آرزوهایی که با مهاجرت بر باد رفت
- خبرآنلاین نوشت: روزی که سعید ملایی در بوق کرنا کرده که: «می خواهم از ایران بروم تا به مدال المپیک برسم.» خیلیها پیش بینی روزهایی را کرده بودند که سرابی بیش نخواهد بود. نمایش مصنوعی رسانههای بیگانه و پر و بال دادن به رویاهایی که میشد از همین ایران به آنها دست پیدا کرد بدجور ملایی و ورزشکارانی مثل او را هوایی کرد. هوایی کرد و آنها پریدند، اما به کجا؟ چند وقت میشود که ملایی، کیمیا علیزاده یا خیلیهای دیگر از ایران رفته اند؟ در این مدت غیر از شکست کدام خبر مثبتی از ملایی به گوش رسیده؟ از کیمیا چه خبر؟ بعد از آن نامه که کاملا مشخص بود به قلم خودش نیست و ردیف شدن یک سری شایعات چه کسی از زندگی ورزشی او خبر دارد؟
او هم رفت تا به خیال خودش در فضایی آزاد زندگی و ورزش کند و المپیک را زیر پرچم کشور دیگری پا بزند. کدام المپیک؟ درست است که کرونا و مشکلی که برای مردم دنیا پیش آمد همه چیز را بهم ریخت، اما آمالی که سعید و کیمیا و ... در جای دیگری جستجویش میکردند از همین جا هم چنگ زدنی بود. پناهنده شدن ورزشکاران مقوله پیچیدهای است.
بعضی از آنها با وجود موفقیتهای اندک ترک وطن کردند و پس از پناهندگی هم نتوانستند جایگاهی قابل قبولی به دست بیاورند و در نهایت با یک تصمیم اشتباه عمر ورزشی خود را سوزاندند. بررسی شرایط ورزشکارانی که پشت به وطن و ملت خود کردهاند، نشان میدهد که این مسیر به ناکجاآبادی ختم میشود که عاقبت بخیری در آن نیست. خیلی از ورزشکارانی که از ایران رفته اند پس از این جدایی هرگز در مسیر موفقیت قرار نگرفته اند و هستند ورزشکارانی که دیگر کسی حتی اسم شان را هم نمیداند!
سعید ملایی
از وقتی که رفته غیر از ناکامی چیزی در کارنامه اش ثبت نشده. ویزر و رفقایش در سالن زیر گوشش زمزمههای زیادی کرده بودند و وعده بازی برای کشور اروپایی را مقابل چشمانش به نمایش گذاشته بودند، اما انتهایش چه شد؟ رفتن زیر پرچم مغولستان و ناکامی پشت ناکامی. ملایی در ماه دسامبر و در رقابتهای مسترز چین حضور یافت که در همان نخستین مبارزه خود در مقابل حریف ایتالیایی شکست خورد و از دور مسابقات کنار رفت. او همچنین در ادامه ناکامیهای خود این بار در جودوی مسترز دوحه قطر پس از کسب یک پیروزی، مقابل حریف نه چندان مطرح خود از اتریش ضربه فنی شد و از دور رقابتها کنار رفت. او که به همراه دو – سه نفر دیگر در دادگاه عالی ورزش علیه ایران شهادت دادند پس از جدایی از ایران چندان روزهای خوبی را تجربه نکرده است.
کیمیا علیزاده
شاید اگر حالا در ایران بود داشت خودش را برای حضور در المپیک آماده میکرد. او این روزها در اروپا است. ابتدا به آلمان رفت و سپس شایعه شد که قرار است برای هلندیها مبارزه کند. اینکه او میتواند برای کشور جدیدی مبارزه کند یا نه هنوز به طور کامل مشخص نشده است. طبق قانون فدراسیون جهانی تکواندو، یک ورزشکار در شرایطی میتواند برای کشور جدید مبارزه کند که سه سال از مبارزه اش برای کشور خودش گذشته باشد. علیزاده در مسابقات جام جهانی که شهریورماه سال ۹۸ به میزبانی چین برگزار شد در بخش تیمی برای ایران مبارزه کرده است. البته با حمایتی که فدراسیون جهانی تکواندو از ورزشکاران پناهنده انجام میدهد، در صورتی که این تکواندوکار پناهنده شود میتواند زیر پرچم فدراسیون جهانی در بازیهای المپیک توکیو حضور داشته باشد. این هم به شرطی است که علیزاده مصدومیت نداشته باشد و بتواند خود را از نظر فنی به شرایط مبارزه برساند. با این حال خبر زیادی از کیمیا نیست، اینکه حرفهای تمرین میکند یا نه و ...
محمد رشنونژاد
در جودو خیلی زود چهره شد و در نخستین حضورش در آسیا مدال نقره گرفت. با این حال مشکلات زیادی که برایش پیش آمد باعث شد تا مدالش را به حراج بگذارد. او سال ۹۶ بود که با تیم ملی به هلند رفت و کسی نمیدانست که بلیتاش یک طرفه است و رشنونژاد دیگر به ایران بر نمیگردد. او در حین مسابقات به قصد خرید، هتل محل اقامت را ترک کرد و دیگر بازنگشت. محمدرضا رودکی سرپرست وقت تیم ملی تلاش زیادی کرد تا او را در هلند پیدا، اما موفق نشد.
رشنونژاد پس از این اتفاق بلافاصله درخواست پناهندگی داد و بیش از یک سال طول کشید تا در یکی از تیمهای باشگاهی تمرینات خود را آغاز کند. ت. چند بار در تمرینات تیم ملی هلند نیز شرکت کرد و در اولین تورنمنت خود که اوپن بلژیک بود، توانست مدال برنز بگیرد. او در ابتدای حضورش در هلند ادعا کرد که برای حضور در المپیک توکیو آماده میشود، اما تا به امروز این ادعا عملی نشده است.
پوریا جلالی پور
یکی از ورزشکاران پارالمپیکی ایران که برای کسب سهمیه راهی هلند شد و دیگر به ایران برنگشت. در آن مسابقات جلالی پور موفق به کسب یک مدال طلا در کامپوند تیمی مردان شد. او، اما پس از پایان مسابقات به همراه تیم به ایران بازنگشت تا شائبه پناهنده شدنش به گوش برسد. در نهایت این ورزشکار روز چهارشنبه ۲۲ خرداد اعلام کرد که در کانادا حضور دارد و منتظر است تا بحث مهاجرتش به آمریکا نهایی شود. مهاجرتی که مشخص نشد انتهایش به کجا رسید. کسی میداند جلالی پور حالا چه کار میکند؟
وحید سرلک
سرلک هم یکی دیگر از جودوکاران ایران بود که سال ۲۰۱۱ به کشور آلمان رفت و پناهنده شد. او هم البته نتوانست توفیق چندانی در مسابقات بینالمللی داشته باشد و بدون اینکه به دستآورد خاصی برسد از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد.
سامان طهماسبی
سامان طهماسبی هم یکی دیگر از نفراتی بود که به کشور آذربایجان پناهنده شد تا برای تیم ملی این کشور کشتی بگیرد. طهماسبی توانست برای آذربایجان به ترتیب مدال نقره جام جهانی ۲۰۱۳ بوداپست، مدال نقره جام جهانی ۲۰۱۴ تاشکند و مدال برنز جام جهانی ۲۰۱۵ لس آنجلس را به ارمغان بیاورد. المپیک ۲۰۱۶ لندن، اما پایان راه او بود. طهماسبی با قبول باخت در دور اول، در شانس مجدد به حبیب الله اخلاقی برخورد کرد و مقابل این کشتیگیر ایرانی شکست خورد و با پارگی رباط خود از مسابقات کشتی خداحافظی کرد. سامان بعد از این اتفاقات به طرز عجیبی از پشیمانی خودش بابت تصمیمی که گرفته بود میگفت، اما همه میدانستند که این پشیمانی برای او سود زیادی نخواهد داشت.
این ورزشکاران را میشناسید؟
در سالهای نه چندان دور ورزشکاران زیادی به کشورهای مختلف پناهنده شده اند که حالا هیچ نامی از آنها نیست و اصلا خیلیها آنها را نمیشناسند. از جمله این افراد میتوان به حسین ابراهیمی عضو سابق تیم ملی شمشیر بازی اشاره کرد که به فرانسه پناهنده شد.
مینا علیزاده عضو سابق تیم ملی قایقرانی نیز پس از حضور در مسابقات آلمان، در این کشور ماند و به ایران باز نگشت. پیام مرادی کاراته کای تیم صدرای زیرآب نیز که برای حضور در یک تورنمنت به فرانسه رفته بود، همراه این تیم به ایران بازنگشت و تصمیم گرفت در فرانسه بماند.
سایر رشتههای ورزشی
الش مرادی در رشته شطرنج، پوریا پورابراهیم و محمود زاویه در رشته غریق نجات، شروین پاکدل و سعید فضلاولی در رشته قایقرانی، از دیگر ورزشکارانی هستند راهی کشور دیگری شدند و موفقیت آنچنانی هم پس از رفتنشان از ایران بهدست نیاورند.
آیا هوای وطن به سرشان زده است؟
خیلی از آنهایی که مهاجرت کرده هرگز از کاری که کرده پشیمان نیستند، اما خیلیها به خصوص آنهایی که اسم و رسم دار هم هستند در مصاحبههایی که میکنند از بازگشت حرف زده اند. موضع مسئولان ورزش کشور در این باره همیشه مثبت بوده به خصوص رضا صالحی امیری که بارها گفته درهای ورزش کشور به روی آنها باز است و اگر شرایط اش فراهم باشد میتوانند به ایران برگردند. رفت و آمدهای از این دست زیاد بوده، اما شکی وجود ندارد که حالا اگر از همه آنهایی که رفته اند سوال کنید شاید یک حس پشیمانی را روی شانههای خودشان احساس کنند. شاید درآمد آنها در غربت بیشتر از چیزی باشد که در ایران به دست میآوردند، اما آنها چیزهای دیگری را از دست دادند که با هیچ پولی به دست نمیآید!