دریچه ورود به تفکر انتقادی طرح پرسش است
نشست «نقش تفکر انتقادی در ترویج کتابخوانی» از سلسله نشستهای موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران به مناسبت بیستوهشتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران دوشنبه (۲۶ آبان ماه) با سخنرانی محسن حاجیزینالعابدینی، ابراهیم خدایار و فواد مولودی برگزار شد
- طبق اعلام ستاد خبری بیستوهشتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، در ابتدای این نشست محسن حاجیزین العابدینی رئیس شبکه مروجان کتابخوانی با تاکید بر اینکه دریچه ورود به تفکر طرح پرسش است، گفت: اصل و اساس تفکر انتقادی بر این قرار است که ما بتوانیم درباره هر چیزی پرسش کنیم، چراکه، تا در مورد مسالهای پرسشی نداشته باشیم، نمیتوانیم درباره آن فکر کنیم. هر فردی برای اینکه بتواند مساله را از جنبههای گوناگون مورد ارزیابی دقیق و خردورزانه قرار دهد، درباره مسائل مختلف کنجکاوی اولیه دارد.
وی با بیان اینکه هر فعالیتی که بشر شکل میدهد خود به خود شناخته نمیشود و مورد استفاده قرار نمیگیرد بلکه نیاز به معرفی دارد، تصریح کرد: البته هیچ فردی نمیتواند در همه زمینهها متخصص باشد و لازم است ترویج و معرفی درباره مسایل مختلف اتفاق بیافتد. کتاب یکی از اختراعات بشر است که همواره صحبتهای زیادی راجع به جایگاه و ارزش آن صورت گرفته است. اما این محصول فرهنگی هم به دلیل کثرت در انتشار و مشغله زیاد افراد جامعه، نیاز به معرفی شدن دارد.
این پژوهشگر حوزه کتاب با بیان اینکه همه افراد و گروههایی که در زمینه ترویج کتابخوانی فعالیت میکنند به عنوان مروجان کتابخوانی شناخته میشوند، ادامه داد: اساسا هدف ترویج کتابخوانی، معرفی و علاقهمند کردن و تحلیل وضعیت کتابخوانی در گروههای مختلف افراد است. در این فرآیند کتاب به عنوان یک عنصر ارزشمند و تمدنساز و جزء لاینفک زندگی بشر معرفی میشود.
وی اظهار کرد: در شبکه مروجان کتابخوانی در ابتدا افراد به صورت مستقل فعالیت کرده و توان محدودی داشتند، از این رو، این فکر به وجود آمد که شبکهای از افراد و فعال در حوزه ترویج کتابخوانی شکل بگیرد که عمده آنها داوطلبانه و مردمی است. برای اینکه اعضا بتوانند همافزایی داشته باشند تصمیم به ایجاد شبکه مروجان کتابخوانی در کشور گرفته شد.
حاجیزین العابدینی ادامه داد: وقتی کتاب و کتابخوانی رایج میشود، فرد کتابخوان، مجهز به تفکر انتقادی شده و این تفکر انتقادی در فرد تقویت میشود؛ سپس با دانش و اطلاعاتی که در درون فرد به جوشش میآید در مواجهه با مسایل مختلف فرد با اعتماد به نفس بیشتری برخورد میکند و توانایی ارزیابی مسایل و امور مختلف را کسب میکند.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین، در دوره ای که با کثرت اطلاعات و اتفاقات مواجه هستیم باید ابزار و اطلاعاتی داشته باشیم تا بتوانیم موقعیتهای مختلف را ارزیابی کنیم و بر اساس ارزیابی خردورزانه راه زندگی را به سمت سعادتمندی هدایت کنیم. با این تعاریف، یکی از اولین مواردی که درباره تفکر انتقادی مطرح میشود، مقوله آموختن است که باید در مدارس و خانوادهها و در سطح جامعه مطرح شده باشد. البته نکته اساسی این است که علاوه بر آموختن و صحبت کردن باید به آن عمل کرد.
حاجیزینالعابدینی افزود: یکی از مهمترین مواردی که به تفکر نقادانه کمک میکند کتابخوانی است. البته به معنای درست خواندن نه به معنای تکه تکه خواندن که به آن موزاییک خوانی گفته میشود. چراکه، این نوع مطالعه باعث میشود افراد بی قراری مجازی پیدا کنند و حوصله هیچ کار عمیقی نداشته باشند. شبه مطالعه به معنای خواندن در تلگرام و اینستاگرام است که منجر به یک آشنایی سطحی میشود. خواندن عمیق به معنای واقعی خواندن یک فعالیت و فرآیندی است که پیوسته است، موضوع مدار و باعث ایجاد بینش تفکر مناسب در افراد میشود که با پراکنده خوانی نمیتوانیم به تفکر انتقادی و فعال و خلاق دست پیدا کنیم.
***تغییر پارادیم در حوزه فرهنگ ایجاد شده است
در ادامه، ابراهیم خدایار با اشاره به متنی از مجلد پنجم تاریخ بیهقی از آثار ابوالفضل بیهقی تاریخنگار بزرگ و خداوندگار تاریخنویسی در سده پنجم هجری قمری سخن خود را آغاز کرده و گفت: در این اثر به این مقوله تاکید شده که هیچ نوشتهای نیست که به یک بار خواندن نیرزد. مصصحان کتاب تاریخ بیهقی استاد یاحقی و مهدی سیدی شرحی بر آثار این نویسنده بزرگ نوشته اند و نوشتههای این اثر در امثال و حکم دهخدا به عنوان ضربالمثل آمده است.
خدایار با اشاره به کتاب بسیار ارزشمند دیگری تحت عنوان اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابیسعید که زندگینامه این عارف کامل و شخصیت بینظیر تاریخ عرفان ایرانی است، گفت: شفیعیکدکنی در همین کتاب اسرارالتوحید در جایی کتاب تاریخ بیهقی، اسرارالتوحید و تذکرهالاولیا را سه متن شاهکار تمام تاریخ زبان فارسی میداند و بعد گلستان سعدی و کلیله و دمنه را اضافه میکند.
وی افزود:، اما این گزارهها نادرست است، ما با تغییر پارادیم در فرهنگ خود مواجه هستیم این تغییر چند دهه پیش از انقلاب مشروطه ایران کلید خورد و سپس با انقلاب مشروطه تکمیل شد. طی یک محاسبه میتوان نتیجه گرفت هفت نسل ایران اندیشه تغییر پارادایمی را لمس کرده اند. ما پس از تجربه ۲۰۰ سال در این پارادایم هنوز این مقوله را به سبک زندگی خود وارد نکرده ایم و این جای شگفتی است. البته، نسل نخبه و خاص ما میدانند به جای همه چیز خواندن باید هنر هر چیزی را نخواندن و هر چیزی را نشنیدن و هر چیزی را ندیدن را یاد بگیرند، اما چگونه میشود این مساله را در جامعه رواج داد؟ بخش عظیمی از این موضوع به رفتار حاکمان بر میگردد. اما، سهل و آسان گرفتن این موضع و اندیشه انتقادی را در رگ و جان خود حس نکردن و در نظام سیاسی وارد نکردن باعث میشود ما این نوع زندگی را شوخی بگیریم.
خدایار با بیام اینکه وقتی ما درست بخوانیم زبانمان گویا میشود، ادامه داد: در چنین شرایطی اندیشه انتقادی به داد ما میرسد و از غرق شدن در دریای اطلاعات که بعضی اوقات شیطانی و مخرب است و روح انسان را آزار میدهد جلوگیری کند. متاسفانه اطلاعاتی که از شبکههای مجازی وارد ذهن میشود ما را دچار لکنت زبان میکند و اندیشه ما را به محاق و تاریکی میبرد. با وجود اینکه معتقدم نخبگان و جامعه دانشگاهی قیم مردم نیستند و نمیتوانند دیدگاههای خود را به مردم تحمیل کنند، اما میتوانند با تزریق روح انتقادی به جامعه آنها را در گزینش و انتخاب یاری کنند.
***تفکر انتقادی نتیجه مطالعه در سکوت است
فواد مولودی از دیگر سخنرانان حاضر در این نشست با بیان اینکه، ایجاد تفکر انتقادی مستلزم زمینههایی است که گام نخست آن مطالعه در سکوت است، گفت: بحث من متمرکز بر کتابهای علوم انسانی و ادبیات است که کارکرد این کتابها چیست، زیرا یک بخش از زیست فرهنگی ما را شامل میشود. ما در روزگاری زندگی میکنیم که به دلیل فشار رسانهای زیاد کتاب به عنوان منبع فضیلت تبدیل به کالا شکل شده است.
وی افزود: امروزه تولید و انتشار کتاب با صنعت فرهنگی روزگار ما پیوند خورده و بحث سودآوری و تجارت در آن مطرح شده و اینگونه تولید محتوا به حاشیه رفته است. در این حوزه توجه به مقوله نارسیسم فرهنگی بسیار مهم است، اگر تولید کتاب به خودشیفتگی نزدیک شود بسیار زیانبار است. تولید کتاب وقتی به خودشیفتگی فرهنگی متصل شد، نویسنده به دنبال ترویج خود میرود و در اینجا بحث لابیگری و پول مطرح میشود. ضمن اینکه، مساله تجاریسازی بحث کتاب نیز مساله مهمی است و بحث اساسی به این بر میگردد که میان تولید واقعی و شبه تولید نمیتوان تمایز قایل شد.
مولودی اضافه کرد: واسطه و دنیای تجاریسازی کتاب بر تولید واقعی کتاب غلبه پیدا کرده است و وقتی تولید کتاب دچار این آشفتگی میشود نمیتواند مسیر خود را بهخوبی طی کند و میبینیم کتابهای خوب از نویسندگان گمنام در این میان گم میشود و آدمهایی که اهل کار هستند و مسیر طبیعی این راه را پیش گرفتند هم در این مسیر گم میشوند.
وی ادامه داد: سوال اصلی این است که تفکر انتقادی کجا پیشرفت میکند و چگونه میتوانیم مطالعه در سکوت و آرامش را تجربه کنیم؟ در فضای اقتصاد زده کشور ما فراهم شدن زمینه انتقادی و خوانش انتقادی بسیار دشوار است. ما در فضای کالایی شدن کتاب مثل هر چیز دیگری و سیطره آن فرهنگ در سالهای اخیر است که شاهد آن هستیم که فرهنگ روز به روز عقب نشینی میکند که این مساله جدیترین آسیب موجود در خوانش انتقادی است. اینکه کتاب در سبد کالای خانوادهها روزبه روز خود را پس میزند و تسلیم سهل الوصولی صنعت معاصر میشود، نکته مهمی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
نشست «نقش تفکر انتقادی در ترویج کتابخوانی» همزمان با سومین روز از هفته کتاب، با مشارکت انجمن نقد ادبی و شبکه مروجان کتابخوانی از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار و به صورت زنده از طریق اینستاگرام این موسسه پخش شد.
بیستوهشتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «دانایی؛ مانایی» از ۲۴ آبان آغاز و تا ۳۰ آبان ماه ۱۳۹۹ ادامه دارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *