«هویت»؛ حلقه مفقوده جشنواره فیلم فجر
با گذشت چند روز از برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، فیلمهای این دوره نتوانست رضایت منتقدان را کسب کند. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند جشنواره فیلم فجر نیز همچون وجه غالب سینمای کشور، چشمانداز، مقصد و مقصود خود را نمیداند و با نوعی بی هویتی رو به رو شده است.
_ روزنامه کیهان نوشت: همانطور که متولیان سی و نهمین جشنواره فیلم فجر وعده داده بودند، فیلمهای این دوره از جشنواره، باعث شگفتی مخاطبان شد؛ البته این شگفتزده شدن به دلیل اسفبار بودن وضع بسیاری از فیلمهاست! جشنوارهای که در آن با «شیشلیک» نپخته و بدطعم خودش و بعضی از فیلمهایی، چون «بیهمه چیز» صدای خیلی از منتقدان را درآورده است. اما چرا جشنواره فجر در آستانه ۴۰ سالگیاش، بهجای اینکه پخته و مجرب عمل کند، به بحران میانسالگی زودرس رسیده است؟
شاید مرکز همه گرفتاریهای جشنواره فجر را بتوان در بخشی از صحبت ابراهیم داروغهزاده، دبیر سه دوره قبلی این جشنواره دانست؛ داروغه زاده در برنامه «هفت» حرفی زد که خیلی مهم است. او گفت که «در سه سال تجربه من، مهمترین ویژگی که جشنواره طی آن ارزیابی میشود، خود فیلمها هستند و هر چقدر فیلمهای بهتری در جشنواره حضور داشته باشد، جشنواره با شور و حرارت بیشتر و منتقدان و مردم با استقبال بهتری فلیمها را دنبال میکنند.» این حرف صادقانه دبیر سابق جشنواره، دقیقا عیب بزرگ آن است. یعنی جشنوارهای مثل فجر با این همه سابقه و داعیه بهترین و مهمترین بودن، هنوز که هنوز است، به فیلمها و فیلمسازان وابسته است؛ اما تأثیری بر جریان تولید فیلمها ندارد. متولیان جشنواره فیلم فجر، حتما میدانند که جشنواره فیلم برلین، سالهاست که بخشی حاشیهنشین در سینمای ایران را به مستعمره خودش تبدیل کرده؛ با تعیین صندلی خالی و دادن جایزه و انتصاب به عنوان داور و... حتی نماینده این جشنواره به کشورمان میآمد تا از نزدیک روی کار «مستعمرهها» نظارت و مدیریت داشته باشد. جشنواره فیلم کن و مراسم اسکار و... همه کاری کردند که امسال، بخش زیادی از فیلمهای سینمای جهان سمت و سوی خاصی پیدا کنند.
ضعف بزرگ جشنواره فیلم فجر در مقایسه با جشنوارههای بزرگ جهانی، سرگردانی در اجرا و نوعی آشفتگی راهبردی است. هنوز هیچکس نمیداند که ملاک اصلی پذیرش فیلمها و همچنین دادن سیمرغ به آنها چیست؟ جای سؤال است که آیا قرار است جشنواره فیلم فجر محلی برای تبلیغ و تقویت فیلمهای تجربی و روشنفکرانه باشد یا فیلمهای متعهد و انقلابی؟ آیا داوران جشنواره موظف هستند تا با ملاک قراردادن کیفیت هنری و تکنیکی به فیلمها و هنرمندان جایزه دهند یا مضمون و محتوای فیلمها نیز در قضاوت ایشان نقش دارد؟ اساسا تفاوت جشنواره فیلم فجر که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود با جشنوارههای دیگر چیست؟ چرا برخی از فیلمها با ارزشهای ساختاری و محتوایی از راهیابی به جشنواره باز میمانند و در مقابل، برخی آثار فاقد هرگونه ارزشی پذیرفته میشوند؟ و... پرسشهایی از این دست هر سال برای هنرمندان و تماشاگران جشنواره فیلم فجر مطرح میشود.
تمامی این مشکلات به این دلیل است که جشنواره فیلم فجر «هویت» روشن و تعریف شدهای ندارد. به عبارت بهتر هنوز هم چرایی آن معلوم نشده و به همین دلیل هم چگونگی برگزاری آن نامشخص است. جشنواره فیلم فجر به جای تعریف، همواره تعارف داشته است!
بی هویتی جشنواره فیلم فجر یعنی چه؟ یعنی اینکه جشنواره فیلم فجر نیز همچون وجه غالب سینمای کشور ما، چشمانداز و مقصد و مقصود خود را نمیداند. جشنوارهای که با انفصال از هویت اصیل انقلابی، به قول شهید آوینی، «هیاهوی بسیار برای هیچ» است. هویت هر مخلوق و هر پدیدهای، براساس هدف و مقصود آن شکل میگیرد. اگر تعاریف، مقاصد و هویت جشنواره فجر معین شود، باقی مسائل آن نیز حل خواهد شد. میگویند «هرکس چرایی زندگیاش را بداند، چگونگی آن را نیز خواهد دانست» این پیام، درباره سایر فعالیتها، ازجمله جشنواره فجر هم صادق است.
در نتیجه اینکه تا برای چرایی برگزاری جشنواره فیلم فجر پاسخ روشن و چشمانداز راهنمایی نیابیم، در چگونگی برگزاری آن با چالش و فراز و نشیب مواجه خواهیم بود. یک جشنواره سینمایی نیز مثل هر پدیده فرهنگی دیگری برای رسیدن به «شخصیت» بالا باید هویت والای خود را متجلی و نمودار کند. اگر یک جشنواره، هویت و هدف اصلی خویش را بداند، بدون شک شکل خاص و منحصر به فرد خود را نیز خواهد یافت.
اگر جشنواره فیلم فجر، هویت و راهبرد و چشمانداز داشته باشد، مسیر فعالیت بسیاری از کارگردانها نیز تنظیم خواهد شد. محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار و... اولین بار در جشنواره فیلم فجر شهرت یافتند و پس از آن نیز همه فیلمهای خود را در این جشنواره رونمایی کردند. اما نتیجه این وضعیت باری به هر جهت و فقدان هویت در جشنواره فجر این است که فیلمسازی مثل محمدحسین مهدویان از «ایستاده در غبار» به «شیشلیک» میرسد و محسن قرایی از فیلم شریف و خوب «خسته نباشید» به فیلمی ضدملی، مثل «بی همه چیز» میرسد! نتیجه این میشود که خانم نرگس آبیار که با فیلم ارزشی و دفاع مقدسی «شیار ۱۴۳» در جشنواره فجر ظهور کرد، امسال در نشست جشنواره، فیلمسازی را به عنوان «ارزشی» معرفی میکند که با بودجه شیخنشینها، فیلم ضدغیرت میسازد!
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *