معمای تعطیلی پایتخت
اما و اگرها برای وضع ناگوار شیوع کرونا همچنان با همان شدت گسترش این بیماری ادامه دارد. اکنون نه آمار مرگ و میرها و بستریها پایین میآید و نه مجادلهها بر سر نحوه و کیفیت اعمال محدودیتها به نتیجه میرسد.
- شاید خیلی زودتر از روزی که ایرج حریرچی معاون کل وزارت بهداشت در یک گفتگوی تلویزیونی از وجود پیش بینیها برای دو برابر شدن آمار مرگ و میرها و تعداد بستریها در دوهفته آینده خبر داد جبهه گیری برای به تعطیلی کشاندن تهران شروع شده بود.
چنانکه محسن هاشمی رئیس شورای اسلامی شهر تهران که خود انگار از فرط استیصال به ورطه عصیان افتاده باشد بی محابا و به دور از هر ملایمتی نسخهای شفابخش، اما سختگیرانه را برای فضای کرونا زده پایتخت تجویز میکند: باید تردد در شهر را به شدت کم کنیم. تعطیل کنیم و حتی در خیابان هم مامور بگذاریم و ببینیم اگر کسی بیرون آمده است، از او بپرسیم که چرا بیرون آمدی؟ اگر غیرموجه بیرون آمده بود، هم جریمهاش کنیم و هم او را به منزل برگردانیم.
ولی اسماعیلی نائب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس هم که از آمار مرگ و میرهای کشور و پایتخت به ستوه آمده در گفتگو با میزان تعطیلی تهران را گریزناپذیر میداند: بر اساس فوتیهای چندروز اخیر و آمار شهرهای مختلف جهان تهران با بیشترین فوتیها به عزادارترین شهر جهان تبدیل شده است؛ این اتفاق نتیجه بی تدبیری و بیبرنامگی است و هر چه زودتر باید راه چارهای اندیشیده شود. با توجه به آمار بالای مرگ و میر و درخواست ستاد کرونا مبنی بر تعطیلی تهران انتظار میرود با یک برنامه ریزی منسجم هر چه سریعتر به داد مردم تهران رسید.
اما شاید کسی که باید مدال طلای بیشترین معارضه جوییها برای تعطیل کردن تهران به گردنش آویخته شود زهرا نژادبهرام عضو هیات رئیس شورای شهر پایتخت باشد. او که پیگیرانه برای تعطیلی تهران کوشیده و حتی در مقطعی خبر تصمیم نهایی برای اعمال تعطیلی را هم رسانهای کرده بعد که تلاش هایش به سامان نرسید باز از پا ننشسته و تا به امروز میانداری اش را حفظ کرده است. طوری که واکنش ابوالفضل قناعتی عضو سابق شورای شهر برانگیخته و میشود تا در گفتگو با میزان فرارفتن نژادبهرام از چارچوب وظایف نمایندگی اش را به باد انتقاد بگیرد: من اعتقاد ندارم هر کسی که در آن مجموعه مسوولیت ندارد اظهار نظر کند انتقادم هم به خانم نژادبهرام این است که درباره آنچه که در حوزه اختیاراتش نیست اظهار نظر میکند درحالی که در قالب پیشنهاد میتوانند بروند با اعضای ستاد مقابله با کرونا رایزنی کنند.
نژادبهرام، اما از پس سالها حضور همیشگی در میدان کشاکشهای رسانهای آنقدر آبدیده شده که در دادن پاسخ در نمیماند: من فکر میکنم همکار سابق ما آقای قناعتی بهتر میدانند که ما نماینده مردم هستیم و باید پیگیر خواستههای مردم باشیم. در نشستهای عمومی که با مردم داشتیم همه درخواست این را داشتند که نسبت به وضعیت بحرانی که در تهران درخصوص واگیری کرونا به وجود آمده اقداماتی صورت بگیرد. ما با مشاورهای که با متخصصان و پزشکان مختلف داشتیم پیشنهاد تعطیلی دو هفتهای را دادیم. یقینا تصمیم گیرنده ستاد ملی مقابله با کروناست و ما در نقش پیشنهاد دهنده عمل میکنیم.
بیشتر بخوانید:
تذکر نظری برای تعطیل نشدن تهران
در این گیرودار که نمایندگان و مسوولان فعلی پایتخت سرگرم امور اجرایی هستند و کمتر رغبتی به گفتگو با رسانهها نشان میدهند مهدی حجت یکی دیگر از اعضای سابق شورای شهر تهران برای رازگشایی از معمای تعطیل نشدن تهران به صحنه میآید و پاسخگوی پرسشهای میزان میشود. حجت که سوزندگی کرونا را جدی میبیند دست مخالفان تعطیلی تهران را هم خالی از حجت نمیبیند: مساله تعطیلی به طور کلی دارای دو وجه است که یک وجهش این است که کسب و کار مردم و خصوصا اقشاری که آسیب پذیرتر هستند و نیازمند کار روزانه هستند و باید از نتیجه کار روزشان بهرهمند شوند در صورت تعطیلی در فشار فوق العادهای قرار میگیرد. البته به افرادی که از توان مالی بالاتری برخوردارند کمتر فشار خواهد آمد، ولی برای اقشار ضعیفتر مشکلاتی ایجاد خواهد شد. از طرف دیگر هم البته مساله سلامتی مردم در میان است. مسوولان تصمیم گیرنده بین این دو مساله مخیر مانده اند که آیا اجازه تعطیلی داده شود و اقشار آسیب پذیر دچار مشکل شوند یا اینکه نه جلوی اپیدمی و گسترش بیماری را به نحوی دیگر بگیرند.
عضو سابق شورای شهر تهران که وجود نارساییها برای تامین معیشت فرودستان اجتماعی را پیش کشیده به تعطیلی احتمالی هم نگاه خوشبینانهای ندارد: تجربه نشان میدهد که در تعطیلیها بسیاری از مردم معمولا رعایت نمیکنند و به مسافرت یا گردشهای خیابانی و پاساژ گردی میروند که خود این هم مزید بر علت میشود و مشکلات را بیشتر میکند.
حجت که با نگاه انتقادی اش به شیوه فیلسوفان ابطال گرا بر نظر و دیدگاه هر دو سوی صحنه موافقان و مخالفان تعطیلی مهر ابطال زده به راه سومی برای عبور از بحران کنونی میاندیشد. او البته به پیچیدگی کار آگاه است: تصمیم گیری برای این مساله و بالانس کردن دو وجه موضوع و رسیدن به یک راه میانه کار مشکلی است. اینکه چرا تا به حال تصمیم گیری درباره تعطیل کردن تهران اتفاق نیفتاده به این بر میگردد که باید جوانب مختلف مساله سنجیده و ارزیابی شود؛ بنابراین زود به نتیجه رسیدن چندان امکان پذیر نیست. حالا البته مسوولان برای اول آذر تعطیلی را اعلام کرده اند، اما اگر تعطیلی مطلق سراسری اتفاق بیفتد میتواند عوارض زیادی در بر داشته باشد که به همین خاطر شاید هنوز مسوولان به تصمیمی در این باره نرسیده اند.
عضو سابق شورای شهر پایتخت در برآوردی که برای علت یابی بی اعتناییهای مردم نسبت به خطر کرونا به دست میدهد تلاش نهادهای گوناگون را قابل اعتنا تشخیص میدهد و علت را بیشتر به رفتار گروههایی از مردم حوالت میکند: آگاهی رسانی به اندازهای که مقدور و ممکن بوده انجام شده است. مثلا امروز میبینیم که سطح شهر پر شده از بیلبوردهای تبلیغاتی درباره این موضوع و صدا و سیما هم مرتب به این موضوع میپردازد. از طرف دیگر شاهدیم که از شخص رهبری تا رئیس جمهور و دیگر مسوولان در این باره مرتب به مردم توصیهها و هشدارهای لازم را میدهند. البته من معتقدم اگر قرار بر رعایت باشد مردم خودشان به مساله واقف هستند و ما امروز کسی را نداریم که بی اطلاع باشد، اما شاید کارهای دیگری را واجبتر میدانند. مثلا برای خیلیها ماندن در قرنطینه تحمل ناپذیر میشود و تصمیم میگیرند به فضاهای عمومی مثل پارکها بروند یا اینکه اقدام به سفر رفتن میکنند درحالی که از وجود بیماری کرونا هم بی خبر نیستند.
حجت، اما درعین حال انذار میدهد تا مسوولان و رسانهها آگاهی بخشی را جدیتر دنبال کنند: درباره علت اینکه عدهای از وضعیت بیماری کرونا اطلاع دارند، اما رعایت نمیکنند البته واقعا آن مقداری که شاید میشد سختی و صعوبت این بیماری را اطلاع رسانی کرد باید کار بیشتری انجام میگرفت و صرف گفتن اینکه کرونا خطرناک است کفایت نمیکند. ضرورت داشت برنامههایی تهیه میشد که مردم از عمق جان متوجه جدی بودن خطر کرونا و سوزندگی این آتش میشدند و در این صورت به راحتی در فضاهای عمومی حضور پیدا نمیکردند. از این جهت شاید کم کاری اتفاق افتاده باشد.
گرچه بسیاری امیدهایی به حضور و اثرگذاری شورای شهر تهران در ستاد مقابله با کرونا بسته اند حجت، اما چندان به این اتفاق دل نبسته است: به نظر من این مساله فقط در حد اینکه شورای شهر هم حضوری در این ستاد داشته باشد و از روند قضایا اطلاعی حاصل شود کارایی خواهد داشت. البته ادعای شورای شهر این است که ما اگر از جزئیات قضایا مطلع باشیم میتوانیم قواعد و ضوابطی را وضع کنیم و شهرداری را موظف کنیم تا در افزایش امنیت بهداشتی مردم موثر باشد. اما من بعید میدانم در این مدت کوتاه و با این شدتی که شیوع کرونا پیدا کرده عضویت شورای شهر در ستاد تاثیری قابل توجهی داشته باشد. حالا البته حضور شورای شهر در ستاد مانعی ندارد و از مسائل مطلع میشوند شاید هم انشالله بتوانند موثر هم واقع بشوند.
عضو سابق شورای شهر پایتخت برای تحلیل نتایج کاهش ساعت کاری سیستم حمل و نقل عمومی تهران نیز مبنا را همان سخن پیش گفته اش میگیرد: همان طور که اشاره کردم هر کدام از این تصمیمات دو وجه دارد که وجه اول به این بر میگردد که محدودیتها مشکلاتی را پدید میآورد و وجه دوم مساله ضرورت حفظ سلامت مردم است. وقتی که مقرراتی برای اعمال محدودیت وضع میشود مثلا اینکه مقرر شود ساعت کار مترو تا ۸ و نیم شب باشد خود به خود باعث ایجاد ازدحام میشود. اما چه میتوان کرد. یک راه حل قطعی برای این مساله وجود ندارد و باید به یک تصمیم میانه رسید. کسانی که منتقد وضع فعلی هستند آیا خودشان راه حل بهتری دارند. چون اگر تعطیلی اعمال شود بسیاری از مردم از نظر کسب و کار آسیب میبینند اگر هم تعطیل نشود سلامت عمومی به خطر میافتد. در هر صورت رسیدن به یک راه حل میانه کار پر زحمتی است.
در این گیرودار که نمایندگان و مسوولان فعلی پایتخت سرگرم امور اجرایی هستند و کمتر رغبتی به گفتگو با رسانهها نشان میدهند مهدی حجت یکی دیگر از اعضای سابق شورای شهر تهران برای رازگشایی از معمای تعطیل نشدن تهران به صحنه میآید و پاسخگوی پرسشهای میزان میشود. حجت که سوزندگی کرونا را جدی میبیند دست مخالفان تعطیلی تهران را هم خالی از حجت نمیبیند: مساله تعطیلی به طور کلی دارای دو وجه است که یک وجهش این است که کسب و کار مردم و خصوصا اقشاری که آسیب پذیرتر هستند و نیازمند کار روزانه هستند و باید از نتیجه کار روزشان بهرهمند شوند در صورت تعطیلی در فشار فوق العادهای قرار میگیرد. البته به افرادی که از توان مالی بالاتری برخوردارند کمتر فشار خواهد آمد، ولی برای اقشار ضعیفتر مشکلاتی ایجاد خواهد شد. از طرف دیگر هم البته مساله سلامتی مردم در میان است. مسوولان تصمیم گیرنده بین این دو مساله مخیر مانده اند که آیا اجازه تعطیلی داده شود و اقشار آسیب پذیر دچار مشکل شوند یا اینکه نه جلوی اپیدمی و گسترش بیماری را به نحوی دیگر بگیرند.
عضو سابق شورای شهر تهران که وجود نارساییها برای تامین معیشت فرودستان اجتماعی را پیش کشیده به تعطیلی احتمالی هم نگاه خوشبینانهای ندارد: تجربه نشان میدهد که در تعطیلیها بسیاری از مردم معمولا رعایت نمیکنند و به مسافرت یا گردشهای خیابانی و پاساژ گردی میروند که خود این هم مزید بر علت میشود و مشکلات را بیشتر میکند.
حجت که با نگاه انتقادی اش به شیوه فیلسوفان ابطال گرا بر نظر و دیدگاه هر دو سوی صحنه موافقان و مخالفان تعطیلی مهر ابطال زده به راه سومی برای عبور از بحران کنونی میاندیشد. او البته به پیچیدگی کار آگاه است: تصمیم گیری برای این مساله و بالانس کردن دو وجه موضوع و رسیدن به یک راه میانه کار مشکلی است. اینکه چرا تا به حال تصمیم گیری درباره تعطیل کردن تهران اتفاق نیفتاده به این بر میگردد که باید جوانب مختلف مساله سنجیده و ارزیابی شود؛ بنابراین زود به نتیجه رسیدن چندان امکان پذیر نیست. حالا البته مسوولان برای اول آذر تعطیلی را اعلام کرده اند، اما اگر تعطیلی مطلق سراسری اتفاق بیفتد میتواند عوارض زیادی در بر داشته باشد که به همین خاطر شاید هنوز مسوولان به تصمیمی در این باره نرسیده اند.
عضو سابق شورای شهر پایتخت در برآوردی که برای علت یابی بی اعتناییهای مردم نسبت به خطر کرونا به دست میدهد تلاش نهادهای گوناگون را قابل اعتنا تشخیص میدهد و علت را بیشتر به رفتار گروههایی از مردم حوالت میکند: آگاهی رسانی به اندازهای که مقدور و ممکن بوده انجام شده است. مثلا امروز میبینیم که سطح شهر پر شده از بیلبوردهای تبلیغاتی درباره این موضوع و صدا و سیما هم مرتب به این موضوع میپردازد. از طرف دیگر شاهدیم که از شخص رهبری تا رئیس جمهور و دیگر مسوولان در این باره مرتب به مردم توصیهها و هشدارهای لازم را میدهند. البته من معتقدم اگر قرار بر رعایت باشد مردم خودشان به مساله واقف هستند و ما امروز کسی را نداریم که بی اطلاع باشد، اما شاید کارهای دیگری را واجبتر میدانند. مثلا برای خیلیها ماندن در قرنطینه تحمل ناپذیر میشود و تصمیم میگیرند به فضاهای عمومی مثل پارکها بروند یا اینکه اقدام به سفر رفتن میکنند درحالی که از وجود بیماری کرونا هم بی خبر نیستند.
حجت، اما درعین حال انذار میدهد تا مسوولان و رسانهها آگاهی بخشی را جدیتر دنبال کنند: درباره علت اینکه عدهای از وضعیت بیماری کرونا اطلاع دارند، اما رعایت نمیکنند البته واقعا آن مقداری که شاید میشد سختی و صعوبت این بیماری را اطلاع رسانی کرد باید کار بیشتری انجام میگرفت و صرف گفتن اینکه کرونا خطرناک است کفایت نمیکند. ضرورت داشت برنامههایی تهیه میشد که مردم از عمق جان متوجه جدی بودن خطر کرونا و سوزندگی این آتش میشدند و در این صورت به راحتی در فضاهای عمومی حضور پیدا نمیکردند. از این جهت شاید کم کاری اتفاق افتاده باشد.
گرچه بسیاری امیدهایی به حضور و اثرگذاری شورای شهر تهران در ستاد مقابله با کرونا بسته اند حجت، اما چندان به این اتفاق دل نبسته است: به نظر من این مساله فقط در حد اینکه شورای شهر هم حضوری در این ستاد داشته باشد و از روند قضایا اطلاعی حاصل شود کارایی خواهد داشت. البته ادعای شورای شهر این است که ما اگر از جزئیات قضایا مطلع باشیم میتوانیم قواعد و ضوابطی را وضع کنیم و شهرداری را موظف کنیم تا در افزایش امنیت بهداشتی مردم موثر باشد. اما من بعید میدانم در این مدت کوتاه و با این شدتی که شیوع کرونا پیدا کرده عضویت شورای شهر در ستاد تاثیری قابل توجهی داشته باشد. حالا البته حضور شورای شهر در ستاد مانعی ندارد و از مسائل مطلع میشوند شاید هم انشالله بتوانند موثر هم واقع بشوند.
عضو سابق شورای شهر پایتخت برای تحلیل نتایج کاهش ساعت کاری سیستم حمل و نقل عمومی تهران نیز مبنا را همان سخن پیش گفته اش میگیرد: همان طور که اشاره کردم هر کدام از این تصمیمات دو وجه دارد که وجه اول به این بر میگردد که محدودیتها مشکلاتی را پدید میآورد و وجه دوم مساله ضرورت حفظ سلامت مردم است. وقتی که مقرراتی برای اعمال محدودیت وضع میشود مثلا اینکه مقرر شود ساعت کار مترو تا ۸ و نیم شب باشد خود به خود باعث ایجاد ازدحام میشود. اما چه میتوان کرد. یک راه حل قطعی برای این مساله وجود ندارد و باید به یک تصمیم میانه رسید. کسانی که منتقد وضع فعلی هستند آیا خودشان راه حل بهتری دارند. چون اگر تعطیلی اعمال شود بسیاری از مردم از نظر کسب و کار آسیب میبینند اگر هم تعطیل نشود سلامت عمومی به خطر میافتد. در هر صورت رسیدن به یک راه حل میانه کار پر زحمتی است.
نظرات بینندگان
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *