تاثیر ترامپیسم و افول جایگاه آمریکا

- اندیشمندان و تحلیلگران دنیا به ویژه تئوریسین‌های درون آمریکا با توجه به شرایطی که برای این کشور پس از در دوره ترامپ و پساترامپ پیش آمده است، اعتقاد دارند روند افول آمریکا سرعت گرفته و به سوی زوال نزدیک می‌شود.

چالش‌های درونی آمریکا عمیق است، عمق این چالش‌ها در طول سالیان گذشته تاکنون بیشتر شده و اکنون نمایان گشته است، پر کردن این چالش عمیق برای آمریکا ناشدنی است.

آمریکای حال حاضر آمریکای دهه‌های گذشته نیست که بتواند با بحران سازی در دیگر نقاط جهان به عمر خود ادامه دهد.

اتفاقا مشکلاتی که اکنون آمریکا با آنها دست به گریبان است، به خاطر بحران سازی‌ها و دخالت‌هایی است که این رژیم در دنیا داشته است.

شاید تنها راه باقی مانده برای آمریکا، ترک عادت باشد، به این مفهوم که اگر واشنگتن حضور خود را در دنیا پایان دهد و دست از دخالت در امور دیگر کشور‌ها بردارد، جای امیدواری برای کاهش سرعت افول وجود داشته باشد.

نظام لیبرال سرمایه داری آمریکا، اگر تا پیش از این با مداخلات خود در امور جهان، بهره می‌برد، اکنون به خاطر ادامه همین سیاست، زیان‌های بسیاری را برای خود تراشیده است.

سیاست جهانی سازی، اعمال قدرت برای همراه و همسو کردن دیگران با خود به نام دموکراسی با انجام کودتا‌های رنگین و مخملین و حتی حمله نظامی و اشغال دیگر کشورها، راهکار ماندگاری آمریکا در جایگاه یک باصطلاح ابرقدرت بود که اکنون دیگر این سیاست جواب نمی‌دهد.

آمریکا باید در سیاست‌های خود تجدید نظر جدی کند، تا جایی که تغییرات اساسی در سیاست‌ها و تصمیمات خود ایجاد کند، در غیر این صورت، افول به زوال خواهد رسید.

جو بایدن، روز‌های سختی در پیش دارد، هر آنچه که ترامپ بذر آن را کاشته، نمی‌تواند در یک دوره چهار ساله، نابود کند، ترامپیسم و تفکر او با وجود میلیون‌ها هوادار مخالف و خشمگین پابرجاست.

کافی است کوچکترین صدمه‌ای به دونالد ترامپ وارد شود، هواداران او هرگونه اتفاق را از چشم حاکمیت و دولت جو بایدن می‌بینند؛ و این تنها عامل افول قدرت آمریکا نیست، بلکه تولید قدرت در جهان از سوی دیگر کشور‌ها و جوامع عامل دیگری برای پایان قدرت آمریکاست.

همپیمانان آمریکا در این برهه هیچ جایگزینی نمی‌توانند برای آن بیابند و خود نیز نمی‌توانند جانشین رژیمی باشند که روند افول آن سال‌هاست آغاز شده و اگر به مرحله زوال برسد، آنها را نیز به قعر دره خواهد کشاند.

رژیم صهیونیستی بیشترین نگرانی را از اوضاع سیاسی و اجتماعی شکل گرفته در آمریکا دارد.

آمریکا مهمترین و قوی‌ترین حامی رژیم اسرائیل است، که اگر حمایت‌ها واشنگتن از تل آویو نبود، سال‌ها پیش از این، رژیم صهیونیستی ساقط شده بود.

نگرانی رژیم صهیونیستی از بابت افول قدرت و نفوذ آمریکا در جهان، جدی و بجاست.

آنها که ساختار خود را بر مبنای مقابله با جهان اسلام و تفکرات متعالی اسلام به ویژه تشیع بنا گذاشته‌اند، اکنون حامی خود را ضعیف شده می‌بینند که نیازمند یاری است تا زمین نخورد.

صهیونیست‌ها اگر ببینند پدرخوانده، دیگر توان حمایت از رژیم صهیونیستی را ندارد در پی جایگزین خواهند بود.

حضور عمیق صهیونیست‌ها در بدنه حاکمیت آمریکا حکم همان انگل‌ها را دارد که اکنون در پی بدن دیگر، به جست وجو هستند.

رژیم صهیونیستی نمی‌تواند جایگزینی برای آمریکا بیابد، هیچ کشور و رژیمی از این پس خود را خرج صهیونیست‌ها نخواهد کرد چرا که می‌داند همراهی و حمایت از این رژیم مانند سابق، سرنوشتی شوم را برای آنها‌ رقم خواهد زد.

حتی انگلیس که عامل اصلی پیدایش رژیم صهیونیستی در خاک فلسطین است، مکارتر و هوشیارتر از آن است که خود را در گرداب افول آمریکا و اسرائیل بیندازد.

کشور‌های دیگر هم توان و قدرت آمریکا را ندارند تا بخواهند خلاء آن را برای رژیم صهیونیستی پر کنند.

برای همین است که صهیونیست‌ها به دنبال جایگزینی برای حامی خود یعنی آمریکا هستند.

اشموئیل الیاهو، خاخام ارشد صهیونیست در این باره گفته است «همانطور که مصر و روم امپراتوری بودند و سقوط کردند یا انگلیس و فرانسه و شوروی نقش خود را از دست دادند، اگرچه غیر قابل باور است آمریکا در حال افول است.»

شاید اکنون رایزنی‌ها، رفت و آمدها، گفت وگو‌ها و مذاکرات میان دولت «جو بایدن»، با رژیم صهیونیستی آغاز شده است، اما نتیجه‌ دلخواهی برای رژیم اسرائیل به دست نخواهد آمد.

بوی افول و در ادامه زوال آمریکا به دماغ صهیونیست‌ها خورده است.

این افول برای اسرائیل نیز آغاز شده و می‌رود تا زوال هر دو را رقم بزند.