مقصران ضرر میلیاردی به استقلال و پرسپولیس در سایه حمایت مدیران ورزش/ دلالانِ «بودیمیرها» را معرفی کنید
بیشتر مدیران فوتبال ایران تمایلی به شفافسازی در خصوص عملکردشان ندارند.
- عدم وجود شفافسازی یکی از مهمترین معضلات ورزش ایران و به خصوص فوتبال است. از سالیان گذشته به این سو فوتبال ایران به دلیل سوءمدیریت دچار مشکلات زیادی شد و این سوءمدیریت تبعات غیرقابل جبرانی به دنبال داشت؛ عدم شفافسازی در مسائل مختلف یکی از تبعات این سوء مدیریت محسوب میشود.
قرارداد بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی، قرارداد با اسپانسرها و سایر قراردادهایی که در فوتبال ایران انجام شده با اما و اگرهای زیادی همراه بوده است. این اما و اگرها زاییده همان فرار مدیران از شفافسازی است. در خصوص قرارداد مارک ویلموتس شفافسازیهایی صورت گرفت و افکار عمومی تا حدود زیادی متوجه شدند که مقصران این قرارداد چه کسانی هستند؛ اما در باشگاهها چنین چیزی دیده نمیشود. هر روز خبری منتشر میشود از شکایت بازیکنان و مربیان خارجی از تیمهای ایران؛ آنها پس از گذشت مدتی وقتی نمیتوانند حقوق خود را دریافت کنند به فیفا شکایت میکنند و این اتفاق تا مدتها همه فعالیتهای باشگاه را تحت تاثیر قرار میدهد.
قرارداد بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی، قرارداد با اسپانسرها و سایر قراردادهایی که در فوتبال ایران انجام شده با اما و اگرهای زیادی همراه بوده است. این اما و اگرها زاییده همان فرار مدیران از شفافسازی است. در خصوص قرارداد مارک ویلموتس شفافسازیهایی صورت گرفت و افکار عمومی تا حدود زیادی متوجه شدند که مقصران این قرارداد چه کسانی هستند؛ اما در باشگاهها چنین چیزی دیده نمیشود. هر روز خبری منتشر میشود از شکایت بازیکنان و مربیان خارجی از تیمهای ایران؛ آنها پس از گذشت مدتی وقتی نمیتوانند حقوق خود را دریافت کنند به فیفا شکایت میکنند و این اتفاق تا مدتها همه فعالیتهای باشگاه را تحت تاثیر قرار میدهد.
احتمالا در یکی دو سال آینده میزان این شکایتها کمتر خواهد شد؛ اما این موضوع به دلیل توانایی مدیران باشگاهها نخواهد بود؛ بلکه قانون ممنوعیت جذب بازیکنان و مربیان خارجی باعث خواهد شد میزان شکایتهایی که از تیمهای باشگاهی فوتبال ایران به فیفا میشود کمتر شود. منع جذب بازیکنان خارجی شاید در کوتاهمدت نتایجی به دنبال داشته باشد؛ اما این معضل باید از ریشه حل شود.
بیشتر تیمهایی که در لیگ برتر حضور دارند از بودجه دولتی استفاده میکنند و همین موضوع باعث عدم شفافسازی در نحوه هزینهکرد بودجه شده است. منظور از تیمهای دولتی تنها استقلال و پرسپولیس نیست؛ بلکه همه تیمهای صنعتی را هم شامل میشود؛ چرا که بودجه این باشگاهها از طریق شرکتهای بزرگی صنعتی که دولتی هم هستند تامین میشود.
بیشتر تیمهایی که در لیگ برتر حضور دارند از بودجه دولتی استفاده میکنند و همین موضوع باعث عدم شفافسازی در نحوه هزینهکرد بودجه شده است. منظور از تیمهای دولتی تنها استقلال و پرسپولیس نیست؛ بلکه همه تیمهای صنعتی را هم شامل میشود؛ چرا که بودجه این باشگاهها از طریق شرکتهای بزرگی صنعتی که دولتی هم هستند تامین میشود.
تیمهای صنعتی در ظاهر و برای کسب مجوز حرفهای شکل و شمایل خصوصی به خود گرفتهاند؛ اما واضح و مشخص است که این تیمها خصوصی نیستند. گفته میشود مبلغ قرارداد برخی بازیکنان داخلی در فصل جدید فوتبال ایران به بیشتر از ۱۰ میلیارد تومان رسیده است و این در حالیست که عملکرد این بازیکنان در لیگ برتر ارزش چنین مبالغی را ندارد. در این خصوص نمیتوان بازیکنان را مقصر دانست و باید مدیرانی پاسخگو باشند که چنین قراردادهایی را امضا میکنند. این مدیران که بیشتر آنها طول دوران مدیریتشان زیاد هم نیست تمایلی به شفافسازی ندارند؛ چون خودشان بهتر از هر کس دیگری میدانند تا چه حد عملکرد فاجعهآمیزی داشتهاند.
مقصر قرارداد بودیمیر و بودیمیرها چه کسانی هستند؟
زمانی که بودیمیر از باشگاه پرسپولیس شکایت کرد فیفا رای به محکومیت این باشگاه داد. در ادامه مدیران این باشگاه به دادگاه عالی ورزش شکایت کردند؛ اما نکته تاسفبار اینکه هیچ لایحه دفاعیهای به دادگاه عالی ورزش ارائه نشد و با توجه به این موضوع این دادگاه بار دیگر رای به نفع بودیمیر داد. در پرونده شکایت بویان از باشگاه استقلال هم چنین اتفاقی رخ داد. اینکه چرا با این مدیران برخورد جدی صورت نمیگیرد مشخص نیست و در حال حاضر هم خبری از پاسخگویی مدیران وقت استقلال و پرسپولیس که چنین اشتباهات مدیریتی انجام دادند نیست.
تا زمانی که چنین رویهای وجود دارد و مدیران نالایق بر مسند مدیریت باشگاههای فوتبال ایران تکیه زدهاند باید شاهد خروج ارز از کشور و ضرر هنگفت باشگاههای فوتبال ایران باشیم. باید زمینههای حضور مدیرانی در فوتبال ایران ایجاد شود که در وهله اول به فکر منافع شخصی خود نباشند و اینگونه تیشه به ریشه باشگاههای بزرگ فوتبال ایران نزنند. عدم شفافسازی مدیران، فساد را به دنبال دارد و اگر ارادهای برای مقابله با فساد در فوتبال وجود داشته باشد ابتدا باید به دنبال شفافسازی بود؛ در غیر این صورت در روی همان پاشنه قبلی خواهد چرخید و فوتبال ایران ورشکسته باقی خواهد ماند.
زمانی که بودیمیر از باشگاه پرسپولیس شکایت کرد فیفا رای به محکومیت این باشگاه داد. در ادامه مدیران این باشگاه به دادگاه عالی ورزش شکایت کردند؛ اما نکته تاسفبار اینکه هیچ لایحه دفاعیهای به دادگاه عالی ورزش ارائه نشد و با توجه به این موضوع این دادگاه بار دیگر رای به نفع بودیمیر داد. در پرونده شکایت بویان از باشگاه استقلال هم چنین اتفاقی رخ داد. اینکه چرا با این مدیران برخورد جدی صورت نمیگیرد مشخص نیست و در حال حاضر هم خبری از پاسخگویی مدیران وقت استقلال و پرسپولیس که چنین اشتباهات مدیریتی انجام دادند نیست.
تا زمانی که چنین رویهای وجود دارد و مدیران نالایق بر مسند مدیریت باشگاههای فوتبال ایران تکیه زدهاند باید شاهد خروج ارز از کشور و ضرر هنگفت باشگاههای فوتبال ایران باشیم. باید زمینههای حضور مدیرانی در فوتبال ایران ایجاد شود که در وهله اول به فکر منافع شخصی خود نباشند و اینگونه تیشه به ریشه باشگاههای بزرگ فوتبال ایران نزنند. عدم شفافسازی مدیران، فساد را به دنبال دارد و اگر ارادهای برای مقابله با فساد در فوتبال وجود داشته باشد ابتدا باید به دنبال شفافسازی بود؛ در غیر این صورت در روی همان پاشنه قبلی خواهد چرخید و فوتبال ایران ورشکسته باقی خواهد ماند.
قطعا عدم پیگیری روابط ناثواب و نادرست مدیران ناکارآمد باشگاهی میتواند همین روند را در آینده نیز ادامه بخشد. این در شرایطی است که اگر مراجع مربوطه و مدیران بالادستی که خود چنین مدیرانی را بر مسند قدرت میگمارند، پس از برکناری چنین مدیران عاملی پیگریهای مربوطه را انجام دهند، درس عبرتی برای سایر مدیران خواهد بود تا دست از چنین ناکارآمدی بردارند.
نقش وزارت ورزش در مقابله با مدیران ناکارآمد
در همین ماجرای بودیمیر بیتردید ار مدیران وزارت ورزش و شخص وزیر، با شدت و جدیت تمام مدیرعامل آن زمان باشگاه پرسپولیس را باید بازخواست و وی را به مراجع ذی صلاح معرفی کنند تا پاسخگوی ضرر هنگفت به بیت المال باشند، حداقل آب سردی روی سر هواداران پرسپولیس خواهد بود که اکنون بازهم در هیاهوی بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه هستند.
پر واضح است که اتفاقاتی در پس پرده رخ داده و مدیران باشگاه پرسپولیس با بیدقتی و نداشتن سواد حقوقی چنین ضرر هنگفتی را به پرسپولیس وارد کردهاند؛ اما نکته مبهم ماجرا این است که مقصران این چنین قراردادهایی بدون آنکه نامی از آنها برده شود، میگردند و چند صباحی دیگر سمتی جدید را برای خود خواهند گرفت.
مثال واضح این موضوع پرونده ویلموتس است که شفاف سازی مرتبط با آن ابعاد مختلفی از موضوع را مشخص کرد و پای برخی از متخلفان نیز به مراجع مربوطه باز شد و چه خوب است که چنین روندی در خصوص استقلال و پرسپولیس هم اجرایی شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *