«روزهای نارنجی» روایتی از یک انتخاب سخت
- فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» به کارگردانی «آرش لاهوتی» از چهارشنبه وارد چرخه اکران سینماها شده و تاکنون فروشی معادل چهل و دو میلیون تومان را برای خود به ثبت رسانده است.
البته اکران این فیلم شاید در جای خود شانسی خوب برای کارگردانی کار اولی باشد اما باید دید این اثر تا چه حد می تواند در ادامه راه به سینمای بحرانی و کرونازده کمک کند، سینمایی که در فصل تابستان مخاطب نداشته شاید برای تغییر در رویه باید فیلمهای مهمتری را به چرخه اکران معرفی کند اما آثاری چون «روزهای نارنجی» با وجود حضور بازیگرانی خوب بعید است در گیشه موفق باشند.
«روزهای نارنجی» اولین اثر سینمایی آرش لاهوتی، درباره «آبان» زنی ۴۵ ساله است که واسطه استخدام کارگران فصلی است. این فیلم نخستین بار در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و به نوعی با نقدهای متناقضی روبرو شد.
برخی از منتقدان روزهای نارنجی را اثری کم رمق در فیلمنامه و کارگردانی دانسته و ریتم اثر را کند خواندهاند، برخی دیگر منتقدان با تحسین این فیلم سبک کارگردانی را خاص دانسته و ریتم فیلم را کاملا در اختیار فیلمنامه و اثر اعلام کردند.
هدیه تهرانی، علی مصفا، مهران احمدی، علیرضا استادی، ژیلا شاهی، صدف عسگری، رویا حسینی، لیلی فرهادپور، اکرم علمدار، سیامک ادیب و امین گلستانه بازیگران این فیلم هستند.
اولین فیلم بلند سینمایی آرش لاهوتی تاکنون در جشنوارههای بینالمللی متعددی حضور داشته و جوایز زیادی کسب کرده است. فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» تاکنون در سی جشنواره و رویداد سینمایی در خارج از ایران به نمایش در آمده و ۹ جایزه نیز دریافت داشته است.
فیلم روزهای نارنجی روایتگر زندگی بانویی است که میخواهد جبر زمانهاش را بشکند، مستقل انتخاب کند، برای آیندهاش تصمیم بگیرد و زیستی سالم و بدون دغدغه داشته باشد.
آبان به همراه همسرش مجید در شمال کشور زندگی میکنند. آبان با به کارگیری زنان محلی و کارمزدی که بابت چیدن مرکبات باغهای میوه دریافت میکند، چرخ زندگی مشترکشان را میچرخاند.
آبان در مناقصه برداشت پرتقال از باغ بزرگی را بر عهده میگیرد و به عنوان پیمانکارموظف میشود ۱۰ روزه میوهها را چیده و بستهبندی شده تحویل صاحب باغ دهد و در ازای آن سند خانه مسکونیاش را بابت ضمانت اجرای مناقصه گرو میگذارد.
صاحب باغ تاکید میکند اگر ۱۰ روزه برداشت پرتقالها به اتمام نرسد منزل مسکونی آبان را بابت خسارت دیرکرد تصاحب میکند. همزمان با برداشت میوهها انواع مشکلات به آبان هجوم میآورد و او روزهای پر التهاب و نفسگیری را از سر میگذراند.
روزهای نارنجی داستانی تکخطی دارد و کارگردان با دستمایه قرار دادن ۱۰ روز از زندگی آبان تصویری رئال از لایههای رویی و زیرین جامعه ارایه میدهد. در بخشهایی از جامعه شاهد شیوع مشکلات در بخشهای مختلف اداری و زندگی روزمره مردم کوچه و بازار هستیم.
زنان بیسرپرست یا بدسرپرست و نیازمند برای تامین معاش خانواده به کارگری رو آوردهاند. آبان در چنین فضای مخدوش و نامنسجمی تصمیم دارد از حصارها عبور کند و مناقصه را به سرانجام برساند. در فیلم روزهای نارنجی مجید همسر آبان درک درستی از موقعیت همسرش ندارد و در تنگناها و فشارها مددکار او نیست. کاظم خواستگار سابق و کینهتوز آبان و رقیب کاری امروز او برای به بنبست کشاندن آبان دست به هر کاری میزند تا آبان را از میدان به در کند.
ایفای نقش بازیگران و سبک کارگردانی و فیلمبرداری روزهای نارنجی به باورپذیری فیلم کمک شایانی کرده و با برتری زبان تصویر بر دیالوگ فیلم ساختاری مستندگونه پیدا کرده است.
با وجود اینکه حضور هدیه تهرانی در نقش آبان باعث جذابیت دو چندان فیلم شده باید گفت تفاوت چندانی در بازی هدیه تهرانی با سایر کارهایش مشاهده نمیشود. فیلمنامه در معرفی کاراکترها موفق است و بلوغ شخصیت آبان در سکانس پایانی هنگام غذا خوردن کنار کارگران زن هوشمندانه طراحی شده است. آرش لاهوتی در نخستین تجربه بلند سینماییاش خوش درخشیده و با ایما و اشاره توانسته تصویری گویا و واقعی و به دور از کژاندیشی از جامعهای که در آن زیست میکنیم، ارایه دهد. حضور موفق روزهای نارنجی در جشنوارههای رنگارنگ آسیایی، اروپایی و آمریکایی نشاندهنده ارتباط و همذاتپنداری مخاطب جهانی با فیلم است.