«کالکهای خاکی» خاطرات شفاهی سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری
- فرضیهایست معروف و سخنیست زبانزدِ جمیع اهل قلم و پژوهشگران حوزۀ مستندنگاری تاریخ دفاع مقدس که ما به تعداد انسانهای مؤثرِ درگیر در وقایع آن دفاع هشتساله میتوانیم منظری به تاریخ جنگ داشته باشیم.
اگر بنا را بر درستی این فرضیه قرار دهیم، در جمع فرماندهان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بیشک، یکی از شخصیتهای بسیار مهمْ محمدعلی جعفری و به تعبیر خودمانیِ یکی از خاکیپوشان دوران دفاع مقدس، «آقا عزیز» است.
ماجرای چگونگی فراهم آمدن زمینۀ مناسب برای جلب رضایت سردار جعفری، جهت نشستن مقابل میکروفن ضبطصوت پدیدآورندگان این کتاب، داستانی دارد شیرین و به جای خود خواندنی؛ که این مختصر جای پرداختن به آن نیست.
مجموع مصاحبههای بهعملآمده با سردار مشتمل است بر خاطرات ایشان که، در حدّ فاصل اوایل پاییز هشتاد و نه تا پایان اسفندماه همان سال، طی دَه نشستِ برگزارشده در بعد از ظهر سهشنبۀ هر هفته، من و همکار ارجمندم، جناب آقای حسین بهزاد، روی نوار صوتی مغناطیسی، ثبت و ضبط کردیم.
در آغاز، بنا داشتیم خاطراتْ شامل مقطع کودکی آقا عزیز تا پایان جنگ تحمیلی باشد؛ لیکن قسمت چیز دیگری بود. در پایان دهمین نشست، که سردار جعفری داستان آزادسازی خرمشهر در مرحلۀ چهارم نبرد «الیبیتالمقدس» را روایت میکرد، ایشان صلاح را بر آن دیدند که عجالتاً به تدوین همین اندازه از خاطرات بیانشده بسنده کنیم، تا اگر بعدها فرصتی فراهم آمد.