امیدهایی که غرق شد
-روزنامه جام جم نوشت: درست یک هفته مانده به سالگرد غرق شدن کشتی سانچی که در آن ۳۲ خدمه کشتی شامل ۳۰ ایرانی و دو بنگلادشی، جان خود را از دست دادند، اینبار خبر ناپدید شدن ناگهانی هفت ملوان شناور خوارزم، خاطره تلخ چشمهای گریان خانوادههای ملوانان کشتی سانچی را زنده کرد که در آن چند روز پرالتهاب را مردم ایران در کنار خانواده ملوانان سپری کردند.
این التهاب، حالا گریبانگیر خانواده شش ملوان ایرانی به نامهای محمد عسکریزاده، فرزاد غلامرضایی، ستار صفریسکل، یاسر مانعبوحمیدی، مصطفی بهادری، موید عبدلیانپور و نیز یک تبعه کشور هندوستان با نام اجین جانسون است که منتظر شنیدن خبری از سلامت آنها هستند. تاکنون جسد یک ملوان پیدا شده که به گفته منابع محلی متعلق به یاسر مانعبوحمیدی است، اما شش نفر دیگر همچنان مفقود هستند و جستوجو برای یافتن آنها ادامه دارد.
شروع ماجرا
ماجرای وقوع حادثه برای شناور خوارزم به روز جمعه پنجم دیماه برمیگردد. این شناور، حامل ۱۵بیل مکانیکی بود که ساعت ۷ شب، را به مقصد بندرعباس ترک کرد، اما این شناور در میانه راه و در موقعیت ۱۵مایلی جنوبشرق جزیره لارک به دلایل نامشخصی واژگون شد و هفت سرنشین آن ناپدید شدند.
خبر این حادثه، جستهوگریخته در شبکههای مجازی منتشر شد و حتی برخی صفحات اینستاگرامی، تیتر تکرار حادثه کشتی سانچی را برای آن انتخاب کردند و برایش هشتگ هم زدند.
معاون دریایی اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان دیروز از کشف جسد یکی از ملوانان خبر داد. با انتشار این خبر، خانواده شش ملوان دیگر که در انتظار شنیدن خبری از سلامت آنان بودند، بهشدت دچار نگرانی شدند.
پدر، مادر، خواهر و همسر ستار صفریسکل هم آرام و قرار ندارند. ستار یکی از ملوانانی بود که سوار این شناور به کشور عمان رفته بود، اما حالا وضعیت او نامشخص است.
چرا به ما خبری نمیدهند؟
خواهر ستار که از صدایش بهراحتی میتوان متوجه حجم نگرانی و اضطراب او شد گفت: «برادرم سه سال بود که بهعنوان ملوان کار میکرد. او ۱۰ روز پیش همراه با ملوانان دیگر سوار شناور خوارزم شدند و به عمان رفتند. به همسرش گفته بود که بعد از دو ماه به خانه برمیگردد. در واقع با بیشتر ماندن میخواست مرخصی بگیرد تا کنار زن و بچهاش باشد، اما حالا متوجه شدهایم که شناور آنها غرق شده و هیچ خبری از برادرم نداریم. ما صبح روز یکشنبه هفتم دیماه، از این حادثه باخبر شدیم، درحالیکه اداره بنادر اعلام کرده این حادثه روز جمعه اتفاق افتاده است.
وقتی این حادثه به ما خانواده ملوانان مربوط است، چه دلیلی وجود دارد که ما از طریق رسانهها از این موضوع مطلع شویم؟ چرا تا الان ما را از این حادثه و وضعیت برادرم و سایر ملوانان بیاطلاع گذاشتهاند و کسی تماس نگرفته تا خبرمان کنند؟ ما خیلی ناراحتیم که خبرهای مربوط به برادرم را باید از دهان مردم و این و آن بشنویم، درحالیکه این وظیفه مسؤولان است که ما را در جریان قرار دهند.»
خواهر ستار ادامه داد: «برادرم بهخاطر مشکلات مالی زیادی که داشت، مجبور به انجام این کار بود که دچار این حادثه شد.
این هفت ملوان هم انسان هستند. جانسخت نیستند که با بیتفاوتی مسؤولان با مرگ دستوپنجه نرم کنند.
موقعی که شناورشان داشت غرق میشد، آنها با بیسیمزدن درخواست کمک کردند، اما حالا دارند عملیات امداد و نجات انجام میدهند و غواص فرستادهاند.
اگر فرزندان خودشان دچار حادثه میشدند، همینطور بیتفاوت بودند؟ پدر و مادرم و همگی ما ناراحتیم. نمیدانیم زنده هستند یا مرده.»
پدر ستار هم حال و روز خوشی ندارد. او هم از نحوه اطلاعرسانی مسؤولان گلهمند است: «چرا با ما تماس نگرفتند؟ این چه بدبختی است که ما را گرفتار کرده. پسرم و دوستانش درخواست کمک کرده بودند. گفته بودند دارند غرق میشوند، چرا به کمکشان نرفتند؟»
در جستوجوی ۶ ملوان
اسماعیل مکیزاده، معاون دریایی اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان با بیان اینکه ساعت ۱۸ و ۳۰ دقیقه روز ۵ دیماه سالجاری، شناور لندینگ کرافت با عنوان «شناور خوارزم» اعلام وضعیت اضطرار کرده بود، گفت: «این اضطرار از طریق شناورهای عبوری برای ما و به مرکز جستوجو و نجات بندرعباس، رله (تقویت امواج صوتی یا تصویری) شد. همان روز شناورهای امداد و نجات سازمان بنادر و دریانوردی هرمزگان با همکاری شناورهای سایر ارگانها نظیر دریابانی، ندسا، نداجا و ستاد بحران استان هرمزگان کار عملیاتی را شروع کردند. این شناور از بندر شناص عمان به سمت آبهای ایران خروجی گرفته بود، اما متاسفانه روز شنبه آن را در فاصله ۲۵ مایلی جنوبشرق جزیره لارک بهصورت واژگون پیدا کردیم.»
مکیزاده در مورد علت حادثه ادامه داد: «هنوز بررسیها ادامه دارد، اما آنچه که مسلم است هوای بد منطقه، نقش بسزایی در واژگونی این شناور داشته است. ضمن اینکه هشدارهای هواشناسی و پیامهای ایمنی دریانوردی از روزهای قبل به تمامی شناورهای منطقه از طریق مراکز کنترل ترافیک دریایی اعلام شده بود، ولی متاسفانه مواردی مشاهده میشود که برخی شناورها این هشدارها را جدی نمیگیرند بهخصوص اگر خروجی شناور از سمت بنادر خارجی باشد. اولویت اصلی ما در حال حاضر، نجات خدمه است و با بهتر شدن هوا، مالک شناور موظف است با استفاده از تیم نجات برای نجات شناور خود اقدام کند.»
تلاش کردند شناور غرق نشود
مصطفی بهادری، یکی دیگر از ملوانان شناور خوارزم است که سرنوشت او هم هنوز مشخص نیست. خانواده او هم بهشدت ناراحت و نگران پسر ۲۶سالهشان هستند که تازه ازدواج کرده بود و حدود دو سال و نیم هم روی شناور کار میکرد. اسماعیل، برادر مصطفی که خودش هم روی شناور کار میکند، از روز حادثه برای جامجم گفت: «حدود یک هفته پیش بود که مصطفی به سفر رفت. سهشنبه هفته پیش با هم صحبت کردیم که از او در مورد وضعیتش پرسیدم، گفت موتور کشتی خراب شده و در حال بار زدن هستیم. پیش از این احشام به قطر میبردند، این بار برای بار زدن بیل مکانیکی به کشور عمان رفته بودند و طبق گفته اداره بنادر قرار بود بار را به بندرعباس ببرند. بعد از آخرین تماس، دیگر از او خبر نداشتیم. من روز جمعه پنج دیماه از دریا به خانه برگشتم. ساعت یک بعدازظهر بود که یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت از برادرت خبر داری؟ گفتم چطور؟ گفت چیزی نیست و قطع کرد. چند دقیقه بعد، دوباره یکی دیگر از دوستان تماس گرفت و گفت انگار شناورشان غرق شده است. آنها میدانستند چه اتفاقی برای شناور خوارزم افتاده، اما ما خبر نداشتیم.»
او ادامه داد: «روز حادثه، موتور کشتی خراب شده و آب وارد موتورخانه میشود. با دیدن این وضعیت، با کنترل بنادر تماس گرفته و درخواست کمک میکنند که درخواستشان بینتیجه میماند. در این بین، شناور دیگری که آن حوالی بوده، مکالمات رادیویی و درخواست کمک شناور حامل برادرم را شنیده و آن را به اداره بنادر منتقل میکند. ملوانان شناور خوارزم گفته بودند که دریا وضعیت خوبی ندارد و هر لحظه امکان دارد غرق شوند. هفت ملوان ابتدا تلاش میکنند تا آب جمعشده در موتورخانه را خالی کنند، نیمساعت هم با تمام توان خود این کار را انجام میدهند، اما وقتی میبینند تلاششان بیفایده است، جلیقه نجات میپوشند و به آب میپرند. پس از آن تماس رادیوییشان با همهجا قطع میشود.»
اسماعیل آه بلندی کشید و در ادامه صحبتهایش گفت: «از وضعیت برادرم و پنج ملوان دیگر خبر نداریم، اما جسد یکی از ملوانان پیدا شده که یک قایق اماراتی آن را گرفته و تحویل صیادان قشمی داده است.»