«زمستان شصت و دو » روایت جستجوهای یک پدر به دنبال فرزند مفقودالاثر
- کتاب «زمستان شصت و دو» از نظر بسیاری از مردم رمان «زمستان شصت و دو» بهترین اثر زنده یاد فصیح محسوب میشود. روایتی دقیق همراه با فضاسازی و شخصیتپردازیهایی درست که با پایانی تکان دهنده و اعجابانگیز توانسته در زمره یکی از ماندگارترین داستانها دربارهی جنگ تحمیلی باشد.
اسماعیل فصیح در این داستان منسجم و خواندنی سعی دارد تا با استفاده از سوژهای بکر جنگ تحمیلی را از دیدگاهی متفاوت به تصویر بکشد. او در این کتاب جامعهای را نشان میدهد که فشارهای روحی و روانی حاصل از جنگ تحمیلی تاثیرات زیادی در روند زندگی مردمش ایجاد کرده است.
این رمان به صورت خاطرهنویسی و از زبان جلال آریان روایت میشود، شخصیتی که در تمامی آثار فصیح به نوعی همزاد اوست. همچنین بیان ساده، بیحاشیه، طنزآلود و گاه لحن منتقدانه اسماعیل فصیح در این رمان از خصوصیات برجستهی کتاب زمستان 62 محسوب میشود.
خلاصهی داستان کتاب « زمستان شصت و دو »:
جلال آریان، کارمند بازنشسته شرکت نفت، شخصیت جذابی که در تمامی آثار فصیح قهرمان داستانهای اوست، این بار در رمان« زمستان شصت و دو »قصد سفر به اهواز دارد تا فرزند خدمتکارش را که در خلال جنگ مفقود شده بیابد. جلال در این سفر به صورت تصادفی با جوانی به اسم منصور فرجام روبهرو میشود. منصور از امریکا به اهواز آمده تا برای شرکت نفت مرکز کامپیوتری راه بیاندازد. اما پس از مدت کوتاهی به دلیل قوانین دست و پا گیر اداری و عدم نظم در فعالیتهای شرکت نفت، دست از کار میکشد.
در ادامه رمان منصور با سربازی آشنا میشود که چشمان نامزدش فوقالعاده همانند چشمان نامزده فوت شده خودش است. به همین خاطر برای نجات جان سرباز به جای او به جبهه رفته و شهید میشود تا جوان بتواند با کارت منصور به خارج از کشور بگریزد.
« زمستان شصت و دو » برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به تاریخ علاقمند باشید، یا بهتر از آن، بخواهید با جوهرهی این طبقهی نامرئی شده از خلال سطرهای ادبیات آشنا شوید، "جلال آریانها" کتابهایی هستند که حتما باید آنها را مطالعه کنید. سرگذشت طبقهای که با نسخهی حکومتی شاهنشاهی تربیت شدند و بعد با تغییر حکومت متوجه شدند هر آنچه که به عنوان راه و روش زندگی آموختهاند "نامطلوب" است.