صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

چاپ دوازدهم کتاب مربع‌های قرمز به هفته دفاع مقدس رسید

۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۵:۲۰
کد خبر: ۶۵۷۲۲۸
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
این کتاب روایتی است از بازیگوشی‌های کودکانه سربازان امام خمینی (ره) تا روز‌های امدادگری و شناسایی و چشیدن طعم تلخ قطعنامه.

- کتاب «مربع‌های قرمز» ناگفته‌هایی از جنگ و سبک زندگی جهادی حاکم بر روز‌های جنگ، سبک بندگی کردن آن‌ها که صفحه به صفحه رشد کردند و پایشان به آسمان باز شد. ناگفته‌های نوجوانانی که از بازی و شیطنت در خیابان چهارمردان قم و نشستن پای درس اخلاق آیت‌الله‌احمدی‌میانجی از پشت خاکریز‌های جبهه سردرآوردند. کتابی سرشار از رفاقت‌های آسمانی. کتابی پر از ترش و شیرین‌های جنگ. لبریز از نقطه رهایی و انقطاع و پر از مربع‌های قرمز و سراسر آرزوی شهادت.

برشی از کتاب:
یادم نیست روز عید غدیر بود یا چندروز بعد که آقامهدی به مقر آمد. حضورش برایمان حکم عیدی را در آن عید داشت. نفس از کسی درنمی‌آمد. روی زمین خنک به خط نشسته بودیم. آقامهدی می‌گفت و بغض به گلویمان چنگ می‌انداخت. دورمان را کوه‌های بلند گرفته بود. باد خودش را از روی آب سد بین صف‌های بچه‌ها جا می‌کرد و مورمورمان می‌شد.

عملیات پاسگاه زید لغو شده بود. آقامهدی سرش را زیر انداخته بود و برایمان توضیح داد. چه‌قدر تشنه‌ی آتش بودیم. بااین خبر بچه‌ها را به خاک دوختند. کوه‌های دورمان تبدیل به غصه شد و روی دلمان نشست. حال آقامهدی هم بهتر از ما نبود:
-راه شهادت هنوز باز است. این عملیات نشد عملیات بعدی.

سعی می‌کرد دلداری‌مان دهد. دیدم که چندنفر بین صف‌ها اشکشان را با سرشانه‌شان پاک کردند. فکرش را هم نمی‌کردیم عملیات لغو شود. آقامهدی هنوز امید داشت. خواست که لشکر را خالی نکنیم.

این‌که نیرو‌های گردان جمع باشند برای لشکر یک امتیاز است آن هم نیرو‌های آموزش‌دیده و آماده عملیاتی مثل ما.
اگر می‌رفتیم به این راحتی نمی‌شد جمعمان کنند.

آقامهدی از بچه‌ها خواست که اگر مرخصی رفتند زود برگردند. ماهم از خداخواسته. کجا را بهتر از این خاک پیدا می‌کردیم؟ همه‌چیز دنیا پشت این کوه‌ها مانده بود؛ زرق و برقش لذت و سختی‌اش و اهالی‌اش. این‌جا ما بودیم و آسمان و راه‌های صعود به آن.

سخنرانی زین‌الدین که تمام شد بچه‌ها دورش ریختند. فرمانده را روی کولشان گذاشتند. در شلوغی بین بچه‌ها گیر کرده بود. دوست داشتیم آقامهدی خیالش از خالی‌نماندن لشکر راحت باشد.

هرکس دستش می‌رسید سر و روی آقامهدی را می‌بوسید. رویم نشد جلو بروم. از دور آقامهدی و جمعیتی که دورش حلقه شده بود را نگاه می‌کردم. چه‌قدر محبت بین آن شلوغی موج می‌زد...

چاپ دوازدهم کتاب مربع‌های قرمز خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا در ١٤ فصل و در ۵۴۳ صفحه با قیمت پشت جلد ۶۵۰۰۰ تومان به قلم زینب عرفانیان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.

علاقه‌مندان جهت تهیه کتاب می‌توانند از طریق سایت nashreshahidkazemi.ir و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با تخفیف دریافت نمایید.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *