صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

آموزش و پرورش عامل ایجاد فاصله طبقاتی

۱۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۴:۴۰
کد خبر: ۶۶۱۹۴۸
آموزش و پرورش یک کشور زمانی که هدف خود را برای خصوصی سازی تعریف کرده باشد، فاصله طبقاتی عمیقی شکل خواهد گرفت.
- محمد صفری روزنامه نگار در یادداشتی که برای ارسال کرد، نوشت: آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران نه تنها یک امر آموزشی است، بلکه وجهه تربیتی آن باید غالب باشد.

کشوری که بر اساس ایدئولوژی اسلامی بنا نهاده شده نمی‌تواند امور آموزشی، پرورشی و تربیتی خود را به بخش خصوصی واگذار کند.

در قانون اساسی نیز بر امر آموزش رایگان برای آحاد جامعه تأکید شده است و راه اندازی مراکز آموزشی خصوصی به نام مدارس غیر دولتی یا غیر انتفاعی که از دوران دولت سازندگی آغاز شد، تبعیض فاحش و عمیق میان فرزندان این مرز و بوم است.

همه فرزندان ایران اسلامی باید از آموزش و پرورش رایگان و در سطح مناسب برخوردار باشند، اما سال‌ها است که با راه اندازی مدارس غیر دولتی، مدارس نمونه مردمی، مدارس هیأت امنایی، دارس شاهد در کنار مدارس دولتی، بر عمق تبعیض افزوده شده و فاصله طبقاتی در جامعه افزایش یافته و نمایان‌تر شده است.

عریانی این مسئله در جامعه‌ای که سیاست آن بر اساس عدالت اجتماعی است، اقشار کم درآمد را آزار می‌دهد و این موضوع دغدغه ذهنی و فکری خانواده‌های کمتر برخوردار گشته است.

سیستمی که اکنون در آموزش و پرورش ایران در ایجاد مدارس گوناگون با شهریه‌های سنگین پیاده می‌شود، نه تنها در تضاد با قانون اساسی است بلکه بر مبنای تفکر لیبرال سرمایه داری است که اعتقاد دارد هر که توان زندگی در نظام سرمایه داری را ندارد محکوم به نابودی است.

در حالی که در تفکر اسلامی چنین عقایدی منسوخ و مطرود است و جایگاهی ندارد.

آیا می‌توان در مدارسی که با نام غیر انتفاعی تأسیس شده است، جوانان و نوجوانانی را تربیت کرد که بتوانند برای کشور مفید باشند؟ البته این سخن کلی است و شاید بتوان نمونه‌هایی هر چند اندک را یافت که از دل اینگونه مدارس بیرون آمده اند و به کشور، مردم و انقلاب خدمت کرده‌اند.

قطعاً در آمار‌ها وجود دارد که دانش آموزانی که در چنین مدارسی درس می‌خوانند به خاطر شرایط ویژه و لاکچری آن که در مدارس حاکم است، خود را تافته جدا بافته می‌پندارند و بر اساس همین تفکر نیز عمدتاً پس از پایان تحصیلات به خارج می‌روند و باز نمیگردند.

بهره چنین مدارسی برای کشور چیست؟
آیا خروجی این مدارس برای جمهوری اسلامی ایران مثبت است؟
دانش آموزان مدارس گوناگون غیر دولتی از خانواده‌های پر برخوردار، ثروتمند و مرفه جامعه هستند، این قشر گرچه در اقلیت قرار دارند، اما همین قشر اقلیت با صرف هزینه‌های میلیونی برای فرزندان خود تیشه به ریشه اکثریت جامعه می‌زنند که از آن امکاناتی برخوردار نیستند، این که از کجا آورده‌اند اکنون موضوع بحث نیست، اما چنین فضایی را دولت و دولت‌ها در طول سالیان گذشته تاکنون به آن دامن زده‌اند.

چه اشکالی دارد که همه فرزندان ایران اسلامی از یک سیستم آموزشی یکسان با امکانات مساوی برخوردار باشند و از آن بهره ببرند؟
آیا برای آن‌هایی که در طبقه قدرت و ثروت تعریف می‌شوند، کسر شأن خواهد بود تا فرزندانشان در کنار دیگر اقشار جامعه بر روی یک نیمکت بنشینند؟
آمار‌های منتشر شده نشان می‌دهد که خانواده‌هایی که در طبقه قدرت و ثروت قرار دارند، پنجاه و سه برابر خانواده‌های با سطح پایین، برای فرزندان خود، هزینه تحصیل می‌کنند که این آمار فاحش از نظر فاصله طبقاتی وحشتناک است.

مفهوم این رقم این است که یک خانواده بیش برخوردار برای یک فرزند خود به اندازه ۵۳ نفر از فرزندان کم بضاعت هزینه تحصیل و آموزش او می‌کند!

آیا فرصت برابر برای فرزندان ایران در زمینه آموزش و پرورش فراهم شده است؟
برای همین است که حضرت آیت الله خامنه‌ای بار‌ها به موضوع عدالت اشاره کرده و بار دیگر در پیامی که به آغاز به کار مجلس یازدهم صادر کردند، فرمودند؛ «باید اذعان کنیم که در دهه‌ی پیشرفت و عدالت، نمره‌ی مطلوبی درباب عدالت به دست نیاورده‌ایم.»

روشن است که این نمره نامطلوب در بحث عدالت آموزشی پایین‌تر است چرا که می‌بینیم علاوه بر افت کیفیت آموزش و پرورش در مدارس دولتی، امکاناتی که این مدارس دارند در هر شهر، استان و روستایی تفاوت‌های زیادی دارد و در برخی مدارس قابل بیان نیست.

قشر ضعیف و کم درآمد خود دچار مشکلات اقتصادی است، این مشکلات باعث درگیری‌های فکری و ذهنی خانواده است و در کنار آن مسئله تبعیض شدید آموزشی درگیری‌های ذهنی و فکری خانواده را افزایش می‌دهد.

ضمن آن که احساس تبعیض و بی توجهی در میان دانش آموزانی که در مدارس دولتی درس می‌خوانند باعث عقده‌های اجتماعی می‌شود چرا که اعتقاد دارد نسبت به او بی عدالتی شده و این بی‌عدالتی به خاطر حق خوری قشر مرفه بی درد است که زمینه آن در کشور ایجاد شده است.

تفکر تأسیس مدارس غیر دولتی، غیر انتفاعی، نمونه مردمی، هیأت امنایی و شاهد، از اساس اشتباه بود.

اینگونه تفکیک در نظام آموزشی و چندگانگی در ایجاد مدارس با ظرفیت‌های گوناگون در ایران، به نظر می‌رسد در دنیا نظیر نداشته باشد. حداقل به این شدت نیست.

راهکار اکنون بستن مدارس غیر دولتی با سبک‌های گوناگون که در ایران رایج است، نیست، باید سطح برخورداری دانش آموزان در مدارس دولتی بالا رود و امکانات آموزشی برای آن‌ها فراهم شود.
نه این که به سطح آموزش مدارس غیر انتفاعی برسد، که البته سرشاری امکانات در مدارس غیر دولتی خود معضلی است که باید اندازه‌ای برای آن در نظر گرفت و محدودیت‌هایی را برای مصونیت دانش آموزان این بخش ایجاد کرد تا از فرط برخورداری، جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، به فراموشی نسپارند.
 
بیشتر بخوانید:


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *