منبع درآمد باشگاههای صنعتی کجاست؟
_ فارس نوشت: باشگاههای صنعتی در فوتبال ایران معمولاً باشگاهی با تمکن مالی مناسب هستند، اما گاهی اوقات در این باشگاهها شاهد اتفاقات تلخی هستیم که به ورزش و به ویژه فوتبال لطمه وارد میکند و حتی چرخه فوتبال را دچار اختلال میکند. به همین مناسبت با سعید فائقی یکی از مدیران ارشد و اسبق ورزش کشور گفتگو کردیم تا در مورد این شرایط باشگاههای صنعتی در فوتبال به نوعی آسیبشناسی کارشناسانه انجام داده باشیم.
باشگاههای صنعتی از جیب مردم ارتزاق میکنند نه از بودجه دولت
باشگاههای صنعتی و حضور صنعت در ورزش در همه جای دنیا رواج دارد و این مساله فقط در کشور ما نیست. البته برخلاف تصورات عموم باشگاههای صنعتی از بودجه دولتی ارتزاق نمیکنند بلکه از جیب مردم هزینههایشان تأمین میشود و قضیه به این صورت است که این کارخانههای صنعتی محصولی را تولید و به فروش میرساند که قیمت تمام شده برای این محصولات وجود دارد که هزینههای باشگاه ورزشی آن کارخانه صنعتی هم در دل این قیمت تمام شده وجود دارد. در واقع این باشگاههای صنعتی پول را از مردم میگیرند.
ورزش یک مقوله اجتماعی در جهان است
ورزش یک پدیده اجتماعی در جهان است و همانطوری که مثلاً شما برای تأمین اجتماعی و استفاده از خدمات درمانی دفترچه بیمه دارد در دنیا هم برای ورزش چنین دفترچهای وجود دارد و به همین دلیل است که در گذشته در کشور ما هم به کارخانجات و کارگاههای تولیدی اجازه داده میشد که در ورزش هزینه کنند و هزینههای ورزشی جزو هزینههای قابل قبول محسوب میشد به همین دلیل باشگاه فوتسال شنسای ساوه به وجود آمد، اما بعدها که اعلام شد هزینهها در ورزش قابل قبول نیست آن باشگاه نیز نتوانست به حیات خود ادامه بدهد.
قانونمندی در ورزش ایران وجود ندارد
متأسفانه قانونمندی درستی در ورزش ما وجود ندارد که بخواهیم با استفاده از این قانون مراکز صنعتی و کارخانهها به درستی در ورزش سرمایهگذاری کنند. البته در زمان ریاست هاشمی تبار بر سازمان تربیتبدنی وقت با استفاده از هوشمندی ایشان قرار شد که یک درصد از فروش محصولات صنعتی در ورزش هزینه شود البته یک سوم از یک درصد که این پول باید در ورزش هزینه میشد.
برای آنکه بدانید این مبلغ چقدر میشود باید بگویم زمانی که من در ورزش سمت داشتم و یا در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حضور داشتم یک سوم یک درصد در سال ۱۳۸۰ بالغ بر ۲۰ میلیارد تومان میشد که آن زمان عدد درشتی بود. آن زمان دلار حدود ۹۰۰ تومان بود. کل یک درصد رقمی در حدود ۷۰ میلیارد تومان میشد ک یک سوم آن که ۲۰ میلیارد بود در ورزش هزینه میشد.
کورتانیدزه را به ایران آوردیم
با ۲۰ میلیارد تومانی که به وجود آمد یک تیم کشتی به نام تیم کشتی پیام در مازندران درست شد و ما حتی یک قهرمان بینالمللی مثل کورتانیدزه را به لیگ کشتی ایران آوردیم. نتیجهاش این شد که علیرضا حیدری توانست این کشتیگیر قدرتمند را در المپیک شکست بدهد، زیرا در لیگ با فن و فنون کورتانیدزه بیشتر آشنا شده بود.
قانونی برای ورزش حرفهای در کشور نداریم
در تمام دنیا بودجه صنعتی که وارد ورزش میشود باعث توسعه ورزش خواهد شد و میتواند تسهیلات زیادی را در ورزش ایجاد کند. در کشور ما هم میتوان از این بودجه باشگاههای صنعتی به صورت قانونمند برای توسعه ورزش کشورمان استفاده کرد. در دنیا کارخانهای مثل بنز از بسیاری از ورزشها حمایت میکند، یا پستبانک آلمان یا شرکتی به نام هرمینش از شنا در آلمان حمایت میکند.
اینها اقتصادهای بزرگی هستند و میآیند و اسپانسر میشوند. ما در دنیا یک ورزش حرفهای داریم یک ورزش آماتور، در بخش ورزش حرفهای بحث ضرور و زیان و سود مطرح است و در واقع یک باشگاه ورزشی خود مانند یک کارخانه یا یک بنگاه اقتصادی است که باید دخل و خرجش را جور کند و درآمدها و هزینهها تابع بحثهای دقیق اقتصادی هستند.
اما متأسفانه در کشور ما قانونی برای ورزش حرفهای نداریم. قانون ورزش کشورمان مربوط به سال ۱۳۵۰ است یعنی زمانی که ورزش ما آماتور بوده پس تعریف دقیق و کاملی از بنگاه ورزشی نداریم و قانومندی خاصی در ورزش حرفهای ما حاکم نیست. مثلاً در بورس میگویند شرکتی که سه سال زیانده باشد نمیتواند در بورس حضورش تداوم داشته باشد.
هیچ باشگاه ایرانی تابع قوانین سود و زیان نیست
هیچکدام از باشگاههای صنعتی ما تابع بازار سرمایه و قوانین سود و زیان نیستند. اگر زمانی باشگاه پرسپولیس با مالکی به نام عبدو فعالیت میکرده یا باشگاههای مثل شاهین، تهران جوان و ... داشتیم همگی این باشگاهها تابع قوانین اقتصادی بودند و اینگونه نبوده که یک فرد برای این باشگاهها هزینه کند بلکه مالکان این باشگاهها با تنظیم دخل و خرج خود حتی سود هم از باشگاهداری میبردند. دقیقاً مثل مدارس غیر انتفاعی که در واقع دخل و خرج مدرسه تأمین میشود و مالک هم از آن سود میبرد. مثلاً باشگاه پیکان در زمان خودش جدا از کارخانه ایران خودرو بوده و دخل و خرجش هم جدا بوده است.
باشگاههای صنعتی باید درآمدزا شوند
اکنون هم باشگاههای صنعتی ما باید درآمدزا باشند، اما هیچکدام از مدیران عامل این باشگاهها به فکر مسایل مالی نیستند در حالیکه مدیران عامل این باشگاهها باید در صورتی که باشگاهشان زیانده شود از طریق مجامع باشگاهها مؤاخذه و حتی اخراج شوند. اما مدیران عامل باشگاههای صنعتی ما خود را مکلف به درآمدزایی نمیدانند و به دلیل اینکه ما قانون و درست و حسابی در ورزش حرفهای نداریم شاهد چنین مشکلات اساسی در باشگاههای صنعتی هستیم.
وقتی قانون ورزش حرفهای نداریم هیچ مدیری نمیتواند درآمدزایی کند و هزینهها هم طبیعی است که منجر به زیان شود. اما وقتی باشگاهها قانونمدار شوند دیگر مجامع از مدیران عامل باشگاهها زیانده بودن را نمیپذیرند.
آژانس نقل و انتقالات بازیکن نداریم
اگر میگویند در باشگاههای صنعتی گاهی شاهد پدیده دلالیسم در فوتبال هستیم قیمت بازیکنان چند برابر قیمت واقعی آن محاسبه میشود به این دلیل است که ما آژانسهای نقل و انتقالات بازیکن نداریم.
در اساسنامه اول فدراسیون فوتبال آمده بود که باید آژانسهای نقل و انتقالات بازیکنان در فوتبال ایجاد شود. در ورزش حرفهای همه چیز در یک اتاق شیشهای است و همه چیز باید شفاف باشد. به طور مثال میگویم وقتی در بخش مسکن آژانسهای املاک داریم قیمت اجاره و خرید و فروش ملک در هر منطقه روشن است و فاصله قیمتی ملکها با هم زیاد نیست. اما چرا در فوتبالمان بحث دلالی پیش میآید.
به این دلایل است که آژانس نقل و انتقالاتی به فراخور ظرفیت کشور به وجود نیاوردهایم و باشگاههای صنعتی ما هم بیلان سرمایهای ندارند. مثل بیلانهایی که بنگاههای اقتصادی دارند. باشگاههای صنعتی ما هم باید چنین بیلان سرمایه داشته باشند. به طور مثال وقتی در باشگاههای صنعتی بیلان سرمایه وجود ندارد و معلوم نیست چقدر پول به عنوان بودجه و چقدر به عنوان هزینه داریم این مسائل در باشگاههای صنعتی که شما میگویید پیش میآید. باید همه چیز بلورین و شفاف باشد.
طرح جامع باشگاهداری را باید تصویب کنیم
برای رهایی از این وضعیت باشگاههای صنعتی باید یک طرح جامع باشگاهداری در ورزش حرفهای ایجاد کنیم که شفافیت مسئله اصلی آن باشد. ما باید در این طرح باشگاهها را مکلف به شفافسازی و ارائه بیلان کنیم. مثلاً اگر باشگاهی ۱۰ تومان قرار است برای خرید بازیکن هزینه کند فقط همان ۱۰ تومان را هزینه کند و تمامی هزینههای باشگاه در چارچوب بودجه مصوب آن باشد. وقتی باشگاهها که تبدیل به یک بنگاه اقتصادی درآمدزا میشوند مکلف به پرداخت مالیات به وزارت اقتصاد و دارایی شوند همه چیز شفاف و مشخص خواهد شد. در همه جای دنیا این مربیان هستند که مالیات درآمدشان را میدهند، اما در ایران شاهدیم که گاهی باشگاه مالیات مربی را هم پرداخت میکند. باید همه چیز قانومند و شفاف در ورزش حرفهای ما اجرا شود.