صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

محمدرضا طاهری از پرچم‌داران مکتب مداحی تهران است

۱۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۲:۴۲
کد خبر: ۶۷۰۰۵۱
یک کارشناس ادبی گفت: برخی از کار‌های ملودی‌محور و نغمه‌محوری که امروز در حوزه موسیقی و مداحی تولید می‌شود؛ درحال تبدیل شدن به جریان ادبی قابل‌قبول و جاافتاده است.

- طبق اعلام روابط عمومی برنامه «محرم امسال»، در برنامه‌ای پژوهشی با عنوان «محرم امسال» که توسط گروه فرهنگ و هنر دانشکده فرهنگ و ارتباطات و نیز اندیشکده راهبردی اربعین دانشگاه امام صادق (ع) طراحی و اجرا می‌شود، مراسم و اشعار اجرا شده توسط یازده مداح مطرح کشور در محرم سال ۱۳۹۹ مورد تحلیل هنری، ادبی، اجتماعی و فرهنگی قرار می‌گیرد.

برنامه هفتم از نشست‌های «محرم امسال» شامگاه چهارشنبه هفتم آبان‌ماه ۱۳۹۹ با حضور احمد توانایی به عنوان منتقد ادبی، اسماعیل فراهانی به عنوان کارشناس فرهنگی و اجتماعی و امیرحسین سمیعی به عنوان کارشناس موسیقی به بررسی اشعار خوانده شده توسط حاج محمدرضا و حسین طاهری در ماه محرم امسال اختصاص داشت.

احمد توانایی، منتقد ادبی در ابتدای این نشست مجازی گفت: اگر ما متنی که در خدمت مداح قرار گرفته است را به‌عنوان یک متن ادبی به ماهو متن ادبی نگاه کنیم باید قائل به استاندارد‌های متن ادبی هم باشیم یعنی از منظر زبانی و به‌ویژه از منظر روانی استاندارد‌های مرتبط با آن را رعایت کنیم. کمااینکه گذشتگان و میراث‌داران راستین ما در گذشته به‌خوبی میراث زبانی و محتوایی مرتبط با ادبیات عاشورایی را حفظ کردند و با نمونه‌های شاخص و فاخری در دوره‌های گذشته روبه‌رو هستیم که نشان می‌دهد بزرگان ما در گذشته با کدام زاویه دید به این متون در بحث تولید و کاربرد نگاه می‌کردند.

وی افزود: اساساً باید مشخص شود که باید با کدام معیار به متون واشعار اجرا شده در هیئت نگاه کنیم. وقتی تکلیف ما در تعریف اولیه از این متون مشخص شود آن وقت می‌توانیم با مداحان محترم وارد بحث شویم. مداحان ما در کنار کار‌های فاخری که - به‌ویژه بعد از انقلاب اسلامی انجام شده - اجرا شده است با یک نوع ساختارشکنی زبانی روبه‌رو هستیم که باید اصلاح شود.

این منتقد ادبی اضافه کرد: ما میراث‌دار پیشینیانی هستیم که به خوبی آن را پاس داشتند تا به امروز رسیده است. در میان آنچه از گذشته به‌عنوان میراث شعر آیینی و ادبیات آیینی و مشخصاً ادبیات عاشورایی باقی‌مانده به ندرت نمونه‌های ضعیف مشاهده می‌کنیم.

توانایی اظهار کرد: نکته بعدی درباره اشعار آیینی این است که اساساً مضامین این متون چه قدر به لحاظ سندیت صحیح و درست است. یعنی می‌پردازیم به فرا متن و نسبت محتوای این اشعار با تاریخ، اجتماع و حتی مباحث سیاسی آن روزگاران را راستی‌آزمایی می‌کنیم. شاید این مباحث ربطی به منتقد ادبی نداشته باشد، اما نکته این است که اگر شما گواراترین آب را هم در یک ظرف نامطلوب بریزید کیفیت اولیه خود را از دست می‌دهد یعنی اگر بهترین و شریف‌ترین محتوا در رابطه با عاشورای حسینی را که در طول تاریخ راه‌گشای همه انسان‌های آزاده بوده در یک ظرف زبانی نادرست ریخته شود اثرگذاری خود را از دست می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه در رابطه با محمدرضا طاهری با یک مداح پخته و استاد طرف هستیم، عنوان کرد: در آثار وی برخلاف آثار حسین طاهری عطر آثار گذشتگان را می‌توان استشمام کرد. به اعتبار ساخت زبانی و ادبی نمی‌دانم شاعر پدر و پسر مشترک هستند یا نه، ولی آنچه که از آثار برمی‌آید نوعی دوگانگی را نشان می‌دهد. به اعتبار ساخت زبانی، ادبی، محتوایی، لحن و موسیقی در کار‌های پدر خطا‌های ساختی دیده نمی‌شود. نوع لحن واژه‌ها فضای موسیقایی حاکم بر جملات به گونه‌ای است که رد آوا‌ها و نوا‌ها و ملودی‌های گذشتگان ما در بیان وی مشاهده می‌شود.

این منتقد ادبی ابراز کرد: در آثار محمدرضا طاهری با یک سکون طرف هستیم. به لحاظ زبان و حتی محتوا انحراف از معیار دیده نمی‌شود به جز بخش‌هایی که شکسته‌خوانی است و آن هم بخشی در خدمت ملودی است. در آثار حسین طاهری بر خلاف پدرشان که مزین به سکون و وقار است؛ به اعتبار جوانی غلبه شور هویداست و یک نوع انحراف از معیار می‌بینیم که منجر به ساختار‌شکنی در شعر شده است.

توانایی گفت: از نظر نقد ادبی استقلال متن مهم است یعنی این‌که متن ادبی نباید وابسته به ملودی باشد در میراث گذشتگان ما هیچ ردی از ملودی در آثار نداریم. برخی از آثار حسین طاهری گاهاً متن شعر فدای ملودی می‌شود و اساساً شعر و متن در بخش دوم اهمیت قرار می‌گیرد. اگر واضح‌تر بخواهیم بگوییم می‌توان گفت یک نوع اصالت هنری کاذب می‌آید و متن را در وضعیتی قرار می‌دهد که شاهد شکسته شدن آن می‌شویم و حتی در جا‌هایی قافیه و ردیف و کاربرد واژگان عامیانه برای تحقق ملودی از طرف شاعر یا مداح مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وی بیان کرد: تجربه تاریخی و ادبی ایران نشان می‌دهد که ذائقه فاخرپسند ایرانی در بلندمدت همه کار‌های ضعیف را پس خواهد زد هر آنچه که از گذشته مانده و امروز از آن به نیکی یاد می‌کنند آثار فاخری هستند که ارزش ماندگاری را داشتند.

همکاری و هماهنگی بین مادحین و عالمان برای تولید محتوا ضروری است

اسماعیل فراهانی، کارشناس فرهنگی و اجتماعی در ادامه این نشست مجازی گفت: اشعار خوانده شده توسط محمدرضا و حسین طاهری محتوا‌های استانداردی دارند؛ یعنی مضامین فردی و اجتماعی به‌خوبی در کنار هم قرار گرفته‌اند. محتوا‌هایی که مربوط به امروز هستند و طرفی از آینده دارند در اشعار گنجانده شدند. ظهور حضرت حجت (عج) بخشی از مضامین اشعاری است که ارائه کردند. درباره مشکلات اقتصادی، شیوع کرونا، مراسم اربعین از دیگر مضامین این اشعار بوده است. سرزنش خود، استغفار از گناهان، بحث خوف و رجاء و ... در اشعار و دعا و مناجات وجود دارد. برآورد کلی این است که همه آن چیزی که روحانیت و علمای ما به لحاظ فرهنگی و اجتماعی معنا سازی کرده‌اند در اشعار اجرا شده توسط این دو مداح وجود داشت.

وی ضمن بیان اینکه روحانیت در عمق بخشی به اشعار و محتوای تولید شده در هیئت تاثیر بسیاری دارد، عنوان کرد: در بین مداحان کمتر شاهد این هستیم که خودشان بتوانند ایده‌ای به لحاظ معنایی بیاورند که این نکته هم می‌تواند مثبت باشد هم منفی. به نظر می‌آید منبع اصلی این جوشش‌ها روحانیت است. به همین دلایل لازم است بین مداح و علما برای تولید مضمون و محتوای مفید همکاری و هماهنگی وجود داشته باشد. به‌محض این‌که این معنا سازی تضعیف شود ممکن است ما به سمت اشعار ضعیف‌تر و اشعار سطح پایین حرکت کنیم.

این تحلیلگر فرهنگی و اجتماعی اظهار کرد: در زمانه و فضای رسانه‌ای هستیم که مداح مجبور است تولید سالانه داشته باشد. در گذشته هیچ‌وقت این‌طور نبوده است که مداح هر سال برای همه برنامه‌ها شعر، آهنگ و ملودی جدید تهیه کند و این‌ها به پیچیدگی کار افزوده است. از این جهت همراهی مداحان با علما بسیار ضروری و لازم است.

فراهانی ابراز کرد: نکته دیگر که لازم است ذکر شود این است که در خیلی از صنوف رابطه پدر و فرزندی به معنای ادامه راه و رسم و شغل پدر از سوی فرزندان از بین رفته است و فرزندان مسیر پدر را ادامه نمی‌دهند. این رویه سبب شده تا میراث و تجربه‌های زیادی دفن شود، اما در رابطه با حاج محمدرضا طاهری و فرزندشان این موضوع قابل توجه و تامل است.

وی بیان کرد: حسین طاهری در سن و سالی پایین به خاطر موقعیت و کیفیت استاندارد در ارائه و اجرای مداحی به شهرت رسیده است که در این موقعیت مسئله مراقبت از خود موضوعیت از طرف این مداح جوان دارد. این موضوع می‌تواند به فرهنگ مداحان جوانی که وارد مداحی می‌شوند کمک کند؛ خصوصاً در فضای رسانه‌ای شده‌ای که داریم و مداحان هم از این وضعیت مستثنی نیستند.

این تحلیلگر فرهنگی و اجتماعی ابراز کرد: به نظرم حفظ اصالت مداحی با همین خانواده‌های استخوان‌داری که وجود دارد، موضوعیت دارد و باید برخی از سنت‌های خانوادگی و میراث‌هایی که تخریب شده است احیا شود.

فراهانی خاطرنشان کرد: طبیعی است که در میان این حجم از تولید و مصرف در حوزه مداحی بالاخره آثار ضعیفی در میان آن‌ها پیدا شود. شاید مقایسه آثار درخشان گذشته با این حجم از آثار تولید شده و شنیده شد بازنشر شده صحیح نباشد.

مداحان آثاری اجرا کردند که به لحاظ موسیقی از آثار خوانندگان برتر است

امیرحسن سمیعی، کارشناس موسیقی درباره خصوصیات موسیقیایی اجرا‌های محمدرضا طاهری گفت: موسیقی ایرانی مکتب‌های مختلفی مثل مکتب تهران، اصفهان و ... دارد؛ سال‌ها بعد اگر موسیقی مداحی مکتب‌سازی بشود و بخواهند اسم بگذارند بدون تردید حاج محمدرضا طاهری پرچم‌دار مکتب تهران خواهد بود. تعداد انگشت‌شماری مداح داشتیم که اشراف نسبتاً خوبی به ردیف‌های موسیقی ایرانی داشتند و از هر دستگاهی نمونه‌های اجرا می‌کردند. بعضی مواقع آثاری که از این بزرگواران می‌شنیدم از هیچ خواننده‌ای در حوزه موسیقی ایرانی نمی‌شنیدم. مثلا حاج خلج به موسیقی ایرانی خیلی اشراف دارد و در اجرای موسیقی اصیل ایرانی بسیار توانمند است.

وی افزود: در قدیم به این صورت بود که خواننده‌های معروف مرثیه سرا‌های مداحان برجسته زمان خودشان بودند؛ این در طول زمان کم شده است و هرچه به جلو حرکت کرده مداحان اشراف‌شان به ردیف موسیقی ایران کمتر شده است. مداحانی مثل محمدرضا طاهری، خلج، حاج منصور ارضی خیلی اشراف خوبی بر موسیقی دارند و در دهه ۷۰ بعضاً آثاری اجرا کردند که از خوانندگان ایرانی برتر می‌دانم.

این کارشناس موسیقی ادامه داد: تمام مبحث نوگرایی طاهری به استفاده از لحن‌ها و نغمه‌ها و ردیف‌های جدید مربوط نمی‌شود بخش مهمی از مبحث نوگرایی طاهری پرهیز از کلیشه‌های مداحی است. موسیقی ما به خصوص موسیقی پاپ در ده‌های اخیر جریان درستی را طی نمی‌کند و بعضی وقت‌ها مداحی و موسیقی از همدیگر الهام می‌گیرد. طاهری از این تاثیرات مخرب دور بوده است.

سمیعی اظهار کرد: طاهری از موسیقی پاپ استفاده نمی‌کند و در عوض از موسیقی فیلم‌ها استفاده می‌کند و روی آن‌ها کلام می‌گذارد که این کار بسیار هوشمندانه‌ای است؛ مثلاً از موسیقی فیلم «روز واقعه» و «بوی پیراهن یوسف» استفاده می‌کند از آثار موسیقیایی مجید انتظامی استفاده می‌کند که در سطح جهانی است.

ترکیب شعر‌ها و نغمه‌ها در مداحی‌های محمدرضا طاهری یک اثر هنری است

وی اضافه کرد: در دهه ۸۰ اتفاقی که نباید بیفتد می‌افتد و طبیعی است که در مسیر هنرمند، مداح و شاعر از این اتفاق‌ها می‌افتد و ملودی‌های وارد کارشان می‌شود که نه صرفاً یک قطعه موسیقی پاپ، اما هاله‌ای از موسیقی‌های زمان خودش است، اما در دهه نود دوباره به رویه قبلی برمی‌گردد.

این کارشناس موسیقی ابراز کرد: ترکیب شعر‌ها و نغمه‌ها در مداحی‌های طاهری یک اثر هنری است. در سال‌های اخیر این بخش‌ها را طاهری می‌خواند و بخش‌هایی که می‌خواهد که سنت‌شکنی نکند را فرزندشان می‌خوانند. طاهری جزو مداحان استثنایی است که در حین مداحی بازی صورت دارد، بازی دراماتیک دارد. شروع کار خود را بسیار موقر انجام می‌دهد و استفاده‌ای که وی از ردیف موسیقی ایرانی می‌کند در دهه ۷۰ بسیار قوی است در دهه ۸۰ ضعیف می‌شود و در دهه ۹۰ دوباره استفاده می‌کند.

سمیعی ضمن بیان اینکه هیئت برای نه نسل ما نجات‌دهنده بزرگ بود، گفت: یک سری خواننده‌ها داریم که در موسیقی کار خاصی انجام نمی‌دهند در مداحی هم همین افراد وجود دارند؛ گاهاً کارشان طرف‌داران زیادی هم دارد، ولی جریان‌سازی بحث متفاوتی است. مداح جریان‌ساز به این راحتی‌ها به این راه نمی‌رسد و حاج محمدرضا طاهری نقش مهمی در جریان‌سازی برای نوجوان‌ها و جوان‌ها دارد.

وی بیان کرد: در یک دوره‌ای که محمود کریمی و محمدرضا طاهری شروع به نوآوری کردند در ابتدا نگرانی‌هایی بود ازین جهت که فضای مذهبی نگران بود که این مسیر به کجا ختم خواهد شد؟ اما هردوی این بزرگواران راهی را رفتند که ابداع مجدد سنتی بود و نوآوری‌های خوب و قابل اعتنایی انجام شد، ولی عملاً ما هنجارشکنی نداشته و موسیقی و اشعار گذشته با قوت و قدرت خوبی خوانده و احیا شد؛ در واقع سنت‌شکنی انجام شد، اما هنجارشکنی و انجام نشد.

اشعار ملودی‌محور در حال تبدیل شدن به جریان ادبی است

محمدمهدی سیار، شاعر در انتهای این نشست مجازی اظهار کرد: موافق نیستم با این‌که ما شعر شکسته و محاوره را گونه‌ای ضعیف‌تر یا غیرماندگارتر از شعر به حساب بیاوریم. شعر محاوره از قدیم هم به عنوان ترانه معروف بوده است مثل دوبیتی‌های باباطاهر و زبان شکسته‌ای دارد که از پس قرن‌ها صورت مکتوب آن به ما رسیده است. آثاری که متکی به ملودی نیست.

وی ادامه داد: برخی از کار‌های ملودی‌محور و نغمه‌محوری که امروز در حوزه موسیقی و مداحی تولید می‌شود؛ اتفاقاً درحال تبدیل شدن به جریان ادبی قابل‌قبول و جاافتاده است که از چندین دهه اخیر و خصوصاً بعد از متداول شدن ابزار‌های ضبط صوت و موسیقی شاهکار‌هایی داریم که اتفاقاً براساس نغمه سروده شده‌اند.

این شاعر عنوان کرد: آثار برجسته تولید شده ملودی‌محور جزو حافظه فرهنگی ما شده‌اند و متونی هستند که اگر به متن آن‌ها نگاه می‌کردیم تراز ادبی و فرهنگی آن‌چنانی نداشتند، ولی با هم‌نشین شدن با نغمه‌های مناسب، نحوه اجرای خواننده، تنظیم و ساز‌ها اثر هنری را به وجود می‌آورد که این اثر در کل ماندگار و جای خودش را در فرهنگ ما باز کرده است. در نوحه‌ها هم آثار بسیار خوبی بر اساس ملودی در این سال‌ها سروده شده و شأن این‌گونه سرودن را نباید پایین بدانیم.

سیار خاطرنشان کرد: صرف محاوره بودن و نغمه‌محوری شعر و سرودن براساس نغمه به خودی خود ضعف محسوب نمی‌شود؛ بسیاری از آثار معروف که می‌شنویم، متن آن بدون نغمه اجرا شده شناخته نمی‌شود.


انتهای خبر/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *