در پنجمین روز جنگ تحمیلی چه گذشت؟
- فارس نوشت: چهارم مهر ۵۹ آتشباری بعثیها در خرمشهر سنگینتر شد. ۲۰۰ تانک پشت دروازههای خرمشهر بودند و به دلیل مقاومت مردمی نمیتوانستند وارد شهر شوند. هر تانکی که میخواست سد را بشکند و به داخل محدوده شهری نفوذ کند، مدافعان شهر با سلاحهای سبک و کوکتلمولوتف سراغش میرفتند. یکبار هم که گروه بزرگی از تانکها برای ورود به شهر تلاش کردند، ناموفق بودند. تانکها از جاده اهواز و جاده شلمچه به سمت شهر پیشروی کردند، ولی با مقاومت مردم و پاسداران سپاه و تکاوران ارتش مواجه شدند و عقبنشینی کردند و ۲۰ نفر هم اسیر باقی گذاشتند. در چنین شرایطی ارتش بعثی تمام وقت سراسر خرمشهر را میکوبید؛ تانکها و توپخانه از زمین و میگها و جنگندهها از هوا. ولی معلوم شده بود خرمشهر به این آسانیها اشغال نخواهد شد.
عکسی از یک تانک منهدم شده بعثی در خرمشهر
عقبنشینی تانکها و غنیمت جنگی!
آن روز به دلیل حجم سنگین آتشباری بعثیها یک بار هم شایعه شد که خرمشهر اشغال شده و البته شایعه بود. در آبادان نیز وضعیت به همین منوال بود؛ شهر زیر آتش بود. ولی آبادانیها نیز مثل خرمشهریها مقاومت میکردند و در پنجمین روز جنگ در یک حمله متهورانه ۱۲ تانک عراقی را منهدم کردند. باقی تانکها چه کردند؟ عقبنشینی. مهمات زیادی هم به جا گذاشتند که در آن بحران کمبود مهمات برای مدافعان شهر واقعا غنیمت محسوب میشد. در ایلام نیز اتفاق مشابهی افتاد؛ پاسگاه «عین خوش» که در اشغال عراقیها بود با همکاری سپاه و گروههای مردمی و پس از درگیری چندساعته بازپسگرفته شد و ۴ تانک هم به غنیمت درآمد.
جنگ در شهرها بدون برنامه کلی و انسجام نظامی بود و تنها هدفش جلوگیری از اشغال شهر
در این وضعیت، نیروی هوایی چه میکرد؟ ۷۰ تانک عراق را در سرپلذهاب و دشتذهاب منهدم کرد و بعد هم یک راست رفت سروقت خود عراق؛ تاسیسات نفتی البکر و پالایشگاههای عراق در کرکوک بمباران شدند و از کار افتادند. آن روز در درگیریهای هوایی، جنگندههای ایرانی تعدادی از میگهای عراقی را در آسمان سرنگون کردند. پدافند هوایی نیز تعدادی از میگهای عراقی را در بوشهر، خارک، اهواز، دزفول و قم ساقط کرده بود. یک میگ عراقی نیز به پالایشگاه تهران حمله کرده بود، ولی خسارتی وارد نشد و البته این هواپیما هدف قرار گرفت و سقوط کرد. در نهایت تعداد کل جنگندههای عراق که آن روز منهدم شدند به ۱۷ فروند رسید.
ارتشبد سابق «بهرام آریانا» در روزهای جنگ تحمیلی به کودتای نظامی در ایران میاندیشید
سلطنتطلبان چه میکردند؟
در نخستین روزهای جنگ تحمیلی همه مشکلات فقط در میدان نبرد نبود؛ مشکلات سیاسی و توطئههای بینالمللی هم بودند. از جمله اینکه روزنامه تایمز از افزایش تحرکات سلطنتطلبان در کمیتهای در لندن خبر داد. پیش از شروع جنگ، ارتشیهای سابق جمع شده بودند و به ریاست ارتشبد سابق «بهرام آریانا» انجمنی تشکیل داده بودند برای کودتا و بازگرداندن سلطنت به ایران. نامش را هم گذاشته بودند ارتش آزادیبخش. ۲ ماه پیش کودتای نوژه در ایران لو رفته بود و حالا با شروع جنگ تحمیلی دوباره سلطنتطلبان به فکر افتاده بودند که فرصت مهیاست و میتوان کودتا کرد.
تاریخ نشان داد این هم خیال باطل بود. ارتش آزادیبخش! نتوانست کودتا کند و بعدها به دلیل اختلاف میان بالادستیها و البته اتهام بالا کشیدن بودجههای مشکوک میلیون دلاری این انجمن توسط آریانا، به کلی از هم فروپاشید.
هر چه بود آن روزها انقلاب اسلامی از همه سو تهدید میشد؛ دشمنان خارجی، دشمنان داخلی، سلطنتطلبان خارجی و داخلی، ضدانقلاب مسلح در شهرهای غربی، منافقین، نفوذیها و انحرافیها.
صدام فکر میکرد ایران به دلیل مشکلات فراوان توان مقابله با تجاوز ارتش بعثی را ندارد و خیلی زود تسلیم میشود
ژست دیپلماتیک صدام و جواب ایران
مقامات ایران تنها شرط آتشبس را خروج ارتش بعثی از خاک ایران اعلام کردند. آن روز سازمان ملل به بحث درباره وضعیت جنگی ایران و عراق پرداخت. دبیرکل سازمان ملل هم از صدام خواسته بود تا آتشبس اعلام کند. رژیم بعث در پاسخ نامهای نوشت و ادعاهای مضحکش را دوباره تکرار کرد؛ دفاع در برابر حمله ایران تنها برای «استرداد حقوق مشروع خود»!
مقامات رژیم بعثی نیز شروطی را برای آتشبس مطرح کردند؛ از جمله اینکه ایران حاکمیت عراق بر شطالعرب و جزایر سهگانه تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی را به رسمیت بشناسد و به ساکنان عرب خوزستان خودمختاری بدهد. جواب ایران چه بود؟ بروید سر جایتان بنشینید!