صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

منشا انجماد در بازار بورس تهران چیست؟

۰۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۰:۰۱
کد خبر: ۷۰۳۹۵۴
بورس‌بازان برای هفتمین روز کاری با دامنه نوسان نامتقارن دست‌وپنجه نرم کردند. جدالی که هر روز صف‌های فروش را بیشتر از قبل سنگین می‌کند و از ارزش دادوستد‌ها می‌کاهد.

- روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: بررسی‌ها حکایت از آن دارد که بورس در حال انجماد است. تلاش‌های مسوولان سازمان بورس و حاصل خرد جمعی متولیان بازار در شورای عالی بورس که با نام حمایت از بازار سرمایه به اعمال دامنه نوسان نامتقارن منجر شد، حالا چنان ضربه کاری به بازار سهام زده که ارزش معاملات خرد آن را به ۱۷۰۰ میلیارد تومان (رتبه سوم کمترین ارزش معاملات در سال جاری) در روز یکشنبه رسانده است.

این در حالی است که در اوج رونق داد و ستد‌های بورسی ارزش معاملات خرد به حدود ۲۳ هزار و ۷۶۰ میلیارد تومان رسیده بود و کمتر کسی فکر می‌کرد بورس «محکم» ایران این روز‌ها به حال و روزی بیفتد که با شیبی فزاینده ارزش صفوف فروش آن به ۳۵۴۰ میلیارد تومان برسد.

آن‌طور که به نظر می‌رسد اگر ارزش معاملات با همین روند کاهش پیدا کند باید شاهد رکود کامل خرید و فروش و تعطیل شدن جریان معاملات در بازار سهام باشیم. روز‌ها یکی پس از دیگری می‌گذرند و کشتی اقتصاد ایران در کشاکش امواج ناملایمات اقتصادی هر روز مسیر مبهم‌تری را پیش روی خود می‌بیند.

در وضعیتی که نه لغو تحریم‌ها با بازگشت دموکرات‌ها به اریکه قدرت به اجرا نزدیک شده و نه افق روشنی از بهبود فضای کسب و کار پیش روی فعالان اقتصادی قرار دارد، بورس نیز به‌عنوان تنها مقصد غیرتورمی نقدینگی هر روز بیشتر تضعیف می‌شود تا نه راهی پیش روی مردم برای سرمایه‌گذاری در یک بازار مولد باقی بماند و نه روحیه‌ای برای ریسک‌پذیری در بازار‌های غیرشفاف دیگر. خلاصه کلام اینکه در تمامی بازار نوعی رکود حاکم است که در حال حاضر با توجه به ابهام در فضای سیاسی و نامعلوم بودن تحولات اقتصادی در ماه‌های پیش رو چشم‌انداز روشنی برای برون‌رفت از آن وجود ندارد.

با وجود این آنچه این روز‌ها در تمامی بازار‌ها به صدر توجهات عامه درآمده نه اخبار اقتصادی بلکه موضوعات سیاسی است که بیشترین نقش را در تغذیه ریسک‌های سیستماتیک ایفا می‌کنند و به موضوع اصلی کسب و کار‌ها بدل شده‌اند. سیر اخیر تحولات بازار‌های سرمایه‌پذیر مانند طلا، ارز و مسکن در ماه‌های گذشته نشان می‌دهد به‌رغم افت قیمت رخ داده در بیشتر این بازارها، تاثیر‌پذیری آن‌ها از اخبار سیاسی زیاد است.

در این میان بورس اگرچه از قیمت ارز اثر می‌پذیرد و خود قیمت این متغیر اقتصادی نیز تحت تاثیر عوامل مختلفی همچون میزان نقدینگی، ریسک‌های سیاسی و داخلی عدیده است، با وجود این افزایش قابل توجه قیمت سهام در ماه‌های نخست سال جاری واکنش توده مردم به سمت این بازار را تا جایی پیش برد که در عمل تعدیل قیمت‌ها با تحولات اخیر راه چندانی برای همسویی بازار با تغییرات قیمت دارایی مانند ارز و طلا ندارد.

دام بلا در بورس

چرا بازار سهام در ماه‌های گذشته به افزایش قیمت ارز توجه چندانی نداشته است؟ در ابتدای نیمه دوم سال جاری دقیقا در جریان افت قیمت بی‌وقفه سهام در بازار، این ذهنیت در میان بسیاری از فعالان بازار وجود داشت که دیگر بورس با دلار کاری ندارد و دوره تاثیر‌گذاری قیمت ارز در این بازار به اتمام رسیده است.

در این تغییر نگاه این بود که در طول همین مدت دلار با قدرت به صعود خود ادامه داد و دور تازه افزایش قیمت آن که از ۱۵حدود هزار تومان در ابتدای سال جاری شروع شده بود تا ۳۲ هزار تومان در مهر ماه نیز ادامه یافت. قاعدتا طبیعی بود که فعال تازه‌وارد بازار سرمایه چنین نتیجه‌ای از تحولات یاد شده بگیرد، اما اصل داستان این بود که رشد بورس که نخست تحت تاثیر افزایش قیمت دلار روی داده بود، با افزایش توجه عموم مردم به بازار سهام رفته رفته به یکه‌تاز سودآوری در اقتصاد ایران تبدیل شد و به دلیل آنکه استعداد بدون جایگزین در جذب سرمایه‌های خرد مردم داشت گوی سبقت را از سایر بازار‌ها ربود.

همین سودآوری بدون رغیب بود که سبب شد تا در نهایت قیمت‌ها در بازار سهام از ارزش بنیادی خود تا آنجا فاصله بگیرند که دیگر حتی دلار ۳۲ هزار تومانی هم توجیه‌گر قیمت سهام روی تابلو‌های بورس و فرابورس نبود.

از آن زمان تا کنون یعنی از اوج قیمت دلار و شروع و تداوم افت قیمت‌ها در بورس این واگرایی قیمت سهام باید با دوعامل قیمت ارز که آن هم تا محدوده ۲۲ هزار تومان افت کرد و قیمت‌های جهانی که روز به روز در حال افزایش است تعدیل می‌شد، اما این اتفاق نیفتاد.

دلیل این امر نیز چیزی نبود جز نهاد ناظری که در ماه‌های اخیر آنقدر مقررات گذاشت و عوض کرد که دیگر کمتر کسی جرات می‌کند در این بازار تحلیل یا حتی اقبال خود را محک بزند. در آخرین ابتکار نیز قیمت سهام محدود شد به دامنه نوسان نامتقارن منفی ۲ و مثبت ۶ درصدی که در عمل بازار را در روز‌های کاری به رکود برده است.

همه این‌ها سبب شده تا در روز‌ها و هفته‌های اخیر دیگر کمتر کسی حاضر باشد ارزندگی سهام را صرفا بر مبنای بنیاد تحلیلی آن یا وضعیت نمودار قیمت خریداری کند. منطقی هم هست. آیا شما حاضرید طلایی را که هیچ کس حاضر به خریداری آن نیست در سبد دارایی خود نگه دارید؟ حتی قیمت هم زمانی مبنای ارزندگی می‌شود که دارایی تا ابد روی دست صاحب خود نماند. در اینجاست که نکته‌ای مهم به نام نقدشوندگی تمامی معادلات معمول را بر هم می‌زند.

حبس عرضه در صف

در روز‌های گذشته هر روز که بیشتر گذشته عرضه‌های بدون تقاضا نیز در بورس بیشتر شده و در مقابل ارزش صفوف خرید نیز هر روز بیشتر از روز قبل کاهش یافته است. روز یکشنبه در حالی ارزش صفوف خرید در بورس به حدود ۳‌هزار و ۵۴۰ میلیارد تومان رسید که در مقابل صف‌های خرید ارزشی بیشتر از ۵۴ میلیارد تومان نداشتند. این در حالی است که همین رقم در روز‌های گذشته بسیار کمتر از این مقدار بوده است.

در واقع بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد با کاهش خوش‌بینی‌ها نسبت به عملکرد دامنه نوسان نامتقارن و تحقق پیش‌بینی‌ها مبنی بر تقویت جریان فروش در بازار سهام پس از به کار‌گیری قانون جدید دامنه نوسان، جریان فروش در بازار سهام شکل تجمعی به خود گرفته و هر کسی که در یک روز موفق به فروش سهام خود نمی‌شود مجددا در روز بعد به صف فروش اضافه می‌شود. همین امر باعث شده تا در سه روز معاملاتی گذشته ارزش صف‌های فروش از ۱۵۳۸ به ترتیب به ۲۲۸۶ و ۳۵۴۰ میلیارد تومان نیز افزایش یابد.

روند کامل‌تر این ادعا که در نمودار «ارزش صف‌های خرید و فروش در بورس تهران از ابتدای بهمن تاکنون» به‌وضوح مشاهده می‌شود به خوبی از این امر حکایت دارد که تابع صف‌های فروش در بورس اگر به همین منوال پیش برود با افزایشی نمایی مواجه خواهد شد که در نهایت معنایی به جز انجماد بازار سرمایه ندارد.

آن روی سکه تدبیر

اما مشکلات بازار به این نقطه محدود نمانده است. وقتی که فروشندگان موفق به فروش نمی‌شوند یعنی پولی نقد نشده تا در طرف تقاضا کسی طالب خرید سهام باشد. از آنجا که در شرایط عدم اطمینان فعلی در اقتصاد کشور جریان معناداری از ورود پول را نمی‌توان برای بازار در نظر گرفت طبیعی است که هر تقاضایی باید با تبدیل دارایی به وجه نقد در خود بازار صورت بگیرد.

بنا بر این طبیعی است که در زمان افزایش عرضه و تقاضا در بازار نیز تا حد قابل‌توجهی کاهش یابد. بازگشت دوباره به نمودار «ارزش صف‌های خرید و فروش در بورس تهران از ابتدای بهمن تاکنون» نشان می‌دهد که با محدود شدن فروش در بازار در عمل تقاضا نیز هر روز بیشتر از روز قبل سرکوب شده است. روز گذشته از مجموع ۳۳۸ نماد معامله شده بورس تهران در حالی ۲۸۹ نماد معادل ۸۶ درصد از کل نماد‌های بورسی در صف فروش بودند که تنها در ۸ نماد (معادل دو درصد) صف خرید تشکیل شد.

در فرابورس نیز وضعیت به همین منوال بود. از ۱۲۸ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۳/ ۹ درصد از نماد‌ها مثبت و ۸۹ درصد از نماد‌ها منفی بود. ۳ نماد (۳/ ۲ درصد) صف خرید به ارزش ۱۲۸ میلیارد تومان و ۱۱۴ نماد (۸۹ درصد) صف فروش به ارزش ۱۱۳۰ میلیارد تومان داشتند. در میان نماد‌های بازار پایه نیز همین ترکیب خرید و فروش با تقریب زیادی تکرار شده بود.

ارزش معاملات در محاق

از همه این‌ها که بگذریم آنچه در کنار کاهش جذابیت بازار برای سرمایه‌گذاران خرد و نهادی می‌تواند لطمه جدی به این بازار بزند کاهش خرید بازارگردان‌ها در بازار سرمایه است. در حال‌حاضر شنیده‌ها حاکی از آن است که معاملات روز یکشنبه در حالی خاتمه یافته است که بازارگردان‌ها رغبتی به خرید سهام از صف‌های فروش ندارند یا شاید پولی برای خرید از سوی بازارگردان‌ها باقی نمانده است.

در صورتی که این مساله درست باشد می‌تواند ضربه‌ای مهلک بر بازار سهام وارد کند و در روز‌های آینده نیز تا حد قابل توجهی از تعداد معاملات می‌کاهد. چیزی که مشخص است این که اگر این رویه تداوم پیدا کند بازار در عمل تعطیل خواهد بود چرا که ماهیت بازار بودن بازار سرمایه بدون انجام معاملات در آن به راحتی زیر سوال می‌رود.

مقایسه ارزش معاملات خرد روز یکشنبه با میانگین ۱۱ ماه اخیر نشان می‌دهد که تا قبل از به کار‌گیری دامنه نوسان نا متقارن میانگین روزانه ارزش معاملات ۱۰ هزار و ۴۴۸ میلیارد تومان بوده است. این در حالی است که سیر نزولی ارزش معاملات در روز‌های گذشته کار را به جایی رسانده که ارزش معاملات خرد به ۱۷۰۰ میلیارد تومان در روز یکشنبه رسید. رویه‌ای که مشخص نیست تا کجا می‌تواند ادامه پیدا کند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *