جامعه بحران زده آمریکا و افول آمریکایی از منظر نخبگان داخلی
فروپاشی و افول آمریکا، موضوعی نیست که در خارج از مرزهای این کشور مطرح باشد چرا که محافل داخلی آمریکا نیز به روند افول باور دارند.
- شاید برخی تصور کنند که تحلیلها، پیش بینیها و گزارشهایی که از اوضاع و شرایط داخلی آمریکا منتشر میشود آرزوهایی است که از سوی دیگران مطرح میشود.
هر چند دنیا از افول قدرت آمریکا خرسند است، اما در کنار این آرزوی دست یافتنی، اندیشکدهها، نخبگان و کارشناسان داخلی آمریکا نیز دیدگاه و تحلیل مشترکی با دیگران دارند.
آمریکای دوران «دونالد ترامپ»، روند افول هژمونی آمریکا را سرعت بخشید و باعث شد تا چهره واقعی این رژیم نمایانتر شود و آنچه در پس پرده نظام لیبرال سرمایه داری این کشور پنهان مانده بود، آشکار شود.
اگرچه دوره ترامپ به پایان رسید، اما با آمدن «جو بایدن»، آمریکا به دوران اوج خود نمیتواند بازگردد؛ چرا که زخم کهنهای که در طول عمر آمریکا در درون ایجاد شده بود، سر باز کرده و اکنون درد آن، جامعه را به واکنش وا داشته است.
تبعیض، فساد، نابرابری، نژادپرستی، سرکوب، کنترل بسیار شدید مردم و از همه مهمتر تبلیغات رسانهای گسترده و عمیق در آمریکا به بهره گیری از ابزار رسانههای گوناگون به ویژه هالیوود با ساخت فیلمهای فریبنده، کارکرد خود را از دست داده است و نمیتواند مردم معترض آمریکا را همچون گذشته در اختیار داشته باشد.
صاحبنظران و نخبگان سیاسی و اجتماعی درون آمریکا اگر تا پیش از این درباره افزونتر شدن قدرت آمریکا در همه زمینهها و به واسطه آن تاثیر و نفوذ بر دیگر جوامع میگفتند اکنون به واقعیتهایی رسیدهاند که اعتقاد دارند آمریکا امروز مانند آمریکا دیروز نیست.
«نوام چامسکی»، نظریهپرداز و اندیشمند سرشناس آمریکایی، در مصاحبهای گفته بود «آشفتگی اجتماعی در جامعه آمریکا ظرف ۴۰ سال گذشته شدیدا افزایش پیدا کرده است.»
این سخن او در سال ۱۳۹۷ مطرح شده است.
چامسکی در سال ۱۳۹۱ نیز با اذعان بر وجود مشکلات بزرگ در آمریکا، هیمنه آمریکا را در حال فروپاشی دانست.
این اظهار نظر در زمانی بیان شده بود که هنوز از فردی به نام ترامپ در جایگاه ریاست جمهوری آمریکا خبری نبود و «باراک اوباما»، رییس جمهور آمریکا بود.
این فیلسوف آمریکایی در آن زمان گفته بود «آمریکا تنها کشوری است که هزاران پایگاه نظامی در خارج از خاک خود دارد و این امر نیازمند حاکمیتی توانمند است و همین حضور نظامی در سراسر جهان ظاهرا دولت آمریکا را ضعیف کرده است.»
چامسکی همچنین پیرامون انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اظهار داشت «دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برنامه مشخصی برای حل مشکلات اقتصادی کشور ندارند و برنامههای آنها در این خصوص با اشکالات جدی رو بروست.»
نوام چامسکی، در آبان ماه سال ۹۹ در مصاحبهای با روزنامه «ایندیپندنت»، ترامپ را از «هیتلر» بدتر دانست و اقدامات وی را در زمینه زیست محیطی زمینه ساز نابودی تمدن بشری توصیف کرد.
همچنین «فرانسیس فوکویاما»، نظریه پرداز و اندیشمند آمریکایی، پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در خرداد ماه ۹۹ گفت که کرونا قدرت رهبری آمریکا را به چالش کشید و حتی اگر در انتخابات ۲۰۲۰، دموکراتها پیروز شوند، اداره کشوری را به دست خواهند گرفت که اقتدار سابق را ندارد.
فوکویاما، افزود «اگر ترامپ بازهم رییس جمهور شود، شانس احیای گستردهتر دموکراسی یا نظم بینالملل لیبرال کاهش خواهد یافت اما، نتیجه انتخابات هر چه باشد، چند قطبی عمیق شکل گرفته در دل جامعه آمریکایی به قوت خود باقی خواهد ماند؛ حتی اگر دموکراتها کاخ سفید و هر دو مجلس کنگره را پُر کنند، کشوری را به دست خواهند گرفت که به زانو نشسته است؛ هر اقدامی با کوهی از بدهیها و انبوهی از مخالفان روبرو خواهد شد؛ چندین سال طول خواهد کشید تا موسسات ملی و بین المللی ضعیف دوباره احیا شوند.»
«هنری کیسینجر»، تئوریسین مشهور و تاثیر گذر آمریکا نیز درباره آینده آمریکا و چالشهایی که این کشور با آن روبرو است، اظهار نظرات زیادی دارد.
اما هنری کیسنجر در چهار سال ریاست جمهوری ترامپ سعی کرد کمترین انتقاد را از او داشته باشد؛ چرایی این مسئله همچنان مبهم است!
کیسینجر، در اجلاس اقتصادی WELT در پاریس گفته بود «مهمترین مشکلات کنونی آمریکا، نارضایتیهای موجود در خاک این کشور است و از این جهت دو چالش مهم برای رییسجمهور آتی وجود دارد؛ او در عین حال هشدار داد که اروپا نباید تصور کند با پیروزی بایدن، روابط فرا آتلانتیکی به روال گذشته بازمیگردد؛ کیسینجر همچنین از تفاوت رویکرد بایدن به موضوع ایران گفته است.».
اما این تئوریسین مشهور آمریکا از نارضایتیهایی که در بیرون از آمریکا و در میان دیگر جوامع و مردم جهان نسبت به این کشور شکل گرفته سخنی نگفت، آیا کیسینجر تصور میکند آمریکا وجهه خوبی در میان افکار عمومی دنیا دارد؟
هر چند ترامپ در چهار سال ریاست جمهوری خود بر آمریکا آمارهای به نسبت مثبتی در زمینه اقتصاد در کارنامه خود داشت، اما انتخابات سوم نوامبر نشان داد نظام سیاسی حاکم و مردم او را نپذیرفتند.
ترامپ منزویترین آمریکای تاریخ را به بایدن رییس جمهور جدید این کشور تحویل داد.
در واقع افول آمریکا دست به دست و رییس جمهور به رییس جمهور به ارث رسیده است و ترامپ در چهار سال ریاست جمهوری خود در اوج این افول قرار داشت و این میراث را تحویل جو بایدن داد.
آمریکای دوران بایدن چه بسا بسیار بدتر از ترامپ باشد، او با چالشهای بیرون زده از عمق فاجعهای که در درون آمریکا نهفته باقی مانده بود، درگیر است.
قرار نیست در همیشه برای آمریکا بر روی یک پاشنه بچرخد؛ قدرتهای دیگری در دنیا در حال شکل گیری هستند که خلاء آمریکا را پر میکنند و به تک قطبی بودن آمریکا پایان میدهند؛ قدرتهایی که به مانند آمریکا در پی سلطه و ستم مردم جهان نخواهند بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *