واقعیت زندگی مردم در دوران پهلوی چگونه بود؟
چند وقتی است در فضای مجازی روایتهایی دست به دست میشود که حاکی از روزگار خوب مردم ایران در زمان حکومت پهلوی است، اما روزنامههای آن زمان واقعیت سطح رفاه و آسایش مردم را طور دیگر نشان میدهند.
_ فارس نوشت: ۴۲ سال از سقوط رژیم پهلوی میگذرد، اما هنوز هم فصلهای ورق نخوردهای از حکومت شاه وجود دارد. شاه پز روشنفکری و ادعای حفاظت از منابع طبیعی داشت، اما سرسپردگیاش همه این ادعاها را نقش بر آب میکرد. رضایت آمریکا، انگلیس و ایادی کشورهای غربی آنقدر برای محمدرضا شاه مهم بود که چشموگوشبسته، به منابع طبیعی و جمادات و نباتات و موجودات زنده ایران چوب حراج بزند.
در این گزارش تصمیم گرفتیم شرایط زندگی مردم در زمان حکومت پهلوی را بررسی کنیم. ببینیم روایتهایی که این روزها در دنیای مجازی دستبهدست میشود و میگوید پهلویها برای مردم رفاه و آسایش و فراوانی به ارمغان آورده بودند، چقدر با واقعیت روزگار مردم در آن زمان مطابقت دارد؟ قرار گذاشتیم بیطرفانه به تورق تاریخ بپردازیم.
به فضای مجازی و جستوجوی گوگلی اکتفا نمیکنیم. شال و کلاه میکنیم تا چندساعتی سوار بر ماشین زمان به میهمانی تاریخ برویم؛ مقصد ما آرشیو سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ روزنامه کیهان است.
ساختمان قدیمی روزنامه کیهان در میدان امام خمینی، ابتدای خیابان شهید قرنی جا خوش کرده است. وارد سالن ٖآرشیو که میشوی بوی کهنه کاغذهای چند دهه قبل مشامت را پر میکند. برای دسترسی به آرشیو روزنامه کیهان و بهخصوص روزنامههای دهههای منتهی به پیروزی انقلاب حساسیت خاصی وجود دارد که البته بهحق است. باید از برگههای کاهی رنگ پریده و نموری که تاریخ مهمترین اتفاقات اجتماعی و اقتصادی ایران را به تصویر میکشد خوب مراقبت کرد. با ارائه کارت خبرنگاری کسب اجازه میکنیم.
بالاخره میهمانی تاریخ آغاز میشود. دورتادور سالن پر از قفسههایی است که روزنامههای مجلد شده را ماهبهماه و سالبهسال به ترتیب در آنها چیدهاند. حس خوبی است محاصره در دل تاریخ.
مسئول سالن با یک تأکید که مراقب باشید تا برگهها پاره نشوند و بله گفتن به درخواستمان برای تصویربرداری، ما را با این میزبان قدیمی تنها میگذارد. اتفاقی و بدون پیشزمینه ذهنی مجلدهایی از آرشیو سال ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ را باز میکنیم. اسفند ۱۳۴۵، فروردین، اردیبهشت و خرداد ۱۳۴۶.
آقای استاندار این حرف حساب مردم با شماست!
«بیشتر استانهای کشور با کمبود راههای اصلی مواجه هستند. سیستان و بلوچستان فقیرترین استان ازلحاظ راه است. این استان فقط یکراه آسفالته از زاهدان تا چابهار دارد.
در ۲۲ ماه گذشته ۴۴۴ نفر جان خود را در شاهراه لرستان خوزستان به دلیل نامناسب بودن وضعیت جادهها ازدستدادهاند.
در لرستان از ۳۲۰۰ روستا فقط ۲۲ روستا برق دارد. در زنجان برای ۸۰۰ هزار زنجانی تنها ۲۰۰ تخت بیمارستانی موجود است. از مدتها قبل وعده دادند که دو بیمارستان با ۵۰۰ تخت در این استان ساخته میشود که هنوز کاری صورت نگرفته است.»
اینها فقط بخشی از گلایههای نمایندههای مردم از استانداران چند استان است.
تحقیق در منابع موجود در خصوص اوضاع معیشتی در سالهای دهه ۴۰ نشان میدهد علاوه بر اوضاع وخیم راه و جاده ها، گرانی آب آشامیدنی در کنار نبود لولهکشی آب در اکثر مناطق کشور از مشکلاتی بود که وضعیت رفاهی مردم را بهشدت تحت تأثیر قرار میداد. بهطوریکه هرچه به سالهای پایانی این دهه نزدیکتر میشویم مشکل آب بحرانیتر میشود.
مجلس بهشدت از وضع دارو انتقاد کرد/ دارو گران، درمان گرانتر
«گرانی دارو، تقلبهای دارویی و هرجومرج در وضع دارویی کشور مسئله ناراحتکنندهای را به وجود آورده است. پزشکی که حاضر به انتشار نامش نشده گفته: من معترفم که دارو و درمان در ایران به وضع شلمشوربا و خطرناکی درآمده است. دکتر محمد پور فرد هم گفته: مسئله دارو در برابر مسئله تأسفانگیز درمان هیچ است. در حال حاضر ما حتی بهاندازه نیمی از جمعیت کشور بیمارستان و امکانات درمانی نداریم.»
این شرایط در بیمارستانها و اوضاع درمان در حالی است که در آن سالها ایران نه تحریم بوده، نه محدودیتی درفروش نفت داشته است.
آمار و ارقام میگوید از سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ اقتصاد کشور از اقتصاد مبتنی بر تولیدات کشاورزی و کارگاههای سنتی شدیداً به نفت وابسته شد. بر این اساس در طول چندین سال، تولید ناخالص کشور بهطور قابلتوجهی افزایش یافت، در بازه زمانی از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یکروند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید.
به عبارتی طی ۱۷ سال، تولید سرانه کشور ۳.۶ برابر شد. علاوه بر تولید ناخالص داخلی، یکی دیگر از مهمترین شاخصهای اقتصاد کلان یعنی نرخ رشد اقتصادی که تغییرات آن میتواند میزان رفاه اقتصادی را به تصویر بکشد، در سالهای ۱۳۳۸ تا سال ۱۳۵۵ بهطور قابلتوجهی افزایش یافت، چنانکه در این دوره رشد اقتصادی کشور از پنجتا ۱۷ درصد در نوسان بوده که نشان از رشد نسبتاً بالایی دارد.
اما با این اوصاف چرا وضعیت درمان و بهداشت مردم چنین بوده است؟ در حالی که با این درآمد نفتی بر اساس آمار موجود، ایران در سال ۱۳۴۶، حدود ۲۵ میلیون جمعیت داشته است.
آمار خودکشی در تهران در سال ۱۳۴۶/ هرسال ۱۶۰۰ نفر در تهران خودکشی میکنند
«هرروز غم، هرروز حادثه، هرروز مرگ. اینجا مردم نفرینشدهاند...» حتماً چشمتان به این سیاه نماییها در این روزها افتاده است. از سلبریتیها گرفته تا آنهایی که پز روشنفکری میدهند، بعد از هر حادثهای یک پست احساسی میگذارند کهای امان و ایداد از اینهمه تلخی و مردم در زمان پهلویها رفاه و آسایشی داشتند که نگو و نپرس...، اما این دوستان را راهنمایی میکنیم به ورق زدن آرشیو روزنامه سالهایی که به گواه کارشناسان اقتصادی، ایران به دلیل فروش بالای نفت بالاترین میزان درآمد داشته و به ادعای پهلوی دوستان مردم در رفاه کامل بودهاند.
«۱۶۰۰ نفر هرسال در تهران دست به خودکشی میزنند. هفتاد درصد اینها جوانان ۱۵ تا ۳۰ ساله هستند. باراهنمایی آمار و ارقام به این نتیجه اسفانگیز میرسیم که ۷۰ درصد از خودکشیهای کشور متعلق به جوانان است.» این نتیجه تحقیقات دکتر فرزام است که در روزنامه کیهان در فروردین سال ۱۳۴۶ منتشرشده است.
صف طولانی برای خرید پیاز
از اوضاع راهها و وضعیت داور و درمان و آسیبهای اجتماعی که بگذرید، وضعیت مایحتاج اولیه مردم هم در آن زمان تماشایی است.
«همانطور که دیدهاید میدانید برای خریدن یک کیلو پیاز باید اول توی صف ایستاد و ثانیاً درازای هر کیلو پیاز دو کیلو سیبزمینی خرید و ثالثاً برای هر کیلو پیاز معادل بهای یک کیلو قند پول داد.»
مدتی است که پیاز ناقابل در شهر ما مشکل ایجاد کرده و البته جای تأسف است که مشکلات ما از نوع مسخرهترین و خندهدارترین مشکلات است؛ و نویسنده در ادامه این یادداشت از مسئولان درخواستی کرده است؛ «حالا که ما همهچیز را از جای دیگر تقلید میکنیم چه عیبی دارد برای رفع مشکل پیاز که یک مشکل اساسی است به بیتیم دیگر کشورها چه میکنند و ما هم همان کار را بکنیم. با این حساب که جمعیت تهران رو به افزایش است باید فکر عاجلی برای دو میلیون و پانصد هزار سکنه تهران کرد.»
بحرانی به نام گوشت/ توصیه مسئولان: گیاهخوار شوید
بعد از کمیاب شدن پیاز و صف بستن برای خرید آن و کمیاب شدن پرتقال، بحران گوشت در صدر خبرهای سه ماه فروردین، اردیبهشت و خرداد روزنامه کیهان قرار دارد و بارها تیتر یک روزنامهها را به خود اختصاص داده است.
«قریب به یک ماه است گوشتفروشیها سوتوکور است. گوشت کمیاب شده است. بهای مرغ هم کیلویی پنج ریال ترقی کرده است.
مسئولان انستیتو تغذیه مردم را به گیاهخواری تشویق کرده و از مضرات گوشت قرمزمی گویند. بهجای این حرفها به مسئله مردم رسیدگی کنید. گوشت نخورند، پیاز و سیبزمینی نخورند.
«گوشت تهران بهتنهایی یک معما است. معمایی که بیش از ۲۰ سال است زرنگترین و باهوشترین کارشناسان حل مشکلات و معضلات شهری و روستایی را در برابر خود از پای درآورده است. در بیشتر ایام سال یا کمبود گوشت گفتوگوی خاص و عام است یا گرانی آن مایه نگرانی خاص و عام. کار بهجایی رسیده است که در کشوری که تولیدات کشاورزی و دامی بهعنوان اولین و مهمترین فرآوردههای آن شهرت جهانی دارد، فقط یکراه برای حل مسئله گوشت باقی میماند و آن استفاده از انواع و اقسام مرغهای هلندی و اسراییلی است.»
از صادرات دام به شیخنشینها تا واردات گوشت یخی
البته چند سال بعد مشخص شد که چرا گوشت قرمز، سالها یکی از بحرانهای مهم معیشتی مردم بود. در دهه چهل پهلویها در پی اجرای برنامه اصلاحات ارضی علاوه بر کشاورزی خسارات جبرانناپذیری به بافت روستایی وارد کردند. یکی از پیامدهای اصلاحات ارضی مهاجرت بخش عمدهای از روستاییان بیکار به شهرهای بزرگ، گسترش حاشیهنشینی در اطراف این شهرها و آسیب جدی به دامپروری بود.
در این دوران دامهای ایرانی را با نقشه دقیقی که کشیده بودند یا به شیخنشینها صادر میکردند و یا با بستن مراتع به روی آنها، آنها از میان میبردند و زمینه را برای آنکه ایران بهصورت یک بازار عمده مصرف گوشت خارجی درآید، آماده میکردند.
جست و جو در تاریخ دوره پهلوی با کلیدواژه گوشت /۲۳۰ میلیون دلار ثروت ملی برای واردات گوشت یخزده
جستوجو در روزنامههای سال ۵۷ با کلیدواژه گوشت و پیدا کردن گزارشهایی با محوریت تأمین این ماده غذایی، صحت این موضوع را تأیید میکند.
بعد از تحریم واردات گوشت منجمد توسط امام خمینی، در گزارشی در مورخ ۱۴ اسفند ۵۷ در روزنامه کیهان آورده شده: «به دنبال تحریم گوشت یخزده، نیوزیلند سالی ۴۷ میلیون دلار ضرر میکند. اگر سالانه ۲۰۰ هزار تن گوشت یخزده وارد کشور میشده و سهم نیوزیلند فقط ۲۷ هزار تن بوده این نتیجه به دست میآید که هرسال، ۲۳۰ میلیون دلار از ثروت ایران فقط صرف خرید گوشت یخزده میشده است.»
این اقدام را میتوان بخشی از جنایت اقتصادی دوران پهلوی دانست که شاه با اجرای قانون اصلاحات ارضی و کاهش جمعیت ایلی در دهه ۴۰ آن را محقق کرد.
البته روزنامه اطلاعات هم در همان روزها در گزارشی به آمار مصرف گوشت یخزده اشاره میکند: «در سال ۵۷، مصرف گوشت یخزده در کشور ۲۵۰ تن بوده است که حدود ۱۸۰ تن آن در تهران و ۲۰ تن آن در اصفهان مورد مصرف قرار میگرفت. بر اساس این گزارش، برای مصرف چلوکبابیها نیز در آن سال ۲ هزار تن راسته یخزده از خارج وارد کشور میشده است.»
گزارش دیگری از روزنامه اطلاعات هم تأییدی بر این ادعا است. در گزارشی سهم دامپروری ایران در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۸، ۴۰ درصد اعلامشده، اما این عدد در سال ۱۳۴۹، به ۲۶ درصد کاهش پیداکرده بود.
از واردات ۴ میلیارد دلاری مواد غذایی تا خشککردن منابع نفتی در ۱۲ سال
وادادگی محمدرضا پهلوی و نابود کردن منابع طبیعی به دلیل سرسپردگی، به ماجرای واردات گوشت یخزده محدود نمیشود. مروری بر اظهارات کارشناسان اقتصادی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی جرئت پیدا کردند بگویند شاه چه بر سر ایران آورد واقعیتهای دیگری از این جنایتها را روشن میکند.
دکتر «علی رشیدی»؛ استاد اقتصاد و عضو جبهه ملی ایران درباره عقبماندگی صنعت و کشاورزی در سخنانی که در روزنامه کیهان مورخ ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ منتشرشده، گفته بود: «واردات ۴ میلیارد دلاری محصولات غذایی که صرفاً به خاطر تبدیل ایرانیان به مصرفکنندگان دنبالهروی امپریالیسم جهانی سالبهسال توسعه یافت، نهتنها کشاورزی ما را از بین برد بلکه ذائقه ایرانی را هم فدا کرد. درحالیکه نظام حاکم همیشه دم از مقدس بودن نفت و حفظ آن برای نسلهای آینده زده عملاً در برنامه پنجم و پیشبینی برنامه، خواسته است تولید نفت را به روزانه ۸ میلیون بشکه برساند که ظرف ۱۲ سال تمام منابع نفت ما را خشک میکند. در ۲۵ سال گذشته امپریالیسم هر چه خواسته بر سر ما آورده، با توجه به این مسائل، تکتک سیاستهای اقتصادی باید موردبررسی و تجدیدنظر قرار گیرد.»
وقتی امام جلوی فاجعه را گرفتند/ سلطان اگر خائن باشد سلطان نیست
امام خمینی (ره) با درایت به این دسیسه پهلویها پی برده بودند و در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۵۷ در پاریس و در جمع دانشجویان مقیم خارج از کشور ضمن اشاره به چگونگی به قدرت رسیدن دودمان پهلوی و غیرقانونی بودن آن به دلایل عدم مشروعیت آنها پرداخته و گفتند:
«هر قراردادی که اینها کردند، مراتع سرسبز بسیار غنی ایران را دادند- آنطور که به من نوشته بودند- به یک هیئتی که یکی از آنها هم ملکه انگلستان است، مراتعی که متخصصین- آنهایی که آمدند دیدند- گفتند بهترین مراتع در دنیاست از حیث دامداری، اینها را دادند به او! و خود مملکت ایران مانده؛ حالا گوشتش را باید گوشت یخکردههای ... آنها را بیاورند و اینجا خودش ندارد. اینها خیانت نیست بر یک مملکتی؟! این «اصلاحات ارضی» از بزرگترین خیانتها نیست بر این مملکت که زراعت مملکت را بهکلی از بین بردید و دهقانهای بیچاره را همچو کردید که هجوم آوردند به شهرستانها! تهران الآن پر است از این بیچارهها، دهقانهای بیچارهای که از اطراف آمدند توی این زاغهها و توی این چادرها و توی این کثافتکاریها، بیچارهها دارند زندگی میکنند با عائله در زمستان سخت. اینها خیانت به یک ملت نیست؟! خیانت کردی! وقتی خیانت کردی دیگر سلطان نیستی. سلطان اگر خائن باشد سلطان نیست. (صحیفه امام، جلد ۵، ص ۶۷)
امام خمینی (ره) در سخنان دیگری پس از انقلاب نیز به سیاستهای غلط شاه که برای تحقق اهداف آمریکاییها در ایران اتخاذشده بود اشاره کردند: «برنامهای بوده است که خرابی بکنند. کشاورزی را به اسم «اصلاحات ارضی» بهکلی از بین ببرند؛ و بازار درست کنند برای امریکا که گندمهایش زیاد است، باید بریزد دریا یا بسوزاند، بهتر این است که ایران یا سایر کشورهایی که تحت نفوذ اوست، کشاورزیاش به هم بخورد تا محتاج بشوند به گندم و به همه حبوبات. چنانکه ما الآن محتاج هستیم؛ همهچیزمان از خارج باید بیاید. دامداری را از بین ببرند تا اینکه در گوشت محتاج بشوند از خارج بیاید و همینطور هر چیزی را. اینها در این پنجاه سال، با اسمهای بسیار فریبنده و اغفالکننده، این مملکت را خراب کردند و از بین رفت.» (۱۳۵۸/۳/۲۴)
نظرات بینندگان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *