شورای شهر و شهرداری، کشاکش ناتمام
دوره پنجم شورای شهر تهران با همه حواشی و فراز و فرودهایش در تاریخ خواهد ماند. حاشیههایی که از روز اول و با انتخاب نخستین شهردار آغاز شد و در ادامه با روی کار آمدن دو شهردار دیگر و درگرفتن نزاعهای پیدا و پنهان با دولت و شهرداری با همان شتاب تداوم یافت. حالا و در آخرین ماههای حیات این شورا همچنان در بر پاشنه حاشیه آفرینی و تنش میچرخد. اگر چه خود شوراییان از در کتمانش بکوشند.
- روزی که پیروز حناچی به عنوان سومین شهردار از سوی اعضای دوره پنجم شورای اسلامی شهر تهران برگزیده میشد هیچ اطمینانی برای اینکه او هم به سرنوشت دو شهردار قبلی دچار نشود وجود نداشت. شوراییان البته در آغاز کار با این شهردار جدید از در همکاری و تعامل وارد شده بودند و اوضاع طوری نبود که این گمان جان بگیرد که شورای شهر شمشیر را برای حناچی از رو بسته است. همین باعث میشد تا اندکی دلگرمی برای ایجاد ثبات مدیریتی در پایتخت پرازدحام کشورمان شکل بگیرد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد و به زودی تندباد حوادث کشتی سست لنگر مدیریت شهری تهران را با انواع ابتلائات و گرفتاریها کژ و مژ میکرد. همین شد که کم کم زمزمهها بر سر درستی و نادرستی شیوه عمل و توان و قابلیت آقای شهردار میان شورا نشینان بالا گرفت. شاید یکی از اولین نشانهها برای پایان ماه عسل کوتاه حناچی و شورای شهر اما توییت انتقادی محسن هاشمی بود که مستقیم و بی پرده شهردار را هدف گرفته بود. او که کوتاه زمانی پیش از این خود را در قواره پوشیدن قبای شهرداری پایتخت هم دیده بود تا پیش از آن توییت هم چند باری جسته و گریخته به دست و پای شهردار نوآمده پیچیده بود. این بار، اما ماجرا قدری رنگ تعارض به خود گرفته بود. رئیس شورای شهر تهران که از نامه سرگشاده حناچی درباره حمل و نقل عمومی بوی مطبوعی به مشامش نرسیده بود در این توییت تعبیرش از این اقدام راه انداختن تبلیغ برای مردم بود.
اگر نتوان به روشنی نقطه عزیمتی برای شروع اختلافات میان شهردار و شورای شهر پیدا کرد، اما با اطمینان میتوان توییت انتقادی هاشمی را آغاز افتادن رابطه حناچی و شورای شهر در سرازیری تنش آشکار و بی پرده به حساب آورد.
حالا چند ماه از آن توییت می گذرد، اما وقتی این هفته رئیس شورای شهر با پرسش خبرنگاران درباره احتمال استیضاح آقای شهردار مواجه شد از ارجاع این موضوع به کمیسیون برنامه و بودجه خبر داد و گفت: وقتی آنها چیزی اعلام نکرده اند به معنای نبود مشکل و حل شدن موضوع است.
اما آیا واقعا اختلافات شورای شهر پنجم با شهردار سومش حل شده و آبها از اسیاب افتاده؟ پس این همه بگومگو و ایراد و انتقاد و پیش کشیدن موضوع ناتوانی و نداشتن جسارت اجرایی در پیروز حناچی را به حساب چه چیزی باید گذاشت؟
محمود میرلوحی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران که این روزها سخت سرگرم بالا و پایین کردن بودجه قرن جدید پایتخت است چندان از برملا شدن اختلافات با آقای شهردار خشنود نیست. او در گفت و گویش با میزان ترجیح میدهد این ماجرا سر به مهر بماند. از او درباره قضیه استیضاح میپرسیم. از بیخ منکر میشود: قضیه استیضاح مطرح نبوده بلکه بعضی از همکاران ما از شهردار سوال داشتند که این یک مرحله قبل از استیضاح است و اگر بعد از طرح سوال اعضای شورای شهر از پاسخ شهردار قانع نشدند سوال تبدیل به استیضاح میشود. این مورد هم یک سوال بود که اغلب دوستان سوالشان را پس گرفتند و قضیه حل شد. درواقع با توضیحاتی که ارائه شد و جلسهای که در کمیسیون برگزار شد و دو طرف نظرات و دیدگاه هایشان را مطرح کردند هم سوال کنندگان و هم آقای شهردار و معاونانشان گزارش کار و فعالیتها را دادند و احساس شد که مساله در مسیر حل و فصل قرار گرفته و بنابراین همکاران امضاهایشان را پس گرفتند.
میرلوحی در پاسخ به هر سوالی به تفصیل و با شرح و بسط تمام سخن میگوید. این بار، اما انگار پیمانه اش از دانه معنی خالی مانده و کلام در گلویش حبس شده است. میپرسیم علت طرح سوال از شهردار چه بوده؟ به اکراه لب میجنباند و جملهای حوالتمان میکند: موضوع بحث تاخیر در انتصابات پستهای مقرر و موظف در شهرداری بوده است.
با او باز احتجاج میکنیم که بعضی از همکارانش در شورای شهر توان اجرایی و مدیریتی شهردار را به تیغ نقد سپرده اند. باز طفره میرود: این یک مساله نسبی است. ما به جمع بندی رسیدیم که در کشور چه کسانی را داریم که برای اداره شهر تهران مناسب هستند. آقای حناچی و امثال ایشان و نفرات قبل و بعد از ایشان همین طور هستند. بالاخره ما افرادی که در کشور داریم تربیت شدگان سالهای اخیر هستند که هم دانشگاه رفته اند و تجربه کار در سطوح مدیریتی را دارند و بالاخره داشتههای ما همینها هستند.
بیشتر بخوانید:
بهتر بود محسن هاشمی برای شورای شهر کاندیدا نمیشد
بازگفتن آنچه که میان شهردار و شوراییان در جریان است چندان به دلخواه عضو کمیسیون برنامه و بودجه نیست، اما نه آنقدر که لقمه گلوگیری باشد: در هر حال ما برای انتخاب شهردار در جدولی که تهیه کردیم به آقای حناچی رسیدیم. البته نقدهایی هم به عملکرد ایشان داریم و تلاش میکنیم که انشالله از نارساییها کاسته شود. ایشان هم باید بیشتر از خود تلاش و همت نشان دهند و ما هم باید بیشتر واقعیتها و فضای پیرامونی خودمان را بررسی کنیم. وقتی هم که شرایط تحریم و کرونا و محدودیتها و بدهیهایی که مدیریت شهری با آن مواجه هست را میبینیم و اینکه شهرداری حجم گستردهای از نیروی انسانی را در خود جا داده بیشتر به محدودیتها وقوف پیدا میکنیم.
میرلوحی سختی کار اداره پایتخت را با آمار و عدد و رقم اثبات میکند و مدیران شهری را درخور تقدیر میبیند. البته وظیفه مطالبه گری را هم از یاد نمیبرد: وقتی ما به شورای شهر آمدیم شهرداری شصت و هشت هزار نفر پرسنل داشت. این نشان میدهد اداره چنین مجموعهای با پروژههای بر زمین مانده فراوان سازوکار خاصی را میطلبد. میشود گفت که از یک منظر باید مدیران شهری ما بیشتر تلاش کنند و البته ما هم از آنها همین را خواسته ایم و میخواهیم و تا روز آخر مطالبه میکنیم. اما از طرف دیگر باید خداقوت بگوییم و همین امروز هم من در صحن شورا این نکته را یادآور شدم و گفتم اگر روزی قرار شد اعلام کنیم کرونا را شکست داده ایم یکی از جاهایی که میتواند بگوید من تلاش کردم و در این شهر پرجمعیت و با این همه پیچیدگی و چالش و بحران در غلبه بر کرونا موفق بودم شهرداری است. جمع اینها را که میبینیم احساس میکنیم میتوانیم تا آخر دوره کار را با هم ادامه بدهیم. البته نباید فشار روی مردم و گرانیها را انکار کرد. ولی باید آن بحرانهایی که در کره، ایتالیا و حتی امریکا پیش آمد را باید در نظر داشت و باید با وضعی که ما داریم مقایسه کرد.
از عضو شورای شهر درباره یک فوریت طرح واگذاری املاک شهری میپرسیم و اینکه آیا باز هم باید شاهد فروش تراکم باشیم؟ خنده تلخی سر میدهد: تا پیش از این در تهران بیست هزار میلیارد تومان توافقنامه نوشته و اجرایی میشد و شورای شهر هم در جریان قرار نمیگرفت. ما آمدیم و ایستادیم و گفتیم درعین حال که نمیخواهیم مانع کار و فعالیت آقای شهردار و همکارانشان باشیم باید قانون اجرا شود. اما تاکید کردیم این موارد باید ضابطهمند باشد. در حال حاضر هم پروژهها مشخص است و هم سقف اختیارات و اجازه هم داده نمیشود که خلاف مقرراتِ بودجه و اسنادی از این دست عمل شود.
از پرسش طرح شده چندان رضایتی ندارد. پی در پی حجت میآورد و از وضع بغرنج شهر میگوید: ما بالاخره باید بعضی از پروژهها را تبدیل به احسن کنیم و بدهی هایمان را پرداخت کنیم، چون هر لحظه بدهیهای ما در بانکها کنتور میاندازد و چارهای نداریم، چون شهرداری شصت و نه هزار میلیارد بدهی معوقه دارد و باید این بدهیها پرداخت شود. اگر پرداخت نکنیم تامین اجتماعی حسابهای ما را خواهد بست. ما اوراق قرضه منتشر کردیم و الان شش ماه است که این پول در حساب بانک رفاه است و ما فقط توانسته ایم چهل درصد این پول را دریافت کنیم. اینها واقعیتهایی است که وجود دارد.
ناخشنودی عضو کمیسیون برنامه و بودجه از پرسشی که با او در میان گذاشتیم پایانی ندارد. برای آنکه حجت را بر ما تمام کند از وضع بدهیها میگوید و از اینکه علی رغم ناملایمات بدهی جدیدی به بار نیامده: دست و دل بازیهایی که بعضی از بانکها قبلا با شهرداری داشتند امروز دیگر وجود ندارد. بانک شهر قبلا برای شهرداری مثل قلک بود. الان البته ما طالب این خدمات نیستیم، اما اگر ما هم بخواهیم بانک مرکزی اجازه نمیدهد که مثلا از بانک شهر مثل سال نود و پنج رقم پنج هزار و سیصد میلیارد تومان استقراض کنیم. امروز آقای حناچی در گزارشی که در صحن شورای شهر داشتند اشاره کردند و ما هم خوشحالیم که بگوییم در پایان این دوره چهار ساله نه تنها هیچ بدهی جدیدی به بدهیهای مدیریت شهری تهران اضافه نشده بلکه سقف بدهیها پایینتر هم خواهد آمد. معنای این مساله این است که ما مرتب بدهی هایمان را میپردازیم.
میرلوحی خود را بر آخرین پلکان مدیریت شهری میبیند. از این موضع چشم انداز برجای مانده از یک دوره حضور در پارلمان شهری را میتوان به ارزیابی نشست: اگر یک سال هیچ استقراض جدیدی هم نداشته باشیم و فقط سود سالهای گذشته تجمیع شود مشخص است که چه اتفاقی خواهد افتاد. ما اگر این طور عمل نکنیم هنگامی که شورای شهر را ترک میکنیم آن شصت و نه هزار میلیارد بدهی به صد هزار میلیارد خواهد رسید. ما امیدواریم با این رویه وقتی شورای شهر را ترک میکنیم بدهی به زیر شصت هزار میلیارد تومان رسیده باشد.
بازگفتن آنچه که میان شهردار و شوراییان در جریان است چندان به دلخواه عضو کمیسیون برنامه و بودجه نیست، اما نه آنقدر که لقمه گلوگیری باشد: در هر حال ما برای انتخاب شهردار در جدولی که تهیه کردیم به آقای حناچی رسیدیم. البته نقدهایی هم به عملکرد ایشان داریم و تلاش میکنیم که انشالله از نارساییها کاسته شود. ایشان هم باید بیشتر از خود تلاش و همت نشان دهند و ما هم باید بیشتر واقعیتها و فضای پیرامونی خودمان را بررسی کنیم. وقتی هم که شرایط تحریم و کرونا و محدودیتها و بدهیهایی که مدیریت شهری با آن مواجه هست را میبینیم و اینکه شهرداری حجم گستردهای از نیروی انسانی را در خود جا داده بیشتر به محدودیتها وقوف پیدا میکنیم.
میرلوحی سختی کار اداره پایتخت را با آمار و عدد و رقم اثبات میکند و مدیران شهری را درخور تقدیر میبیند. البته وظیفه مطالبه گری را هم از یاد نمیبرد: وقتی ما به شورای شهر آمدیم شهرداری شصت و هشت هزار نفر پرسنل داشت. این نشان میدهد اداره چنین مجموعهای با پروژههای بر زمین مانده فراوان سازوکار خاصی را میطلبد. میشود گفت که از یک منظر باید مدیران شهری ما بیشتر تلاش کنند و البته ما هم از آنها همین را خواسته ایم و میخواهیم و تا روز آخر مطالبه میکنیم. اما از طرف دیگر باید خداقوت بگوییم و همین امروز هم من در صحن شورا این نکته را یادآور شدم و گفتم اگر روزی قرار شد اعلام کنیم کرونا را شکست داده ایم یکی از جاهایی که میتواند بگوید من تلاش کردم و در این شهر پرجمعیت و با این همه پیچیدگی و چالش و بحران در غلبه بر کرونا موفق بودم شهرداری است. جمع اینها را که میبینیم احساس میکنیم میتوانیم تا آخر دوره کار را با هم ادامه بدهیم. البته نباید فشار روی مردم و گرانیها را انکار کرد. ولی باید آن بحرانهایی که در کره، ایتالیا و حتی امریکا پیش آمد را باید در نظر داشت و باید با وضعی که ما داریم مقایسه کرد.
از عضو شورای شهر درباره یک فوریت طرح واگذاری املاک شهری میپرسیم و اینکه آیا باز هم باید شاهد فروش تراکم باشیم؟ خنده تلخی سر میدهد: تا پیش از این در تهران بیست هزار میلیارد تومان توافقنامه نوشته و اجرایی میشد و شورای شهر هم در جریان قرار نمیگرفت. ما آمدیم و ایستادیم و گفتیم درعین حال که نمیخواهیم مانع کار و فعالیت آقای شهردار و همکارانشان باشیم باید قانون اجرا شود. اما تاکید کردیم این موارد باید ضابطهمند باشد. در حال حاضر هم پروژهها مشخص است و هم سقف اختیارات و اجازه هم داده نمیشود که خلاف مقرراتِ بودجه و اسنادی از این دست عمل شود.
از پرسش طرح شده چندان رضایتی ندارد. پی در پی حجت میآورد و از وضع بغرنج شهر میگوید: ما بالاخره باید بعضی از پروژهها را تبدیل به احسن کنیم و بدهی هایمان را پرداخت کنیم، چون هر لحظه بدهیهای ما در بانکها کنتور میاندازد و چارهای نداریم، چون شهرداری شصت و نه هزار میلیارد بدهی معوقه دارد و باید این بدهیها پرداخت شود. اگر پرداخت نکنیم تامین اجتماعی حسابهای ما را خواهد بست. ما اوراق قرضه منتشر کردیم و الان شش ماه است که این پول در حساب بانک رفاه است و ما فقط توانسته ایم چهل درصد این پول را دریافت کنیم. اینها واقعیتهایی است که وجود دارد.
ناخشنودی عضو کمیسیون برنامه و بودجه از پرسشی که با او در میان گذاشتیم پایانی ندارد. برای آنکه حجت را بر ما تمام کند از وضع بدهیها میگوید و از اینکه علی رغم ناملایمات بدهی جدیدی به بار نیامده: دست و دل بازیهایی که بعضی از بانکها قبلا با شهرداری داشتند امروز دیگر وجود ندارد. بانک شهر قبلا برای شهرداری مثل قلک بود. الان البته ما طالب این خدمات نیستیم، اما اگر ما هم بخواهیم بانک مرکزی اجازه نمیدهد که مثلا از بانک شهر مثل سال نود و پنج رقم پنج هزار و سیصد میلیارد تومان استقراض کنیم. امروز آقای حناچی در گزارشی که در صحن شورای شهر داشتند اشاره کردند و ما هم خوشحالیم که بگوییم در پایان این دوره چهار ساله نه تنها هیچ بدهی جدیدی به بدهیهای مدیریت شهری تهران اضافه نشده بلکه سقف بدهیها پایینتر هم خواهد آمد. معنای این مساله این است که ما مرتب بدهی هایمان را میپردازیم.
میرلوحی خود را بر آخرین پلکان مدیریت شهری میبیند. از این موضع چشم انداز برجای مانده از یک دوره حضور در پارلمان شهری را میتوان به ارزیابی نشست: اگر یک سال هیچ استقراض جدیدی هم نداشته باشیم و فقط سود سالهای گذشته تجمیع شود مشخص است که چه اتفاقی خواهد افتاد. ما اگر این طور عمل نکنیم هنگامی که شورای شهر را ترک میکنیم آن شصت و نه هزار میلیارد بدهی به صد هزار میلیارد خواهد رسید. ما امیدواریم با این رویه وقتی شورای شهر را ترک میکنیم بدهی به زیر شصت هزار میلیارد تومان رسیده باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *