صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

درباره آن فردی که با کودکان کار آن رفتار ناشایست را کرد

۲۷ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۵:۲۵
کد خبر: ۶۷۵۳۳۸
شعری به نام آتش در نیستان است که برخی گویند شاعر آن مولانا است برخی دیگر گویند مجذوب تبریزی آن را سروده و حتی برخی آن را به دیگران نسبت داده‌اند، اما محتوای آن مهم است.
- محمد صفری روزنامه نگار در یادداشتی برای نوشت: شعر آتش در نیستان آنگونه که وجود دارد از برای مجذوب تبریزی است که برخی خوانندگان آوای سنتی نیز آن را خوانده‌اند.
بیتی دارد با این شرح که سروده
«مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است»

و این بیت شعر در کنار رفتاری که از یک فرد سرزده تضادی شد تا به آن موضوع بپردازیم.

فیلمی از یک جوان پولدار بی درد مرفه کاخ نشین در شبکه‌های مجازی منتشر شده که البته خود او آن را نشر داده است.

در تصاویری که این جوان منتشر کرده نشان داده می‌شود که او در خودروی لاکچری‌اش نشسته و از دو کودک کار درخواست می‌کند در ازای پولی که به آن‌ها داده است برایش برقصند و برای پول بیشتر شلوارهایشان را پایین بکشند!
اقدام این جوان که شاید نتوان نام آن را انسان گذاشت، بازتاب‌های گسترده‌ای در میان افکار عمومی داشته که باعث شد تا پلیس وارد عمل شده و او را بازداشت کند.

تصور می‌کنید که چنین فردی چرا دست به این کار غیر اخلاقی بلکه ضد اخلاقی زده است؟
قطعاً رفتار‌های چنین افرادی که از نظر مالی و امکانات مادی در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارند، به خاطر بی دردی است.

بی دردی در زمینه‌های مالی و رفاه، بی دردی مزمن را به همراه دارد که برخی از افراد دچار آن می‌شوند و از خود رفتار‌هایی بروز می‌دهند که خارج از عرف، غیر اخلاقی و ناهنجار است.

کسی که چند کودک کار را که در خیابان مشغول تمیز کردن شیشه‌های خودرو‌ها هستند یا از سطل زباله‌ها، مواد پلاستیکی بازیافتی را جمع آوری می‌کنند، وادار به چنان کاری می‌کند تا پولی به آن‌ها بدهد، بویی از انسانیت نبرده و دچار درد بی دردی شدید است.

چنین افرادی در جوامع کم نیستند و در ایران نیز دیده می‌شوند، نمونه آن همین جوانی که نام و عکس‌اش در رسانه‌ها منتشر شده و خود را بر سر زبان‌ها انداخته، اما این شهرت باعث بدنامی و نفرت از او است.

هر انسانی که رفتار او را با آن چند کودک کار دیده و به تماشا نشسته، مغموم و دل شکسته از رفتار آن جوان شده است.

هیچ نمونه‌ای از حمایت افراد جامعه از رفتار آن جوان نسبت به دو کودک کار یافت نمی‌شود، چرا که در فرهنگ ایرانی اسلامی چنین اقداماتی نفرت انگیز است و نکوهیده، اگر فردی، چون آن جوان ناهنجار دست به چنان کاری زده است، سبک زندگی او در شرایط بسیار مرفه و لاکچری است که باعث می‌شود افرادی مانند او دست به چنین کار‌های زشتی بزنند و انسانیت انسان را لگد مال کنند در حالی که آن کودکان، قطعاً محصول بالا رفتن آن جوان و امثال او از شانه‌های فقرا هستند.

آن جوان با نام «س خ» درد آن کودکان را نمی‌داند، لحظه‌ای شرایط زندگی آن را درک نکرده و نچشیده است، برای چنین افرادی حیات پیرامونی مهم نیست و تنها خود را می‌بینند حتی اگر ابراز شرمندگی هم کنند و عذرخواهی، باز هم در قاموس آن‌ها خوی اشرافیگری، رفاه، خود بزرگ بینی و ذلیل دانستن دیگرانی که مانند آن‌ها نیستند وجود دارد.
کودکان کار خود اسیر باند‌هایی هستند که از آن‌ها کسب درآمد می‌کنند و از صبح تا شب را مشغول کار تا شاید در آخر شب رقمی از درآمد خود را دریافت کنند و برای امرار معاش خانواده خرج کنند.

گویا درد و رنج کودکان کار تنها زجر کار کردن در این شرایط سخت و دشوار نیست، بلکه باید از سوی برخی انسان نما‌ها نیز شکنجه شوند تا اندکی پول کف دست آن‌ها بگذارند!‌ای کاش این جوان بجای آن که رفتار ناهنجار و ناشایستی که با آن کودکان داشت، بر عکس آن را انجام داده و فیلم آن را در فضای مجازی منتشر کرده بود.

اگر او با توجه به جایگاه مالی که دارد و با آن خودروی گرانقیمت، پیاده می‌شد، با مهربانی با آن کودکان رفتار می‌کرد و کمکی به حال آن‌ها می‌نمود و سپس فیلم آن را در فضای مجازی منتشر می‌کرد، قطعاً واکنش‌ها نسبت به این رفتار بسیار مثبت و قابل قبول بود.

هر چند تظاهر نیز با واکنش‌های منفی روبرو خواهد شد، اما هیچگاه چنین نفرتی در میان افکار عمومی برای خود خریداری نمی‌کرد.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *