چگونه بازیگر شویم (۲۱۴) /آیا میتوان برای هر سازی در بدن به یک معادل دست یافت؟
- بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب میشود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که میتوان در آن ایفای نقش در قالب شخصیتهای مختلف را تجربه کرد.
در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب میشود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.
بدن دیباچه هستی و زندگی جانداران است «باید بروم»! «با مهربان باش»! «یک پاکت شیر بخر»! «میخواهم فکر کنم»! «این کار از عهده من برنمیآید»!.
جملههای بالا از تعدادی حرف و کلمه ایجاد شدهاند. این جملات برای انجام دادن یا ندادن امور روزمره طرح میشوند و ما از طریق همین کلمهها رموز و علایمی را به بدن منتقل میکنیم تا بدن با تغییر شکل لازم آنها را عمل کند. انسان بدوی از آنجا که هنوز به زندگی جمعی، احساس نیاز نمیکرد و میبایست تمام احتیاجات خود را به تنهایی برآورده میساخت، ارتباط بسیار بالایی با بدن خود داشت. پشت هر چیزی مخفی میشد، با هر حیوانی ارتباط میگرفت، با سایه خود بازی میکرد، از طوفان و باد و باران شدید میترسید و میگریخت و هم شکل میشد. با وجود اینها آیا میتوان اولین و مهمترین حضور و دریافت انسان را در کیهان مدیون بدن و الگوبرداریهای انسان از بدنش دانست؟
نگاهی به اولین دستساختههای بشر بیاندازید: با سنگ ظرف، انبر، چاقو، ستون با برگ سرپوش و سایهبان و با گل کوزه. آیا میتوانید بگویید انسان بدوی این ابزار را با تقلید از کدام اعضای بدنی خود ساخته است؟ جالب است که این دست ساختههای بشر هیچ گاه از چرخه زیست خارج نشده و هیچ چیز جای آنها را نمیگیرد. بشر اولیه برای تطابق محیط با خود یا عکس آن، از الگوی بدن بهرههای فراوان برد.
آواهای پیروزی تبدیل به موسیقی جشن او شد و شکستها به نغمههای حزین بدل گشت و تمام این موسیقی از حنجره بشر تولید شد و سپس باز بشر با الگوبرداری از بدن خود سازهای مختلفی را ساخت.
حتی «صنعتگری» نیز از دستگاههای زیستی انسان الگو میگیرد. انسان راه طولانی را میپیماید تا از طریق استقراء و قیاس خود با همه چیز، در هستی به تعریف صحیح از زندگی برسد. از این حیث باید بدن خود را به مثابه مکانیک دید که نیاز بازنگری، تقویت، شکوفایی و بهداشت دارد. راز هوشمندی در بازیگری راستین نیز در سلامتی و قدرت بدن است.
هم اکنون به اطلسیهای موجود بدن رجوع کنید و به آنها نگاهی بیاندازید تا به پاسخهای دقیقتری رسید. اولین وظیفه هر بازیگر پس از شناخت کامل بدن حفظ سلامتی و تندرستی است. حفظ سلامتی بازیگر، تعهد به خود او و هنر تئاتر و گروه نمایشی و تماشاگر است. برای آغاز راه باید هر روز تکلیفی خاص را دنبال کنید: باید به تشریح اعضا و جوارح بدن بپردازید و هر وز مبحث داغ روزانهتان داناییهایی باشد که از بدن پیدا میکنید. هر روز یک عضو! وقت کم داریم و مطلب برای آموختن بسیار زیاد! بافتها، عضلات، اعصاب، استخوانها و ... اینها خاصترین مراحل پیشانقشی است. من این اسم را برایش انتخاب کردهام. میتوانید از این مراحل ورود نرمتر و صحیحتری به دنیای بازیگری داشته باشید و البته از بازیگری لذت بردن منوط به همن شناخت اولیه و مهم است.
اما مفاهیم کلی فن بدن که بعد از این مراحل آغاز میشود و به عقیده خیلیها ورود به مبحث حرکت است، اعمال جسمانی شامل اهمیت ساختمان زندگی جسمانی نقش است که اساس آن نزدیکی و یگانگی بدن و درون است؛ به دنبال خود خلاص شدن بازیگر از عادتهای سرشت خود و پرورش عضلات موثر از طریق تنفس را در پی خواهد داشت و سپس مبحث دیگری که در خصوص بدن، رکنی اساسی است، مفاهیم ژست است.
این مبحث در مورد زبان ژست و ژستها در خودآگاه و ناخودآگاه بازیگر و همچنین ژستهای طبیعی در مردم و ژست در زندگی است.
از شاخههای دیگر این مبحث نگاهی به ژستهای روانشناسانه است. نکته بعد زبان ژستیک است که مواضع و رهیافتهای مرتبط در کلیت بدن نهفته هستند. بحث ژستهای اجتماعی و ژستوس که شامل نمایانگر شدن حالت وجودی یک شخصیت است و توسط بازیگر بیرونی میشود.
از تاثیرگذارترین هنرمندانی که در این مورد بسیار تلاش کردهاند، تا امروز این مقوله به عنوان یک واقعیت در متدهای بازیگری بماند اشتاینر آلمانی با پایهگذاری لوریتمی، میرهولد روسی در خصلتهای بیومکانیکی بدن و بحث بازیگر کارگر و میخائیل چخوف روسی آمریکایی! در بررسی سرشت پلاستیکی و روانشناسیک بدن بازیگر، واتسون کریگ با مبحث بازیگر ماریونت و اقوال و آثار فوتوریستها در بازیگر ماشین برتولت برشت در مبحث ژستوس در سبک اپیک و یا فن بیگانهسازی است.