«عقیق» نگاهی به روایتی از هوش سرشار شهید حسین خزاری در دوران دفاع مقدس
نصرالله محمودزاده در گفتوگو با پیرامون کتاب «عقیق» گفت: کتاب «عقیق» در واقع زندگینامه داستانی حسین خرازی فرمانده لشکر «امام حسین(ع)» است، وی از اولین فرماندهانی بود که از روزهای نخست حمله رژیم بعث ایران در جبهه حضور یافت و توانست رویکردی ارزشمند را ارائه دهد.
وی به علت نگارش کتاب «عقیق» پرداخت و افزود: انگیزه اصلی من برای نوشتن کتاب «عقیق» بیان نحوه شکل گیری و رشد فرماندهان بزرگ و مردمی بود، از آنجایی که با شروع جنگ سپاه نیروهای مردمی خود را وارد میدان میکند افرادی هستند که آموزش رزمی ندیده بودند و اطلاعات چندانی از فرماندهی و تاتیکهای نظامی نداشتند و تنها از دل مردم به عرصه جنگ آمده بودند لذا اطلاعات چندانی از نحوه جنگ های سیستماتیک و نظامی در دست آنها نبوده اما تجربه و هوش و ذکاوت آنها زمینه را برای پیمودن مسیری موفق و شکل گیری فرماندهانی توانمند در پی داشت.
وی در همین رابطه ادامه داد: سوالات بسیاری پیرامون اینکه یک فرد بسیجی ساده چگونه میتواند به یک فرمانده ارزنده تبدیل شود و در مقابل ژنرالهای نظامی رژیم بعث بایستد مطرح شده و باید در پاسخ به آن تاکید کرد، افرادی در بین نیروهای مردمی و بسیجی حضور داشتند، ویژگی های خاص و پتانسیل های ویژه را دارا بودند آنها خیلی سریع توانستند به فرماندهی و مدیریت های جنگی دست یابند، یکی از این افراد حسین خرازی بود، وی ابتدا به جبهه کردستان رفته و در عملیات های مبارزه با گروهک ها شرکت کرد بدین ترتیب توانست تجربیات ارزندهای کسب کند، هنگامی که به جنگ منطقه جنوب همراه با یک گروه ۵۰ نفره عازم شد توانست اولین خطوط پدافندی در جبهه دارخوین را پایه ریزی کند.
محمودزاده به بخشهایی از کتاب «عقیق» اشاره و ابراز کرد: شکل گیری خطوط پدافندی با کمک حسین خرازی و تعدادی از یاران و همرزمانش یکی از بهترین رویکرد هایی بود که در ابتدای جنگ در پیش گرفته شد، پس از آن در عملیات های ثامن الائمه و طریق القدس نیز به مرور شاهد رشد و تکامل گروه حسین خرازی بودیم تا جایی که این تحول و رشد گروه وی را به گردان، تیپ و لشکر تبدیل کرد، در عین حال لشکر ۱۴ «امام حسین(ع)» به یک لشگر زرهی تبدیل شد آنها توانستند از تانکها و امکانات زرهی دشمن استفاده کنند، بدین ترتیب که پس از هر عملیات غنیمت های ارزشمند زرهی آنان همچون تانک ها و سایر امکانات زرهی را از آن خود کرده و مورد بهره برداری قرار میدادند و اینگونه بود که یکی از لشکر های توانمند و قوی جبهه های ایران با همراهی و جذب نیروهای اصفهانی شکل گرفت.
وی به نحوه مدیریت لشکر از سوی حسین خرازی اشاره و تاکید کرد: حسین خرازی توانست پس از مدتی فرمانده تیپ های مختلف مثل مخابرات، توپخانه، پشتیبانی و غیره را کمکم انتخاب و تربیت کند، این روند رشد یک لشگر از صفر تا صد را نشان می دهد در عین حال توانست در بین فرماندهان هشت سال دفاع مقدس به عنوان یک فرمانده مطرح شناخته شود.
نویسنده کتاب «بستر آرام هور» اظهار کرد: حسین خرازی همواره تلاش دارد تا در جهت بهتر هدایت کردن عملیاتها عمل کند لذا هنگامی که در اتاق جنگ با مخالفت هایی با تصمیماتش روبرو میشد تلاش می کرد تا نتیجه و دستورهای نهایی هر سوی هر که بود را به بهترین شکل به اجرا بگذارد.
محمود زاده به شیوه نحوه نگارش کتاب «عقیق» اشاره و ابراز کرد: کتاب «عقیق» نگارشش دو سال به طول انجامید این کتاب به صورت زندگی نامه و پر پایه مستندات از یکی از فرماندهان شهید هشت سال دفاع مقدس نوشته شده و نمونهای برای نگارش سایر کتاب های دفاع مقدسی شد، من در این کتاب به مصاحبه با سایر فرماندهان و رزمندگان و همرزمان شهید پرداختم و مصاحبههایی را نیز با خانواده شهید داشتم، کتاب «عقیق» در سال ۷۶ به عنوان برگزیده دفاع مقدس شناخته شد و مورد استقبال شخصیت ها و جامعه قرار گرفت.
وی به پیام کتاب «عقیق» اشاره و تصریح کرد: کتاب «عقیق» نشان می دهد که در طول هشت سال دفاع مقدس شخصیت های بزرگی با پتانسیل های ارزنده تربیت شدند، افرادی مثل حسین خرازی و یا افراد دیگر و فرماندهان دیگری که در کنار این شخصیت مسیر رشد و تعالی را پیمودند و در نهایت به مقام رفیع شهادت رسیدند، افرادی همچون شهید قوچانی، شهید عرب و سایر فرماندهان، رویکردهای آنان نشان می دهد در تصمیمگیریها همراه و همدل بودند در عین حال ابتکار عمل هایی که در ۸ سال به اجرا میگذاشتند از عهده ژنرال های پر نام و نشان رژیم بعث بر نیامده بود.
وی پیام کتاب «عقیق» اشاره و بیان کرد: کسانی پا به عرصه هشت سال دفاع مقدس گذاشتند و توانستند به عنوان فرمانده و یا رزمندگانی توانمند شناخته شوند زیرا این افراد با کسب تجربه و در عین حال تدبیر نگاهی عمیق به رویداد ها و اتفاقات جبهه داشتند، آنها هرگز سطحی نگرانه وارد عملیات های بعدی نشدند. با نگاهی به رویدادها و وقایع هشت سال دفاع مقدس می توان این نتیجه گیری مهم را انجام داد که بچههایی که روزی به فرماندهانی بزرگ و ژنرالهایی ارزنده تبدیل شدند در ابتدا رزمندگانی ساده ولی هوشمند و باذکاوت بودند آنان خیلی زود توانستند فوت و فن عملیات ها را به دست بگیرند و مانند ژنرال های پخته پا به عرصه جنگ بگذارند.
محمود زاده به دلیل نامگذاری کتاب «عقیق» اشاره و خاطرنشان کرد: من در مقدمه کتاب نوشتم روزی، سالی و قرنی را میبینم که مردم خوزستان به جای آنکه به بناهای دوره صفویه خود افتخار کنند به افرادی مانند حسین خرازی افتخار می کنند از نگاه من لشکر «امام حسین(ع)» همچون انگشتری بود که نگین عقیق آن حسین خرازی محسوب می شد ارزش و اهمیت این انگشتری به نگین آن بود نگینی عقیق که ارزشی معنوی داشت نه ارزشی مادی لذا نامه کتاب را عقیق گذاشتم.