شوق برای بازگشت به میدان رقابت یا بازی با افکار عمومی
- طی روزهای اخیر و حدود ۶ ماه مانده تا المپیک توکیو کمیل قاسمی و حسن رحیمی قهرمانان سالهای نه چندان دور کشتی آزاد تمایل خود را برای بازگشت به تشک کشتی اعلام کردند، خبری که از ابعاد مختلف قابل بررسی بوده و هست.
البته اين اتفاق هم يک خبر خوب میتواند باشد و هم یک خبر بد!
در صورت بازگشت این دو قهرمان به میدان مبارزات که سودای حضور در سومین المپیک دوران ورزشی خود را در سر میپرورانند، هرکدام از آنها موانع خاص خود را خواهند داشت. نخستین عامل بازدارنده سن و سال این قهرمانان است خصوصاً در سبک وزن که کشتیگیران تحرک و اُفت و خیز فراوان دارند، سن و سال فاکتوری تعیین کننده محسوب میشود.
اما از سوی دیگر بدون شک حضور نامدارانی مانند رحیمی و قاسمی در میدان مبارزه میتواند باعث ایجاد انگیزه در تمام حریفان به خصوص جوانانی که به دنبال خودنمایی هستند، باشد، هر چند که بسیاری از معادلات با این حضور نابههنگام به هم خواهد خورد، اما آیا این دو قهرمان خوشنام به عواقب شکستها و ناکامیهای احتمالی فکر کردهاند؟
کمیل قاسمی بعد از کسب مدال برنز المپیک ریو مدتها از عرصه رقابت دور بود و پس از غیبت در دو رویداد جهانی سالهای ۲۰۱۷، ۲۰۱۸ برای حضور در مسابقات جهانی ۲۰۱۹ و المپیک ۲۰۲۰ عزمش را برای شرکت در مسابقات انتخابی قبل از جهانی ۲۰۱۹ جزم کرد، اما سرانجام بعد از دو باخت، اشک ریزان روی شانههای پرویز هادی با دنیای قهرمانی خداحافظی کرد و در اینستاگرام نیز با گذاشتن پستی این موضوع را رسماً اعلام کرد.
در مسابقات اخیر انتخابی تیم ملی که چندی پیش برای انتخاب ملیپوشان به منظور شرکت در پیکارهای جهانی برگزار شد امین طاهریِ جوان بر غلبه بر تمام مدعیان از جمله پرویز هادی، یدالله محبی و امیرحسین زارع به عنوان نخست دست یافت، هر چند رقابتهای جهانی در سال 2020 برگزار نشد.
حسن رحیمی نیز در آخرین اظهار نظرش اعلام کرده که حدود دو تا پنج سال است که از کشتی دور است و اصلاً تمرین نداشته است و تمریناتش فقط در حد دوومیدانی و رفتن روی تشک و تمرین با ردههای نونهالان و نوجوانان بوده است.
اما در این بین ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.
امسال سال المپیک است و با توجه به شرایط خاصی که کرونا در کشور به وجود آورده است شاید فرصت کافی و وافی در اختیار کادرفنی و فدراسیون کشتی برای اجرای کامل چرخه انتخابی تیم ملی نباشد؛ با این وجود تکلیف مدعیان فعلی که در طول این سالها در میادین مختلف انتخابی و قهرمانی روی تشک رفتهاند و عیار آنها، کاملاً مشخص است و با یک سبک و سنگین میتوان به ارزیابی دقیقی رسید، اما در این بین تکلیف مدعیان تازه وارد چه میشود.
در گذشته بر اساس فرآیندی که تعریف شده بود تکیلف مدعیانی که سهمیه حضور در مراحل نهایی انتخابی تیم ملی را نداشتند مشخص بود که چه باید میکردند. بر اساس آنچه در سنوات گذشته اجرا میشد و در چرخه جدید انتخابی تیم ملی هم به آن تاکید شده است هر کشتیگیری حتی اگر قهرمان جهان و المپیک هم باشد باید از پایینترین سطح انتخابی کار را شروع کند که میتوان این مسابقه را مسابقات قهرمانی استان عنوان کرد تا سهمیه حضور در مراحل بعدی را بدست آورند، اما با توجه به جایگاهی که رحیمی و قاسمی دارند آیا حاضر به حضور در چنین مسابقاتی برای رسیدن به دوبنده تیم ملی در المپیک توکیو هستند؟ و آیا شرایط سنی و جسمانیشان توان و اجازه رقابت با حریفان جوان و جویای نام را به آنها خواهد داد.
البته در گذشته هم ورزشکاران و بخصوص کشتیگیران زیادی بودهاند که به طمع و سودای حضور در المپیک با وجود دوری از شرایط ایدهآل با استفاده از تمام حربههای موجود عازم این میدان بزرگ شدند، اما تجربه نشان داده که هیچگاه توفیقی کسب نکردند.
با تمام این تفاسیر باید دید هدف این دو قهرمان از این اعلام حضور چه بوده است؟ آیا شوق برای بازگشت به میدان رقابت و تکرار افتخارآفرینی باعث این تصمیم شده یا بازی با افکار عمومی؛ موضوعی که دیر یا زود عیان خواهد شد.