صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

وقایع غرب آسیا و حمایت محور غربی عربی از تروریسم

۰۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۳:۱۵:۰۱
کد خبر: ۷۰۴۵۲۵
وقایع غرب آسیا و بحران‌هایی که با آن درگیر است بی‌ارتباط با سناریوی ۱۱ سپتامبر نیست.

- حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی اتفاق افتاد و متهم ردیف اول آن نیز عربستان سعودی بود، اما پرونده آن به پستو‌های تاریک بایگانی آمریکا سپرده شد.

از آن تاریخ تاکنون غرب آسیا شاهد اتفاقات و تحولات زیادی بود به گونه‌ ای که جنگ‌های سنگینی را به خود دید و کشتار‌های فجیعی را تجربه کرد.

آمریکا به بهانه ۱۱ سپتامبر به عراق حمله کرد و با اشغال این کشور حضور نیرو‌های ارتش تروریستی خود را در منطقه گسترش داد.

حمله به افغانستان نیز پس از وقایع ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد آن هم به بهانه مبارزه با تروریسم که هیچگاه محقق نشد، چرا که آمریکا انگیزه‌ ای برای مقابله با تروریست‌های دست پرورده خود نداشت.

با حضور نظامی گسترده آمریکا در منطقه غرب آسیا، گروه‌های تروریستی، قدرتمندتر شدند.

با حضور آمریکا در عراق و افغانستان گروه‌های تروریستی، چون القاعده و سپس داعش جان گرفتند در حالی که آمریکا با ادعای مبارزه با تروریست وارد منطقه شده بود.

تامین مالی این گروه‌ های تروریستی با عربستان سعودی با تفکر وهابیت بود که همچنان ادامه دارد.

تروریست‌ها نیازمند تامین مالی و تسلیحاتی هستند جدای از آن که از ایدئولوژی وهابیت بهره می‌برند به لجستیک نیز نیاز دارند.

طرح و برنامه آمریکا و در واقع مثلث شیطانی «غربی عبری عربی» برای منطقه غرب آسیا، ویرانی کشور‌های مسلمان منطقه بود.

اکنون گروه‌های تروریستی داعش در یمن نیز حضور دارند و در جنگ علیه مردم مظلوم این کشور و انصارالله مشارکت می‌کنند.

ژنرال «وسلی کلارک»، رئیس پیشین ستاد ارتش آمریکا و فرمانده سابق ناتو در سال ۲۰۰۷ اعترافات درخور توجهی در باره ۱۱ سپتامبر و اهداف و برنامه‌های آمریکا پس از این حادثه دارد.

این ژنرال آمریکایی فاش کرده است که حادثه ۱۱ سپتامبر بهانه‌ ای برای ویران کردن لبنان، عراق، سوریه، لیبی، سومالی، سودان و ... بود.

لیبی با حمله نظامی آمریکا و جنگ‌های داخلی در این کشور نابود شد و اکنون نیز جنگ در لیبی ادامه دارد و چشم انداز روشنی نیز برای آن نمی‌توان متصور بود.

سرنگونی معمر قذافی و نابودی لیبی زمانی رخ داد که او تن به خواسته‌های آمریکا داد و کشور را مقابل آمریکا خلع سلاح کرد و درست پس از آن بود که آمریکا توانست مجوز سازمان ملل را برای حمله به این کشور بگیرد.

اما در لبنان به خاطر حضور حزب الله در این کشور برنامه آمریکایی‌ها محقق نشد هر چند تزلزل و نابسامانی‌های سیاسی و اقتصادی در لبنان وجود دارد و این کشور تاکنون نتوانسته یک دولت را به مدت طولانی به خود ببیند و همین امر باعث بروز مشکلات زیادی در لبنان شده است اما همچنان از یک ثبات نسبی برخوردار است.

سوریه نیز دستخوش تحولاتی شد اما در اتفاقات سوریه مداخله مستقیم مثلث غربی عبری عربی نمایان بود.

تقویت گروه تروریستی داعش در این کشور برای نخستین بار در منطقه، برنامه ریزی شد و در طول بیش از ۸ سال از جنگ در سوریه، از این کشور اکنون یک ویرانه باقی مانده است.

سوریه اگر سقوط کرده بود عراق به راحتی نابودی خود را تجربه می‌کرد.

جلوگیری از سقوط سوریه، توانست از تبعات بعدی آن در منطقه بکاهد.

سوریه و عراق شدیدترین جنگ‌ها را با گروه‌های تروریستی داعش داشتند اما این ایران بود که توانست با حمایت‌های خود از سوریه و عراق مانع وقوع یک فاجعه در منطقه شود.

نقش سردار شهید قاسم سلیمانی در این نبرد بی‌نظیر و بی‌بدیل بود که همچنان نتایج آن دیده می‌شود.

سال‌ها از گفت‌وگوی ژنرال آمریکایی می‌گذرد و با وجودی که آمریکایی‌ها با برجام قصد داشته و دارند تا بتوانند مؤلفه‌های قدرت ایران را تضعیف و تخریب کنند، ایران با مقاومت خود برنامه‌های مثلث غربی عبری عربی را به هم زده است تا جایی که فشار‌های حداکثری آمریکا تاثیر و خاصیت خود را از دست داده است و اکنون حرف اول را در منطقه ایران می‌زند.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *