنیای اسلام و فراتر از آن، به عظمت برده میشود. سیدمحمد طباطبایی - یکی از دو رهبر مشروطه در تهران - همدانی است. در دوران انقلاب، شهدای نامداری از این خطه برخاسته اند؛ شهید مفتح، شهید قدوسی، شهید حیدری، شهید مدنی - که ایشان اگرچه همدانی نبود، اما همدانیها او را از خود میدانند و او هم خود را به یک معنا همدانی به حساب میآورد - شهدای غیرروحانی، جوانان عزیزی که نامهای بعضی از آنها در این میدان نصب شده است، و بسیاری دیگر که نامشان در دفتر کرام الکاتبین و در صحیفهی حافظهی ملت ایران ثبت است. همچنین شهدای لشکر انصارالحسین؛ شهید اسلامیان، شهید حاج بابایی، شهید شاه حسینی، شهید چیت سازان و شهدای بزرگ دیگر. علاوهی بر اینها، شهر همدان و استان همدان در دوران دفاع مقدس، هشت سال نقش پشتیبانی کنندهی نزدیک جبههی دفاع را بر عهده داشت و چقدر آسیب دید. همین مجموعهی ورزشی که امروز شما در آن گرد آمده اید، روز قدس از طرف دشمن بعثی موشکباران شد و عده یی در همین جا به شهادت رسیدند. در دوران دفاع مقدس، تقریباً سیصد حملهی هوایی به شهر همدان شد؛ حدود دو هزار موشک و راکت و بمب به این شهر زدند و مردم همدان با جان و مالشان، با جوانهایشان، با غیرت دینی و حضور سیاسی شان، در مقابل تهاجم دشمن ایستادند. احترامی که بنده و امثال بنده برای همدان و مردم همدان قائل هستیم، به خاطر این ارزشهای والاست؛ و شما بدانید - و میدانید - که این ارزشها احترام مردم منصفِ همه جای دنیا را به خود جلب میکند. هر که بداند و آگاه باشد، برای چنین مردمی احترام قائل است.
امروز یکی از برنامههای اصلی دشمن، جنگ روانی برای کوبیدن احساس هویت و شخصیت ملت عزیز ماست
مقیدم در همهی دیدارهای استانی، اجمالی از شناسنامهی آن شهرستان را به یاد مردم عزیز آن خطه بیاورم تا احساس افتخار و هویت و شخصیت کنند. امروز یکی از برنامههای اصلی دشمن، جنگ روانی برای کوبیدن احساس هویت و شخصیت ملت عزیز ماست. مردم باید بدانند چه ارزشهای والایی آنها را در طول زمان در اوج قلهی افتخار قرار داده است، و شما میدانید؛ من هم اجمالی از آن را به یاد شما آوردم.
استان شما دارای ظرفیتهای طبیعی و انسانی است؛ منطقهی کشاورزىِ ممتاز، منطقهی گردشگرىِ برجسته، دارای معادن بسیار مهم، مرکز مواصلاتی چندین استان و سر راه کربلای معلّی و عتبات عالیات. سرزمین، ثروتمند و غنی و سرشار است؛ مردم استان هم - که سرمایهی انسانی و باارزشتر از ظرفیتهای طبیعی هستند - مؤمن، فداکار، جوان و پُرنشاطاند. این استان - آن طوری که من در آمارها مشاهده کردم - از لحاظ تعداد جوان و نسبت جوانی، در صدر فهرست استانهای کشور است؛ یعنی نسبت طبقهی جوان در این استان از همه جای کشور بیشتر است. آنچه برای ملت عزیز ما و برای شما مردم استان همدان و برای مسؤولان و برای شخص بنده مهم است، این است که ما از این ظرفیت عظیم انسانی و از این ظرفیت بزرگ طبیعی برای آیندهی کشور، برای توسعهی کشور و برای رفع مشکلاتِ امروز چشم انداز آیندهی کشور چگونه استفاده کنیم.
امید به بهبود اوضاع و اصلاح حقیقی در این کشور از گذشته بیشتر است. در یک سال گذشته سند چشم انداز بیست سالهی کشور تنظیم شده است؛ سندهای استانىِ هر استان جداگانه تنظیم شده است؛ برنامهی چهارم مورد توجه و دقت همه جانبه قرار گرفته است؛ مجلس هفتم آمادگی خود را برای حرکت به سمت سازندگی کشور اعلام کرده است؛ بنابراین امیدها برای رفع اشکالات، از گذشته بیشتر است. باید ببینیم راه رسیدن به این آینده چیست.
شما بخوبی میدانید که یکی از سیاستهای اساسىِ جنگ روانىِ دشمنان انقلاب اسلامی این است که مشکلات کشور را به نحوی به نظام اسلامی نسبت دهند. این، دشمنىِ آشکار آنها با ملت ایران و اسلام و نظام اسلامی است. در دوران حاکمیت بیست و پنج سالهی نظام اسلامی، چندین برابرِ صد سال گذشته در این کشور کار شده است؛ صد سالی که خاندانهای ننگین قاجار و پهلوی بر این مملکت حکمروایىِ مستبدانه داشتند و برای این ملت کاری نکردند و ظرفیتها را یا بر باد دادند و یا استفاده نشده باقی گذاشتند. آنچه ملت و کشور را به سمت یک آیندهی مناسب با شأن این کشور حرکت داده، انقلاب اسلامی و نظام اسلامی است. اما در عین حال در کشور مشکلات وجود دارد و کم هم نیست. در نظرخواهی یی که دوستان ما قبل از سفر من از مردم سرتاسر این استان کردند، در درجهی اول درخواست اشتغال مطرح شده است. اشتغال، مهمترین درخواست مردم است. مبارزهی با اعتیاد و مبارزهی با فساد اداری، جزو درخواستهای مردم است؛ اینها باید برآورده شود.
من اعتقاد راسخ دارم که آنچه در شأن ملت ایران است و چشم انداز آیندهی ما را تشکیل میدهد، یک چیز ممکن و در دسترس است؛ به شرط این که ما به شرایط آن عمل کنیم. هم مسؤولان وظیفه دارند، هم مردم وظیفه دارند؛ هم وظایف اختصاصی دارند، هم وظایف مشترک دارند. من در این زمینه سخنان زیادی دارم که ان شاءاللَّه در طول چند روزی که در این استان خواهم بود، در دیدارهای مختلف با جوانان، با نخبگان، با روحانیون و با قشرهای مختلف کشور، بخشهای گوناگون نظرات خودم را عرض خواهم کرد.
آنچه در مجمع عمومىِ شما مردم عزیز همدان لازم است عرض کنم، به طور مجمل این است که ما میتوانیم توسعهی نمونه و مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ملی خود را در این کشور به وجود بیاوریم؛ این یک آرزوی خام و یک خیال واهی نیست. میتوان ایران را به یک کشور پیشرفته تبدیل کرد؛ یعنی همین مسیری را که انقلاب تا امروز پیموده است، با سرعت بیشتر و با جهتگیرىِ بهتر و قویتر ادامه داد؛ اما این مشروط به شرط لازم آن است، که عبارت است از تلاش ملی و همه جانبه.
این تلاش همه جانبه و عمومی دارای سه ضلع اساسی است: یک ضلع عبارت است از همت و تلاش مسؤولان کشور؛ یک ضلع عبارت است از همکاری و شرکت مردم در بخشهایی که وظیفهی اساسی آنهاست؛ و ضلع سوم عبارت است از ایجاد مناسبات صحیح اقتصادی و اجتماعی در کشور، که این، هم بر عهدهی مسؤولان و هم بر عهدهی مردم است. من توضیح مختصری دربارهی هر کدام از این موارد عرض میکنم.
در مورد این که مسؤولان باید همت بگمارند: همهی همت و تلاش مسؤولان باید صرف سازندگی کشور شود. در درجهی اول، آنچه برای این کار لازم است، هماهنگی و همدلی میان قوای سه گانه است؛ باید با هم همدل و همراه و همکار و مکمل یکدیگر باشند. این درست نقطهی مقابل تلاش دشمنان کشور عزیز ما و نظام جمهوری اسلامی است که برای حاکمیت دوگانه تلاش کرده اند. الان چند سال است که در بلندگوهای بیگانه و رادیوها و تلویزیونهایی که با تدبیر و سیاست صهیونیستها و امریکاییها و دشمنان ملت ایران اداره میشود، روی حاکمیت دوگانه در این کشور تبلیغ میکنند؛ میگویند حاکمیت دوگانه هست و سعی میکنند حاکمیت دوگانه را به وجود بیاورند. مسؤولان باید در نقطهی مقابلِ حرکت دشمن حرکت کنند و نگذارند. کاری نکنند که دشمن بتواند وانمود کند که در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و در میان مسؤولان نظام، دودستگی و اختلاف و انشقاق ایجاد کرده است. اشتباهاتی در این مورد صورت گرفته است و کسانی حرفهایی زده اند و کارهایی کرده اند که به سود دشمن تمام شده است. این کارها را باید موقوف کنند. قوهی مجریه، قوهی مقننه و قوهی قضاییه در محدودهی وظایف خودشان با همدلی حرکت کنند و با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. البته معنایش این نیست که قوهی مقننه از قوهی مجریه سؤال نکند، یا قوهی قضاییه به خطای اشخاصی از قوای دیگر نپردازد؛ معنایش این است که هر کدام در محدودهی وظایفِ خود صادقانه با قوای دیگر همکاری کنند؛ جهتگیریهای خودشان را طوری تنظیم کنند که مکمل یکدیگر باشند؛ به اولویتهای کشور توجه کنند - در بخشهای مختلف کشور و در همین استان شما چیزهایی در اولویت قرار دارد؛ آنها را مقدم کنند؛ چیزهایی که ناظر به منافع عمومی و عدالت اجتماعی باشد - از طبقات ضعیف گره گشایی کنند و از اتلاف وقت و سرمایه پرهیز نمایند.
این که ما بحثهای سیاسی و جنجالهای روزمره را وارد زندگىِ کارىِ مسؤولان و مردم بکنیم، هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمیکند
عدهای با جنجال و بحث، مدتی را صرف این کردند که ثابت کنند توسعهی سیاسی بر توسعهی اقتصادی مقدم است. این اتلاف وقت ملت است که بحث کنیم آیا توسعهی سیاسی مقدم است یا توسعهی اقتصادی. آنچه لازم است، آنچه مقدم است و آنچه بر گردن همه هست، رفع مشکلات مردم و پیشرفت دادن کشور است. این که ما بحثهای سیاسی و جنجالهای روزمره را وارد زندگىِ کارىِ مسؤولان و مردم بکنیم، هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمیکند. حق مردم است که از مسؤولانشان کار و تلاش و ابتکار و اقدام بموقع و رفتار مسؤولانه بخواهند؛ و وظیفهی مسؤولان است که پاسخگو باشند و آنچه را که وظیفهی آنهاست، انجام دهند. این، ضلع اول است؛ اما کافی نیست.
در کنار این، وظیفهی بزرگی که بر عهدهی مردم است، مطرح میشود. وقتی این عزم و تلاش به نتیجه میرسد که ضلع دیگر هم باشد. فرهنگ عمومی مردم، باورهای مردم و سرمایههای معنوی و مادی مردم باید به صحنه آورده شود. آنچه بر عهدهی مردم است، این است که کار را ارزش بدانند؛ سرمایه گذاری را ارزش بدانند؛ دانشجو و دانش آموز درس خواندن را ارزش بداند؛ ایثار و مجاهدت را ارزش بدانیم؛ ترجیح مصالح عمومی بر مصالح فردی را ارزش بدانیم؛ وحدت و هماهنگی آحاد ملت را ارزش بدانیم؛ حضور در صحنههای سیاسی را ارزش بدانیم؛ اینها سرمایههای معنوی یک کشور و یک ملت است. یک ملت با این سرمایه هاست که پیروز میشود.
عزیزان من! جوانانی که دوران دفاع مقدس را یا درک نکرده اید یا بدرستی درک نکرده اید! دفاع مقدس با این سرمایههای معنوی به نتیجه رسید. همهی دنیای استکبار پشت سر همین صدام حسینی که امروز چهرهی یک جنایتکار بین المللی را به خود گرفته است، جمع شدند، برای این که با نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران بجنگند و مبارزه کنند. ملت ایران به برکت همین سرمایهها در این جنگِ نابرابر پیروز شد. این ملت، ایمان و شجاعت و از خودگذشتگی و دین گرایی و غرور ملی خود را به صحنه آورد؛ همچنان که جوان و مال و سرمایه و امکانات خود را به صحنه آورد؛ مجموع اینها توانست این ملت را نجات دهد. اگر این ملت در دفاع مقدس پیروز نمیشد، ایران تا قرنها ممکن بود روی خوشبختی را نبیند.
دشمنان ما بیش از آن که به منابع طبیعی ما چشم طمع داشته باشند، به منابع انسانی - که منابع قدرت ما هستند - چشم طمع دارند. آنها میدانند اگر این سرمایههای اجتماعی از دست یک ملت گرفته شود، اگر یک ملت غیرت ملی و ایمان و وحدت و همبستگی خود را از دست بدهد، اگر نشاط کار و ابتکار را از دست بدهد، اگر حرکت علمىِ رو به پیشرفت خود را از دست بدهد، کاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت؛ میتوانند راحت به او زور بگویند، میتوانند بر او سلطه پیدا کنند، میتوانند منابع طبیعی و مادی او را هم غارت کنند. آنچه سد مستحکمی در مقابل دشمنان قرار میدهد، همین سرمایههای معنوی است که باید مراقب باشیم دچار شبیخون نشود.
من متأسفانه کسان بسیاری را دیده ام که در صحنهی سیاسی و عرصهی فرهنگی ادعا دارند که برای ملت کار میکنند؛ اما از این سرمایهها محافظت نمیکنند. شما دیدید که در بعضی از روزنامههای ما علیه مجاهدت، ایثار، فداکاری، شجاعت و ایمان قلم فرسایی کردند. اینها به نفع کیست؟ به نفع دشمن است؛ به نفع ملت ایران نیست. ملت را از ایمانش تهیدست بکنند؛ مثل این است که زره را در میدان جنگ از تن او بیرون آورده باشند. اگر مردم یک کشور را از غرور ملی و احساس مناعت و ایستادگی و استقامت تهیدست کنند، آنها را در مقابل دشمن خلع سلاح کرده اند؛ اینها سلاح معنوی دشمن است. نباید کسانی جهاد و شهادت را تحقیر و باورهای دینی مردم را انکار کنند و مورد تشکیک قرار دهند. نباید دستاوردهای انقلاب را کوچک بشمرند و تحقیر کنند.
کسانی که قلم به دست دارند و وظیفهی فرهنگی دارند، باید روزبه روز علم و تحصیل را ترویج کنند. ما شعار نهضت نوآوری علمی و جنبش نرم افزاری را مطرح کرده ایم؛ انتظار این بوده است که اهل علم، اهل دین، اهل قلم، اهل دانشگاه و اهل حوزه در این جهت حرکت کنند، و بسیاری حرکت کرده اند؛ اما میبینیم بعضی با این نیاز حقیقی - که حرکت علمی، نیاز حقیقىِ این کشور است - همراهی نکردند. اینها نشانههای خوبی از مجموعههایی که این طورند، ارائه نمیدهد.
ما امروز احتیاج داریم مردم را با سرمایههای معنوىِ خود مجهز کنیم. البته رادیو و تلویزیون و سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد و روحانیون و گویندگان و نویسندگان ما در این زمینه مسؤولیت دارند. باید این سرمایههای معنوی و اجتماعی را پشتوانهی سرمایههای مادی و حفظ استقلال و پیشرفت کشور قرار دهیم. این هم ضلع دوم از مثلثی است که میتواند کشور را به پیشرفت و توسعهی مطلوب برساند.
ضلع سوم این است که مناسبات اقتصادی و اجتماعی سلامت پیدا کند؛ این، هم بر عهدهی مسؤولان است - بر عهدهی دولت، قوهی قضاییه و مجلس شورای اسلامی - و هم بر عهدهی آحاد مردم است. مناسبات اقتصادی و اجتماعی غلط یعنی چه؟ یعنی رواج قاچاق، رباخواری، مصرف گرایىِ افراطی و گرایش به تفاخر در استفاده از مصنوعات خارجی در مقابل نمونههای داخلی آن، که معنایش این است که کارگر ایرانی را به نفع کارگر خارجی بیکار میکند. باید افتخار به استفادهی از مصنوعات داخلی در مردم و مسؤولان بیدار شود. در درجهی اول خود مسؤولان و دستگاههای دولتی و قوای سه گانه، و در درجهی بعد آحاد مردم به این نکته توجه کنند و اهمیت دهند.
وقتی مناسبات غلط اقتصادی در جامعه حاکم باشد، وقتی رانت خواری رواج داشته باشد، وقتی سوءاستفادهی از قدرت برای به دست آوردن ثروتهای بادآورده رواج داشته باشد، کسی که تولید کننده و زحمتکش واقعی است، ناامید میشود. کشاورزی که زحمت میکشد، صنعتکاری که تولید میکند، سرمایه داری که سرمایه گذاری میکند، معدنکاری که عرق میریزد، معلمی که در مدرسه درس میگوید، استادی که در دانشگاه تدریس میکند، قاضی یی که وقت و اعصاب خود را به کارِ صحیح صرف میکند، وقتی ببینند راه برای مناسبات غلط اقتصادی در جامعه باز است و با آن برخورد نمیشود، مأیوس میشوند. این که ما گفتیم و تأکید کردیم که باید با مفاسد اقتصادی و قاچاق مبارزه شود، به خاطر این است که این پدیدهها اساس پیشرفت کشور را دچار آسیبهای جدی میکنند.
شما ببینید ما تا دو سه سال پیش واردکنندهی گندم بودیم و دولت سالی حدود یک میلیارد دلار - و گاهی بیشتر - برای واردات گندم صرف میکرد؛ اما امروز با تفضل پروردگار و باران رحمت الهی و با زحمت کشاورزان و با برنامه ریزی مسؤولان مربوط در جهاد کشاورزی و غیره، ما نه فقط احتیاج نداریم گندم وارد کنیم، بلکه در آستانهی این تحول قرار گرفته ایم که گندم صادر کنیم. این یک میلیارد دلار را چه کسانی برای این کشور تولید و صرفه جویی کردند؟ آنها باید تشویق شوند. کشاورز باید تشویق شود؛ برنامه ریزِ خوب باید تشویق شود؛ مسؤولی که با علاقه مندی یک مسألهی اساسی را دنبال میکند، باید تشویق شود؛ ارزشها باید گرامی داشته شود؛ این، کشور را به پیش میبرد.
آنچه من عرض میکنم، فقط این نیست که بخواهم زبانی مسؤولان را نصیحت کنم؛ به شما مردم عرض میکنم تا بدانید و بخواهید و مطالبه کنید. به مسؤولان و دست اندرکاران و کارگزاران حکومتی در قوای سه گانه و به خودم این را میگویم، برای این که خودمان را موظف بدانیم و عمل کنیم و پاسخگو باشیم.
نظام باید با مفاسد اقتصادی و با جریان فساد اقتصادی مبارزه کند؛ این وظیفهی مجلس و دولت و قوه قضاییه است
گردآورندگان ثروتهای نامشروع، زیاده خواهان، زیاده خواران و مفسدان اقتصادی نباید عرصه را بر کسانی تنگ کنند که یا سرمایه گذاری میکنند، یا کار میکنند، یا زحمت میکشند، یا درس میخوانند، یا علم را گسترش میدهند و درآمدی بسیار کمتر از آنها دارند. نظام باید با مفاسد اقتصادی و با جریان فساد اقتصادی مبارزه کند؛ این وظیفهی مجلس و دولت و قوهی قضاییه است.
ما ملتی هستیم دارای سابقهی فرهنگی و تاریخی و دارای شجاعت؛ ما یک ملت ترسو نیستیم. ما در میدانهای سیاسی و نظامی نشان داده ایم که قدرت این را داریم که در مقابل دشمنان بایستیم؛ اینها ادعا نیست؛ تجربه شده و به صحنهی عمل آمده است. ملت ما علاوهی بر شجاعت و آمادگی اش، ملتی است با ایمان. من ان شاءاللَّه در جمع جوانان خواهم گفت؛ جوانان ما به طور عام دین گرا هستند؛ این برای ما روشن و ثابت شده است. اکثر ملت ما جوانند؛ غیرجوانان هم که جای خود دارند.
ملت ما باایمان و به نظام اسلامی علاقهمند است. اجتماع انبوهی که در این جا جمع شده اند، اجتماع متراکمی که در خیابانها جمع شده اند، توجه و استقبالی که مردم نسبت به مسؤولانشان در اجتماعات مختلف سیاسی و در راه پیماییها نشان میدهند، برای چیست؟ اینها علاقه مندی به نظام اسلامی است. این مردم به شخصها و به علی خامنه ایها ارادتی ندارند؛ به اسلام ارادت دارند. اگر به اشخاص هم اظهار محبتی میکنند، به خاطر این است که آنها را نوکر اسلام، خدمتگزار مردم و در جهت خدمت به این انقلاب و نظام میدانند؛ والّا اگر همین اشخاص و امثال بنده یک قدم کج بگذارند و از راه مستقیم منحرف شوند، همین مردم از آنها روی برمی گردانند. این مردم عاشق اسلامند. ماهوارههای دشمن، این اجتماعات پُرشور و این احساسات گرم و صمیمی مردم را خوب ضبط کنند؛ ستون پنجم دشمن هم در داخل کشور چشمهای کم سوی خود را باز کند و ببیند که این مردم چه میخواهند و چه میگویند. مردم به نظام اسلامی علاقه مندند.
ما میخواهیم کشورمان را بسازیم. این ملت اراده کرده است روی پای خود بایستد و به دستِ خود کشورش را اداره کند و به سمت قلههای افتخاری که مناسب شأن اوست، با پای خود حرکت کند. این ملت نمیخواهد پشت سر قدرتهای بزرگ و با اشارهی دست آنها حرکت کند.
مسؤولان باید طوری حرکت و عمل کنند که این اعتماد ارزشمند را در دلهای مردم حفظ کنند؛ این اعتماد خیلی ارزش دارد. ایستادگی مردم، برای یک نظام و یک کشور، همه چیز است. با چنین پشتوانه و قدرت مردمىِ عظیم است که کشور و ملت میتواند در مقابل هر قدرت و هر متجاوزی - در هر حدی که باشد - ایستادگی و متجاوز را از تجاوز پشیمان کند.
ما روی منافع کشور و ملتمان با هیچ کس در دنیا معامله نمیکنیم. دشمنان این کشور و این ملت برای این که برای دشمنىِ خودشان توجیه بتراشند، میگویند نظام جمهوری اسلامی منافع ما را به خطر انداخته است. امریکاییها میگویند جمهوری اسلامی منافع ما را به خطر انداخته. ما ملت ایران در چهاردیواری کشور خودمان، هر دستی که به سمت منافع ما - چه منافع علمی، چه منافع طبیعی، چه منافع انسانی، چه منافع فناوری - به تجاوز دراز شود، بی درنگ آن را قطع خواهیم کرد. ما در چهاردیواری کشورمان اجازه نمیدهیم منافع هیچ قدرتی بر منافع ملی ما ترجیح پیدا کند و مقدم شود. و، اما اگر دشمن، پُررویی و تعرض و تجاوز کند، آن وقت دیگر تعرض ما به چهاردیواری کشورمان محدود نخواهد شد. اگر کسی به ملت ما تعرض و تجاوز کند، ما منافع او را در هر نقطه یی از دنیا که باشد، به خطر میاندازیم؛ و به شما مردم عزیز و به همهی ملت ایران عرض میکنم که بدانید شما میتوانید؛ هم در عرصهی دفاع، هم در عرصهی ایستادگی، هم در عرصهی سازندگی. ملت ما نشان داده است که تواناست.
به خدای متعال توجه کنید؛ از خدا کمک بطلبید؛ راه صلاح و فلاح را، بخصوص جوانان ما، با محبت به خدای متعال طی کنند. من بارها گفته ام به یکدیگر رحم کنید تا خدای متعال هم به شما رحم کند. رابطهی خود را با خدای متعال مستحکم نگاه داریم تا تفضل و کمک و توفیق و هدایت الهی شامل حال همهی ما بشود.
ملت ما نشان داده است که در این راه، خوب حرکت میکند و خوب پیش میرود و خوب تصمیم میگیرد و به همین دلیل است که ان شاءاللَّه آینده، روشن و افق، بسیار باز و درخشان است.
من یک بار دیگر از همهی برادران و خواهران عزیزی که در این جا تشریف دارند و برادران و خواهران عزیزی که در خیابانها اجتماع کرده اند و کسانی که از شهرستانهای دیگر آمده اند، صمیمانه تشکر میکنم و از خدای متعال میخواهم که روح مقدس شهدای گرانقدر ما، بزرگان ما، شخصیتهای برجستهی این استان و همچنین خانوادههای عزیز شهیدان و ایثارگران و جانبازان و آزادگان و آحاد مردم و جوانان عزیز را مشمول رحمت و لطف خود قرار دهد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته