صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

«سهراب سپهری» شاعری از جنس آب و علف

۱۵ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۵:۰۱
کد خبر: ۶۶۲۲۳۰
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
پانزدهم مهر ماه هر سال مصادف با تولد شاعری است که همه او را با اشعاری لطیف و پر مغز می‌شناسد. سهراب سپهری در همین روز و در شهر کاشان به دنیا آمد.

- پانزدهم مهر ماه هر سال مصادف با تولد شاعری است که همه او را با اشعاری لطیف و پر مغز می‌شناسد. سهراب سپهری در همین روز و در شهر کاشان به دنیا آمد.

سهراب سپهری در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه‌ای وافر داشت. نقاشی می‌کرد، تار می‌ساخت و خط خوبی هم داشت.

سپهری در سال‌های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعر‌های دوره جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است:

در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج، چون کمان قد سروش خمیده بود

دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر
یک سال می‌گذشت، پسر را ندیده بود

مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می‌داشت. دوره کودکی سپهری در کاشان گذشت. سهراب دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید. سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه‌مند بود.

سپهری در سال‌های کودکی شعر هم می‌گفت، یک روز که به علت بیماری در خانه مانده و به مدرسه نرفته بود با ذهن کودکانه اش نوشت:

ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان
نکردم هیچ یادی از دبستان

ز درد دل شب و روزم گرفتار
ندارم من دمی از درد آرام

در مهرماه ۱۳۱۹ سپهری به دوره دبیرستان قدم گذارد و در خرداد ماه ۱۳۲۶ آن را به پایان رساند. سهراب از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و در آذر ماه ۱۳۲۵ یعنی اندکی بیش از یک سال بعد از به پایان رساندن دوره دو ساله دانش سرای مقدماتی به استخدام اداره فرهنگ کاشان (اداره آموزش و پرورش) در آمد و تا شهریور ۱۳۲۷ در این اداره ماند.

در این هنگام در امتحانات ادبیات شرکت کرد و دیپلم کامل دوره دبیرستان را نیز گرفت. سال بعد او به دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران رفت. وقتی که در این دانشکده بود، نخستین دفتر شعرهایش را چاپ کرد و مشفق کاشانی با دیدن شعر‌های سپهری پیش بینی کرد که او در آینده آثار ارزشمندی به ادبیات ایران هدیه خواهد داد.

اولین کتاب سپهری با نام مرگ رنگ در تهران منتشر شد که به سبک نیما یوشیج بود. سپهری دومین مجموعه شعر خود را با نام زندگی خواب ها در سال ۱۳۳۲ سرود و در همین سال بود که دوره لیسانس نقاشی را در دانشکده هنر‌های زیبا با رتبه اول و دریافت نشان اول علمی به پایان رساند.

از سال ۱۳۳۲ به بعد، زندگی سپهری در گشت و گذار و مطالعه نقاشی و حکاکی در پاریس، رم و هند و شرکت در نمایشگاه‌ها و آموختن و تدریس نقاشی گذشت، تا جایی که بعضی او را شاعری نقاش خوانده اند و بعضی دیگر نقاشی شاعر.

سهراب در سال ۱۳۳۷ دو کتاب آوار آفتاب و شرق انده را آماده چاپ کرد، ولی موفق به چاپ آن‌ها نشد و سرانجام در سال ۱۳۴۰ این دو کتاب به انضمام زندگی خواب ها زیر عنوان آوار کتاب منتشر شد. در این کتاب می‌توان به جلوه‌های زبان خاص سپهری برخورد کرد و همچنین شور و شوق آمیختگی با طبیعت را که در شعر‌های بعدی کاملاً واضح می‌شود بیشتر دید.

در شرق اندوه سپهری از هر نظر تحت تاثیر غزلیات مولوی است و شعر‌های این مجموعه همه شادمانه و شورانگیزند. دو شعر بلند صدای پای آب و مسافر پنجمین و ششمین کتاب‌های او هستند.

شهرت سپهری از سال ۱۳۴۴ و با انتشار شعر بلند صدای پای آب آغاز شد. در صدای پای آب است که محتوای ویژه‌ی شعر سپهری فرمش را می‌یابد. فرم و محتوای شعر سپهری، از صدای پای آب به بعد به هماهنگی می‌رسند. صدای پای آب، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است.

این شعر که روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین بار در فصلنامه‌ی آرش در آبان همان سال منتشر شد.

سپهری که تمام عمرش را به دور از جنجال روزنامه‌ها و مجلات و فقط با دوستان اندک و تنهایی خود می‌زیست و بدین سبب از طرف نشریات جدی گرفته نشده بود، در سال ۱۳۴۵ با انتشار شعر بلند مسافر که یکی از درخشان‌ترین شعر‌های فارسی است، بزرگی و شاعری اش را بر نشریات تحمیل کرد.

مسافر تأمل و سیر و سفر شاعر است در فلسفه‌ی زندگی. حجم سبز هفتمین مجموعه شعری سپهری و کامل‌ترین آن‌ها است.حجم سبز پایان آخرین جستجوی‌های سپهری در شعر مسافر اوست. گویی پاسخ همه پرسش‌ها را یافته و به همه حقایق رسیده است.

شاعر دیگر منتظر مژده دهندگان نمی‌ماند بلکه خود قصد می‌کند که بیاید و پیام آورد: روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد. هشتمین و آخرین مجموعه شعری سهراب سپهری ما هیچ، ما نگاه است.

در این کتاب بر خلاف مجموعهحجم سبز و دو شعر بلند صدای پای آب و مسافر شاعر روی به یأس دارد. اما یأسی که جز از حوزه ذهن رنگین سپهری بیرون نمی‌تراود.

سپهری در سال ۱۳۵۵ تمام هشت دفتر و منظومه خود را در هشت کتاب گرد آورد. هشت کتاب نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی. هشت کتاب یکی از اثر گذارترین و محبوب‌ترین مچموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است.

سپهری در سال ۱۳۵۷ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و در سال ۱۳۵۸ برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و سرانجام در اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹، سهراب سپهری به ابدیت پیوست.

نخست قرار بود که طبق خواست خودش او را در روستای گلستانه به خاک بسپارند، اما به پیشنهاد یکی از دوستانش برای اینکه طغیان رود، مزارش را از بین نبرد او را در صحن امامزاده سلطان علی دهستان مشهد اردهال به خاک سپردند.


برچسب ها: اخبار ادبیات

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *