تلاشی که به سرانجام نرسید
عملکردهای متناقض، نامتوازن و نامتعادل ترامپ که ترامپ را به پدیدهای خوفانگیز برای ایالات متحده در داخل و خارج تبدیل کرده است و تلاشهای او برای ماندن در کاخ سفید، بینتیجه ماند.
- حمید خوشآیند کارشناس مسائل سیاسی - در هفتههای اخیر در ایالات متحده با پدیده بیسابقهای مواجه بودهایم. تاکنون در تاریخ قدرت و سیاست در این کشور سابقه نداشته است که رئیس جمهور مستقر با وجود شکست در مقابل رقیب انتخاباتیاش، زیر بار شکست نمیرود و با اتکاء بر «قدرت ریاست جمهوری»، «سازوکارهای حقوقی و محاکم قضایی» و همچنین «حامیان خشمگین» به عنوان سه ابزار مهم برای حفظ قدرت، تا به این اندازه بر بقاء در قدرت اصرار میورزد.
اصرار ترامپ بر بقاء در عالیترین مسند سیاستورزی در آمریکا، البته میتواند دلایل متعددی داشته باشد که بخش عمدهای از آن را باید در روحیات خاص و رفتارهای هیجانی و شخصت دمدمیمزاج و نامتعادل دونالد ترامپ جستجو کرد؛ فردی که بدون هیچگونه سابقه سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و حکومتداری به مدت چهار سال ریاست قدرتمندترین کشور جهان را در اختیار داشت؛ لذا طبیعی است برای کسی که با چنین سابقهای به عالیترین سطح قدرت در دنیا دست یافته است، به این راحتی آن را به رئیس جمهور جدید واگذارد. به هر حال برای شخصی مانند ترامپ قدرت آن قدر شیرین و حتی مهمتر از اقتصاد است که حاضر است برای حفظ آن دست به هر کاری بزند. اگر هم آن را واگذار، مطمئناً برای سال ۲۰۱۴ یکبار دیگر و این بار تمام توان در صحنه انتخابات حاضر خواهد شد، اینکه ادعاهای ترامپ در خصوص تقلب در انتخابات و اسناد و مدارکی که در این زمینه ارائه کرده و میکند چقدر درست است، موضوع نوشتار حاضر نیست.
نکته مهم و اصلی این است که با توجه به عملکردهای متناقض، نامتوازن و نامتعادل ترامپ که او را به پدیدهای خوفانگیز برای ایالات متحده در داخل و خارج تبدیل کرده است، سیستم و نظام سیاسی در ایالات متحده که مجموعه از مراکز، نهادها، اندیشکدهها و سازمانهای سیاسی و غیرسیاسی فعال و دخیل در حاکمیت و حکومت در این کشور هستند، در خصوص حذف ترامپ از قدرت اتفاق نظر خاصی دارند.
دلیل آن نیز کاملاً مشخص است: ترامپ طی چهار سال ریاست جمهوری، آمریکا را از «متن» تحولات نظام بینالملل به «حاشیه» راند و این کشور را از «مرکزیت جهانی» انداخت و «منزوی» ساخت. البته زمزمههای تصمیم به حذف ترامپ از قدرت، مربوط به دو سه ماه اخیر نبوده بلکه دقیقاً از زمانی مطرح شد که کنگره تلاش کرد ترامپ را با استفاده از مکانیسمهای حقوقی استیضاح کند. رأی به ترامپ به منزله حفظ وضع موجود بود، اما نظر سیستم سیاسی و مؤسسات پشت پرده قدرت که دیده نمیشوند، ولی نقش مهمی در انتخابات ریاست جمهوری دارند فارغ از هرگونه نگاه سیاسی و جناحی، تصمیمشان بر «تغییر وضع موجود» و خلاصی از ترامپ بود؛ بنابراین سیستم در آمریکا از یک سال پیش بر علیه ترامپ عمل میکرد چرا که او را عنصری مخل میدانست که در کار سیستمیک اختلال ایجاد کرده است. خروج دولت ترامپ از پیمانها و معاهدات بینالمللی که حتی تا سازمان جهانی بهداشت نیز رسید، پیگیری سیاستهای به شدت تهاجمی و خارج از عرق و قواعد بینالمللی علیه رقبا و کشورهای مخالف، دخالت دیدگاههای شخصی در مسائل کلان سیاست خارجی، تشکیل یک دولت امنیتی و تأثیرپذیری شدید از اطرافیان از جمله مسائلی بود که در دولت ترامپ ظهور و بروز بیشتری یافت و بنا بر اذعان و اعتراف استراتژیستهای آمریکایی این کشور را بیش از هر زمان دیگری منزوی ساخت؛ مسائلی که حتی باعث شد جمهوریخواهان و حامیان سابق ترامپ نیز در مقابل او بایستند و در انتخابات به رقیب دموکرات وی رأی دهند.
به هر حال هرچه هست، تلاشهای ترامپ برای حفظ قدرت بینتیجه است. سیستم بیش از این دیگر نمیتواند و اجازه نمیدهد «کیف مدرسه اضطراری ریاست جهوری» که برای صدور حملات اتمی تنها در اختیار رئیس جمهور است، در دست ترامپ باشد. دوران ترامپ حداقل برای چهار سال آینده تمام شده است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *