«خط فرضی» روایتی غیرمنطقی از موضوعی تکراری
- فیلم سینمایی «خط فرضی» به کارگردانی «فرنوش صمدی» در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و نتوانست نظر مثبت منتقدین را از آن خود نماید، فیلم با وجود تلاش برای خلق تصاویری جذاب در ایده و پرداخت با مشکلات فراوانی روبرو است.
«فرنوش صمدی» به سراغ سوژه دروغ رفته و می خواهد تا دو فیلم بعدی خود را نیز در همین محوریت بسازد، اما باید دید صمدی در فیلم «خط فرضی» تا چه به درستی به این سوژه پرداخته است.
فیلم سینمایی «خط فرضی» روایت زنی است که در جریان زندگی خود به همسرش دروغ بزرگی می گوید، دروغی که در ادامه مشکلات فراوانی به همراه داشته و با دروغهای بیشتر می شود.
ضعف بزرگ فیلم «خط فرضی» بدون شک در فیلمنامه اثر است، فیلمنامه عجولانه نوشته شده و انگار که بازنویسی مناسبی نداشته است، در کنار این موارد اثر مشاوران خوبی را هم در فیلمنامه نمی بیند، زیرا در بخشهایی اثر تا حدی غیرمنطقی و غیرعاقلانه پیش می رود که به جای تاثیرگذاری مخاطب را به خنده وادار می کند.
صمدی فیلمنامه درستی را برای این مضمون انتخاب نکرده است، اثر در بخش هایی به شدت درگیر سیر غیرمنطقی در داستان و کاراکترها می شود، نبود تعلیق مناسب، گره گشایی درست و فراز و فرود بجا باعث شده تا «خط فرضی» اثری خنثی و بی اثر جلوه نماید.
در سالهای اخیر سینمای موسوم سینمای اجتماعی با قدرت به کارش ادامه می دهد و طبیعتا ساختن فیلم در این سبک توان دو چندان می خواهد زیرا رقبای فراوانی دارد، صمدی اما انگار با سینمای اجتماعی کشور کمی بیگانه است و تصور می کند که با تولید فیلمی متوسط می تواند مخاطب را به سالن سینما بکشاند.
حتی ترکیب بازیگران نسبت پرتعداد اثر هم دلیلی برای جذابیت برای مخاطبان نیست، کاراکترهای فیلم از ناکجا آباد آمده اند، محل ورود و خروجشان از داستان مشخص نبوده و انگار تنها برای رعایت فرم ساخت و پیشبرد داستان در اثر جایگذاری شده اند.
گروه بازیگران فیلم هم اتفاق جذابی را رقم نمی زنند، شاید تنها «پژمان جمشیدی» توانسته بازی در خوری ارائه کند، هرچند وی هم در چندین صحنه احساسی که نیاز به گریه کردن دارد همواره پشت به دوربین است، بازی ضعیف «سحر دولتشاهی» به عنوان نقش اصلی زن این فیلم اما قابل اغماض نیست، سایر بازیگران هم به هیچ وجه پرداخت نشده و همگی در سطح و در نقش هایی همچون پدر، مادر و خانواده باقی می مانند.
کاراکترهای «خط فرضی» پیشینه مناسبی ندارند، مشخص نیست چه فرهنگ و قشری را ارائه می دهند و مشخص نیست که شخص اول مرد فیلم چرا تا این حد نسبت به یک اتفاق متعصبانه برخورد می کند، در حالی که بعدتر به راحتی و بدون کش و قوس زیادی دروغ کاراکتر اول زن را می پذیرد. این فیلم هرچند نماینده سینمای اجتماعی است اما با کیفیت موجود بعید است که در گیشه سال آینده موفقیت چندانی کسب کند.